مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۲۸۳ مطلب با موضوع «آموزش و مهارت» ثبت شده است

۱۵فروردين
هر کارآفرینی داستان متفاوتی درباره علت شروع کسب‌وکارش دارد. برخی از روزی شناخته می‏شوند که تصمیم گرفتند برای خودشان کار کنند و برخی دیگر وقتی برای دیگران کار می‏کردند، ایده‏ هایی به ذهن‌شان خطور کرد و تصمیم گرفتند که به سمت کارآفرینی بروند.

بیشتر صاحبان کسب‌وکار در مورد یک مساله اتفاق ‏نظر دارند: کارآفرین بودن فوق‏ العاده است. دلایل بی‏ پایانی برای این امر وجود دارد و هر کارآفرینی دلایل خاص خود را دارد. در اینجا چندین دلیل به‌صورت تصادفی آورده شده است که چرا کارآفرینی شگفت‏ انگیز است.


۱. بر سرنوشت خود کنترل تام دارید
شما تصمیم‏ گیرنده هستید و تصمیماتی می‏گیرید که در نهایت موفقیت یا شکست کسب‌وکارتان را تعیین می‌کند. هیچ‌کس در مسیری که انتخاب کرده‌اید، دخالت نمی‏کند.
۲. کارآفرینان، مبتکر هستند
به همه تکنولوژی‏ها و ایده ‏هایی که در چند سال گذشته وارد زندگی شما شده است، فکر کنید. همه آنها فقط یک ایده بودند، اما کارآفرینان شگفت ‏انگیز این ایده‏ ها را وارد زندگی شما می‏کنند.
۳.  شما بخشی از یک خانواده می‏شوید
فرهنگ کارآفرینی تقریبا مثل یک خانواده بزرگ است. شما گروهی بهتر از افرادی که می‏خواهند ایده بدهند و به کارآفرین کمک کنند، نخواهید یافت.
۴. می‏توانید بر ارائه ‏دهنده برندتان کنترل داشته باشید
تیمی که دور خودتان جمع کرده‏ اید، نقش اساسی در موفقیت شما ایفا می‏کند؛ پس می‏توانید تیمی از افراد همفکر جمع‏ آوری کنید تا علایق مشترکتان را با هم به اشتراک بگذارید.

۱۵فروردين

یافتن شغل مناسب در میان متخصصان رایانه در بازار رقابتی شدید امروز، چه در داخل کشور و چه در خارج و سایر کشورها، به هیچ وجه ساده نیست، اما ترکیبی مناسب از مهارت های سخت و نرم میتواند راه را تا حد زیادی هموار کند. آنگونه که متخصصان معتقدند، شرکت های بزرگ و کوچک در آینده نزدیک به برخی از این مهارت ها بیش از همه نیاز خواهند داشت.

به گزارش «تابناک» زمانی که متخصصین رایانه و فنی از صلاحیت های یکسانی برخوردار باشند، مجموعه ای از دانش و مهارت های نرم و سخت در یک جا میتواند تفاوت اساسی ایجاد کند. تشخیص آنچه در آینده نزدیک در دنیای فناوری مورد نیاز خواهد بود نیز البته کار چندان ساده ای نیست، اما همان کاری است که تحلیلگران به آن اقدام کرده اند. از نظر این تحلیلگران مهارت های نرم و سخت زیر و ترکیبی مناسب از آنها، نیاز فوری شرکت ها در آینده است:

 

مهارت های نرم

در حالی که داشتن این مهارت ها برای یک شغل مناسب ضروری و اساسی است، ما معمولا مهارتهایی هستند که نمیتوان در رزومه کاری به آنها اشاره کرد. کلید اصلی این است که این مهارت ها را به عنوان فضائل یا هنر کاری خود طبقه بندی کنید و در زمینه محیط کار هر روزه خود قرار دهید. این مهارت ها شما را از یک فرد معمولی که تنها میتواند وظایف محوله را انجام دهد، متمایز ساخته و یک کارمند ارزشمند را از شما میسازد.

انجمن ملی دانشجویان و کارمندان ایالات متحده (NACE) در پژوهشی که بر روی 260 کارمند صورت داده این پنج مهارت را به ترتیب اهمیت، جزو ارزشمند ترین مهارت های یک کارمند طبقه بندی کرده است:

۰۲فروردين

انواع مدلهای کارآفرینی

تلاش محققین در ارائه مدلهای کارآفرینی با توجه به جنبه های رویکرد رفتاری و رویکرد ویژگیها و تعاریف کارآفرینی انجام می گردد.در واقع می توان دو دسته مدل راار ائه نمود:

  1. مدل های  محتوایی؛
  2. مدل های فرآیندی.

 

-1 مدلهای محتوائی:

هدف محققین در رویکرد ویژگیها و مدلهای محتوائی،یافتن یک چارچوب روانشناسانه و ارائه تعریف کارآفرینی بر مبنای یک سری ویژگیهای فردی بوده است که با توجه به محدودیت تحقیقات در پرداختن و اظهار نظر قطعی راجع به این ویژگیهای فردی،ارائه مدل محتوائی فراگیر همواره راکد مانده است.بر این اساس محققین به جای پرداختن به رویکرد ویژگیها،به رویکرد رفتاری و مدلهای فرآیندی و چند بعدی روی آورده اند.)تراپمن و مورنینگ استار، 1989 ،ص 37 (

 

-2 مدلهای فرآیندی:

مدلهای فرآیندی شامل دو دسته اصلی از مدلها می باشندکه در ادامه تحت بررسی قرار خواهند گرفت:

الف( فرآیند رویدادی

ب( فرآیند چند بعدی

ج( فرآیند سیستمی

۲۳اسفند

جوانی از پیرمرد ثروتمندی پرسید: شما چگونه ثروتمند شدید؟

پیرمرد انگشتان شست خود را در جیب جلیقه‌اش کرد و گفت:
پسرجان چهل سال پیش، من فقط دو ریال پول داشتم.
آن را دادم و یک سیب خریدم.
تمام آن روز به برق انداختن سیب پرداختم و در پایان روز آن را به 5 ریال فروختم.
فردا صبح با آن 5 ریال یک کیلو سیب خریدم و دوباره آنها را برق انداختم و تا ساعت پنج بعدازظهر آن را به 10 ریال فروختم.
این کار را یک ماه ادامه دادم و در پایان ماه حدود 500 تومان پس‌انداز کرده بودم.
جوان پرسید:
پس این ثروت را این‌گونه به دست آوردید؟
پیرمرد پاسخ داد:
نه جانم! همان وقت بود که با کسی ازدواج کردم که شرکت آبمیوه‌گیری داشت!!!...

حالا حکایت حکایت ماست
شاید شما هم از گروه کسانی باشید که بر درستی این داستان تاکید می‌کنند و این در حالی است که در این باره داستان واقعی و خواندنی دیگری هم وجود دارد که برای بسیاری حاوی پیام‌های آموختنی است.

  داستان وارن بافت
ایشان نه وزنه‌بردار است نه شطرنج‌باز اما به راحتی وزنه‌هایی را جابه‌جا می‌کند که دیگران در تحلیل آن تنها می‌توانند بگویند او خوش‌شانس است! و همین و بس.
ایشان سال‌های چندی است که در میان پنج اثرگذار برتر اقتصادی جهان قرار دارد.
درباره او داستان‌های خواندنی و گاه باورنکردنی فراوانی وجود دارد.
او درباره خود می‌گوید: زمانی که من 21 ساله بودم بهترین پیشنهادهای مالی را ارائه می‌دادم اما کسی به حرف‌هایم توجهی نمی‌کرد. حالا در 80 سالگی اگر احمقانه‌ترین چیزها را هم بگویم عده زیادی اعتقاد دارند معانی  عمیقی پشت آن کلمات نهفته است. او کسی است که به داستان از کم شروع کردن و استمرار و پیگیری کار درست اعتقاد دارد.
وقتی که سر میز غذا از او می‌پرسند به نظر شما مهم‌ترین عاملی که سبب شده تا این درجه پیشرفت کنید چیست، پاسخ می‌دهد تمرکز و این در حالی است که در بین حاضرین احتمالا تعداد بسیار اندکی معنی واقعی کلمه تمرکز را آن طور که او آن کلمه را زندگی کرده بود درک می‌کردند.
جالب است بدانید در سال 2003 او دو ساعت از وقت ناهار یک روز خود را برای امور خیریه به حراج گذاشت و در نتیجه 8 نفر مجموعا 250هزار دلار پرداختند تا با او ناهار بخورند و در هنگام ناهار از او راهنمایی گرفته و با برخی از قوانین او آشنا شوند.

برخی قوانین وارن
او برای معاملات خود قوانین ویژه‌ای دارد که آن را به دیگران هم توصیه می‌کند.
قانون شماره یک: به هیچ وجه سرمایه‌ات را از دست نده.
قانون شماره دو: قانون شماره یک را فراموش نکن.
قانون شماره سه: زیر بار قرض نرو، وام هم نگیر.
زیرا زمانی که جهل با قرض ترکیب شود نتایج جالبی به بار می‌آید. جهل چشم انسان را بر عقل می‌بندد و پول قرضی باعث می‌شود چشم بسته به جهل ادامه دهی تا مرز حماقت و حماقت جایی است که پول را به باد می‌دهی، پولی را که بانک وام داده است.

یک پیشنهاد دیگر
وارن بافت در یک سخنرانی در دانشگاه جورجیا می‌گوید: عده زیادی از من درباره کار کردن می‌پرسند. نظر من این است که برای کار پیش کسی که بیشتر از همه او را تحسین می‌کنید بروید این نادرست است که تنها به این بهانه که آنها به رزومه شما به دیده احترام می‌نگرند مشغول به کار شوید.
آن کاری را که دوست دارید انجام دهید و پیش کسی کار کنید که بیش از همه مورد قبول شما است.