مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۲۸۳ مطلب با موضوع «آموزش و مهارت» ثبت شده است

۲۳فروردين

پیشینه­ی مطالعات کارآفرینی نشان می­دهد که مطالعات تجربی که مفروضات مکتب ویژگی­های روانشناختی و مدل ویژگی­هایش را دنبال می­کنند در مقایسه با سایر مکاتب کارآفرینی رواج بیشتری داشته­اند(Kruzic & Pavic, 2010) رویکرد ویژگی­ها بر روی این فرض تاکید می­کند که کارآفرینان دارای ویژگی­ها، دیدگاه­ها و ارزش­هایی هستند که یک نیروی محرک برای آنها فراهم می­کنند و آنها را از دیگران متمایز می­سازند(Gurol& Atsan, 2006) در واقع، رویکرد ویژگی­ها سعی در شناسایی توانایی­های بالقوه­ی کارآفرینان از طریق ارزیابی قابلیت­های شخصی، ویژگی­های شخصیتی و انگیزه­های کارآفرینانه دارد(Haase & Lautenschlager, 2010).

افراد کارآفرین و کسانی که از ویژگی­های کارآفرینانه بهره­مندند، می­توانند در مسیر تحولات حرفه­ای پیش­کنشی عمل کنند، مسیر دگرگونی­ها را بشناسند و نسبت به نیازهای جدید آگاهی یابند و در راستای ایجاد مشاغل جدید نقش آفرین باشند؛ بر این اساس لازم است که دانشجویان به گونه­ای پرورش یابند که ویژگی­های کارآفرینانه در آن­ها رشد کند(Gibb،2000). اگرچه کارآفرینی، مفهومی است که در آغاز در اقتصاد مطرح بود و تا دهد­ی ششم قرن بیستم بیش­تر از سوی اندیشمندان اقتصادی به آن پرداخته می­شد، اما در مجموع آن­ها نتوانستند تعریفی جامع و کامل از کارآفرینی ارایه کنند، بنابراین نقش آن در نظریه­های اقتصادی به تریج کمرنگ شد و همراه پررنگ شدن نقش کارآفرینان در توسعه­ی اقتصادی جوامع، روان­شناسان به بررسی ویژگی­های کارآفرینان پرداختند(احمدپور داریانی و رضاییان،1377). مطالعه کارآفرینی در روان­شناسی بر درک این نکته که چگونه صفات افراد با انگیزش و عملکرد کارآفرینان ارتباط دارد، متمرکز است(احمدپورداریانی و مقیمی،1385).

عابدی(1381) بیان می­کند که براساس مکتب ویژگی­های روان­شناختی کارآفرینی، نیازها، انگیزه­ها، نگرش­ها، احساسات و ارزش­های افراد مبنای رفتار اولیه آن­هاست و ارزش­های غالب افراد را وادار به رفتار ویژه­ای می­کنند.

مقیمی(1380) با اشاره به مکتب کارافرینی انسانی می­گوید که این مکتب ویژگی­هایی را برای کارآفرینان موفق برمی­شمارد که برخی از آن­ها عبارند از: نیاز به موفقیت شخصی، نیاز به کم کنترل، فعالیت­های خود تنظیمی، باور به توانایی خود در کنترل نتایج زندگی، ریسک­پذیری، تحمل ابهام زیاد، عزت نفس و عدم انطباق­پذیری.

۲۳فروردين

عمده ترین ویژگی های شخصیتی کارآفرینان از منظر صاحب نظران علوم روانشناسی و مدیریت و کارآفرینی را هفت مورد زیر می توان برشمرد: 

1) ریسک‌پذیری حساب‌شده (Calculated Risk Taking): اغلب ریسک پذیری حساب شده را آن به عنوان یکی از مهمترین ویژگی‌های فرد کارآفرین بیان می نمایند. ریسک‌پذیری در کارآفرین با یک قمارباز متفاوت است. چرا که در مورد کارآفرین این کار بسیار حساب ‌شده صورت می‌گیرد. برخلاف تصور عمومی که کارآفرین را یک فرد عاشق ریسک می‌پندارند، کارآفرین یک فرد عاشق ریسک نیست و فقط در مواردی به ریسک اقدام می‌کند که نتایج حاصل از آن را مورد محاسبه قرار داده و موفقیت در آن سود زیادی را برای وی در برداشته باشد. به علاوه یک کارآفرین در صورتی اقدام به ریسک می‌کند که تلاش خود را در موفق شدن آن مؤثر بداند. ریسک‌پذیری در کارآفرین بسیار معتدل و حساب‌ شده است و فرد کارآفرین اقدام به ریسک‌های بزرگ نمی‌کند.

2) مرکز کنترل داخلی (Internal Locus of Control): مرکز کنترل به این معنی است که دید یک شخص نسبت به عوامل و اتفاقات پیرامون او چگونه است، یا به عبارتی کنترل این اتفاقات و پیشامدها را از کجا می‌داند.  لذا دو دیدگاه در این مورد وجود دارد که شامل مرکز کنترل خارجی و مرکز کنترل داخلی است. افرادی که معتقد به مرکز کنترل خارجی هستند، معتقدند که این اتفاقات بر اساس شانس، خوش‌شانسی و یا بدشانسی اتفاق می‌افتند و تصمیم و کارهای خود را در آن بی‌اثر و بی‌نتیجه می‌دانند. گروه دوم یعنی افرادی که دارای مرکز کنترل داخلی هستند، معتقدند که پیشامدهای پیرامون آنها تماماً ناشی از رفتار خودشان است و خود را در به وقوع پیوستن و یا نپیوستن این پیشامدها مؤثر می‌دانند. البته لازم  به ذکر است که معمولاً افراد به طور مطلق یکی از این دو دیدگاه را قبول ندارند، بلکه طرز تفکر آنها به صورت بازه‌ای بین این دو دیدگاه قرار دارد. تحقیقات نشان داده است که افراد کارآفرین معمولاً بیشتر از سایر افراد دارای مرکز کنترل داخلی می‌باشند. از این رو خود را مسئول تمامی اتفاقاتی که پیرامون آنها رخ می‌دهد، می‌دانند. لازم به ذکر است که برخی از صاحبنظران معتقدند که در مورد مرکز کنترل داخلی فرقی بین کارآفرینان و مدیران وجود ندارد و مدیران نیز دارای این خصوصیت هستند.

۲۳فروردين

دیوید مک کله لند[1]

کول در سال 1942، لزوم پژوهش درباره­ی انگیزه­ها و خصوصیات شخص کارآفرین را مدنظر قرار داد و در سال 1948 مرکز پژوهش­های کارآفرینی در دانشگاه هاروارد را راه­­اندازی کرد. مک­کله­لند (1991) پژوهش­های هاروارد را هدایت کرد. دیوید مک­کله­لند (1961) با اریه کتاب  « جامعه­ی جویای موفقیت»، نخستین کسی بود که سازه­ی نیاز به موفقیت را معرفی کرد. نظریه­ی مک­کله­لند درباره­ی انگیزه­های روان­شناسانه، عنصری بنیادین درباره­ی رفتار کارآفرینانه است. مک­کله­لند کارآفرین را کسی می­داند که روی ابزارهای تولید و محصولات اعمال کنترل می­کند و بیشتر از آنچه مصرف می­کند، درآمد فردی کسب می­کند(Mohanty,2007).

این نظریه بیان می­کند که افراد به وسیله­ی سه نیاز اصلی برانگیخته می­شوند(Timmons,1998).

  1. نیاز به موفقیت[2] : نیاز به برتری و تحقق دستاوردهای شخصی؛
  2. نیاز به قدرت[3] : یعنی نیاز به نفوذ در دیگران (هدف نفوذ در دیگران است) و
  3. نیاز به تعلق[4] :  نیاز به ایجاد روابط گرم با سایر افراد و لذت بردن از دوستی دو طرفه.
  1. نیاز به موفقیت: نیاز قوی به موفقیت در افراد، گروه­ها و جوامع خاصی یافت می­شود. مک­کله­لند تأکید داشت که نیاز به موفقیت یا گرایش به موفقیت، مهم­ترین عانل برای تشریح رفتار اقتصادی است. افراد دارای این نیاز با احتمال بیشتری کارآفرینان موفقی می­شوند. آنها به منظور موفقیت در انجام امور به شیوه­ای عالی تلاش می­کنند. با شور و حرارت خاصی کار می­کنند تا بر مسائل غیرمنتظره­ای که در مسیر آنها قرار می­گیرند، غلبه کنند. این افراد اعتماد به نفس بالایی دارند و تنها به شانس اعتقاد دارند. آنها به پول به عنوان شاخص دستیابی به موفقیت نگاه می­کنند، اما در اصل پول محور نیستند. بنابراین مک­کله­لند می­نویسد: نیاز به موفقیت، تمایل به انجام درست کار است، البته نه به دلیل وجهه و موفقیت اجتماعی، بلکه به دلیل احساس درونی ناشی از موفقیت شخصی؛
  2. نیاز به قدرت : نیاز به قدرت با تمایل فرد برای اثرگذاری در یک گروه ارتباط دارد. افرادی که دارای نیاز به قدرت هستند، به جایگاه و اقتدار اعتقاد دارند. این افراد به دنبال رهبری در سیاست، کسب و کار، تعلیم یا امور هنری هستند و با داشتن پیروان زیاد ارضاء می­شوند. به نظر می­رسد مدیران موفق نیاز بالایی به قدرت دارند و
  3. نیاز به تعلق : افرادی که دارای نیاز بالا به تعلق هستند، نسبت به روابط اجتماعی حساس هستند و خواهان روابط بین شخص و صمیمیت هستند. این افراد به دنبال وجهه و اعتبار، حمایت اجتماعی و دوستی هستند تا تصمیم­گیری. دیگران را دوست دارند و آرزو دارند که دیگران نیز آنها را دوست داشته باشند. هر چند نیاز به تعلق در میان مدیران غالب نیست، با این حال به آنها در اثرگذاری بر زیردستانشان کمک شایانی می­کنند. 
۲۳فروردين

هرچند پیشینه­ی کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای کوچک در سال­های اخیر افزایش یافته، اما دانش موجود در این زمینه بسیار پراکنده است. بروکهاوس و هورویتز[12] (1986: 42)، بیان کردمد که «تعریف کلی کارآفرین وجود ندارد، یا اگر وجود دارد، ابزارهای روان­شناسی ما در درک آن­ها ناتوان است». به علت فقدان چارچوب و مجموعه­ای از تعاریف مورد قبول، مفاهیم به نسبت متناقضی در کارآفرینی به کار گرفاه می­شود ... «رویکرد ویژگی­ها در مقابل رویکرد رفتاری و رویکرد یک بعدی در مقابل چند بعدی با رویکرد ایستا در مقابل فرایند». رویکردهای مختلف می­توانند به این صورت خلاصه شوند: رویکرد ویژگی­ها[13] که بر شخصیت[14] کارآفرین تأکید دارد و رویکرد رفتاری[15]که بر فعالیت­های کارآفرینان تأکید دارد. نظریه­های زیر به طور صریح ظهور و عرضه­ی کارآفرینان را روشن می­کند. به علاوه این رویکردها نشان می­دهند که ویژگی­های روان­شناسی بر عرضه­ی کارآفرینی در جامعه اثر می­گذارد.

نظریه­ ی خصیصه­ ها

رویکرد خصیصه ­ها یا ویژگی­های شخصی بر شخص کارآفرین متمرکز است. پرسش پژوهش در این رویکرد این است: چرا بعضی از افراد، شرکتی را راه­اندازی می­کنند، اما در همان شرایط دیگران نمی­توانند چنین کاری را انجام دهند؟(گارتنر، 1989).

به هر حای بسیاری از پژوهشگران معادل چرا با با چه کسی پاسخ می­دادند: این که چرا یک کسب و کار را راه­اندازی کرده­است، به این دلیل است که کارآفرین دارای ویژگی­ها و خصایص درونی خاصی است. این رویکرد به عنوان رویکرد ویژگی­ها شناخته شده است. در این رویکرد، پژوهشگران تلاض کرده­اند که ویژگی­های افراد را به منظور تفکیک کارآفرینان از غیرکارآفرینان شناسایی کنند. ویژگی­های کارآفرینان به عنوان کلیدی برای تشریح پدیده­ی کارآفرینی نگاه می­شود.