مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۵ مطلب با موضوع «آموزش و مهارت :: سخنرانی» ثبت شده است

۱۷فروردين

نگاهی به فناوری ظرف سی سال آینده، سخنرانی ری کورزویل


در پایان قرن بیست و یکم عملا مرگ و میر وجود نخواهد داشت. ما انسان ها با استفاده از مزایای فنآوری انتقال مغز جاودان می شویم. تاکنون حیات و زندگی ما به طول عمر سخت افزارمان گره خورده بود. وقتی سخت افزار در هم می شکست کار ما تمام بود. اما وقتی که از مرز بگذریم و خود را درون فنآوری رایانه جای دهیم، ذهن ما به تکامل خود ادامه خواهد داد. امروزه نرم افزار ما نمی تواند رشد کند. زیرا درون مغزی مرکب از تنها ۱۰۰ تریلیون اتصال و سیناپس گیر افتاده است. عمر نرم افزار ما در آینده دیگر به بقای مدار محاسباتی مغزمان وابسته نخواهد بود. در واقع روزی خواهد رسید که هویت و بقای انسان از سخت افزار و بقای آن مستقل خواهد شد. جهانی را مجسم کنید که تفاوت بین انسان و ماشین محو می شود. جهانی که مرز میان بشریت و تکنولوژی رنگ می بازد. قرن بیست و یکم به روایت ری کوزویل وعده زمانی را می دهد که پیوند هوش انسان با هوش مصنوعی ماشین بنیان زندگی بشر را گسیخته کرده و آن را دگرگون می سازد.
علاقه من به آینده نگری بیشتر ریشه درعلاقه من به اختراع دارد. از زمانی که پنج ساله بودم می خواستم که یک مخترع بزرگ شوم و خیلی زود فهمیدم که اگر کسی بخواهد مخترع موفقی شود باید آینده را خوب بشناسد. این کار کمی شبیه ورزش موج سواری است چون باید در زمان مناسب سوار موج ها شد. من وقتی که یک کار را تمام می کنم می فهمم در مقایسه با زمانی که کار را آغاز کرده ام، در جهان تغییرات زیادی رخ داده است.

۱۱خرداد

به گزارش خبرنگار جماران، دکتر جعفر خیر خواهان مشاور معاونت رفاه اجتماعی وزات تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در نشست هفتگی موسسه دین واقتصاد با موضوع «دام درآمد متوسط، نگاهی به چالش های توسعه ایران»، گفت: «دام درآمد متوسط» حدود 10 سال است که در ادبیات توسعه جهانی خصوصا کشورهای شرق آسیا مطرح شده است. کشورهایی که به تازگی مراحل رشد را طی می کنند نگران هستند که در درآمد متوسط باقی بمانند و نتوانند به سطح درآمد بالا برسند. کشورهایی مانند مالزی، چین، تایلند و سایر کشورها این نگرانی دارند. در مورد ایران نیز تصورمان این بود که به شکل اتومات که در رژیم گذشته رشد و رفاه خوبی داشتیم و پس از انقلاب با مسائلی که پیش آمد، تصور کردیم قرار است همانطور رو به بالا حرکت کنیم. اما در این جلسه می خواهیم ثابت کنیم که چنین قضیه ای می تواند صادق نباشد و ما در این دام گرفتار مانده ایم.

جعفر خیر خواهان شش عنوان اصلی بحث خود را برشمرد و گفت: ابتدا به بررسی «کلیات» می پردازیم و سپس «تعریف دام درآمد متوسط»، سوم «قابلیت ها و امکانات و ظرفیت های ایران»، چهارم «وضعیت ایران، گذشته، حال و آینده»، پنجم «تجربه ایران و مقایسه با ژاپن و کره جنوبی» و نهایتا «نتیجه گیری و پیشنهادات» را بررسی می کنیم. در بخش سوم و چهارم با توجه به قابلیت ها، امکانات، استعداد و ظرفیت هایی که ایران دارد، وضعیت ایران را بررسی می کنیم. هنگامی که به عملکرد ایران و وضعیت اقتصادی، اجتماعی، رفاهی، سیاسی، فرهنگی آن نگاه می کنیم، کارنامه و عملکرد خوبی را شاهد نیستیم و به هر صورت جای تاسف است که ما نتوانستیم از امکانات موجود، به شکل صحیح بهره برداری کنیم.

وی افزود: ایران فرصت های بی نظیر و منحصر به فردی دارد که می تواند خودش را به کشوری در ردیف 10  تا 15 کشورهای قدرتمند جهان برساند؛ اما از فرصت های موجود استفاده نمی شود. این فرصت ها و پنجره ها به سرعت در حال بسته شدن هستند که مهم ترینش می تواند منابع انسانی کشور باشد که پایان ناپذیر است. محور توسعه باید نیروی انسانی عظیم باشد اما از آن استفاده مناسب نمی کنیم و در حال حاضر وابستگی به درآمد نفت و گاز داریم. متاسفانه منتظر هستیم تا منابع نفت و گازمان تمام شود و آن زمان تصمیم صحیح بگیریم.

خیرخواهان «پتانسیل های داخلی خوب ایران» را برشمرد و گفت: نیروی انسانی، سرزمین پهناور، موقعیت جغرافیایی و دسترسی به آبها در شمال و جنوب که این پتانسیل ها می تواند ایران را در منطقه غرب آسیا، به اولین کشور این منطقه برساند. در چشم انداز نیز این تصمیم را داشتیم. قرار بر این بود که به رشد هشت درصد برسیم، که در دورانی درآمد نفت کمک کرد، اما به آن دلیل که استفاده صحیحی نشد، در حال حاضر رشد منفی بی سابقه ای داریم و مشخص نیست که بتوانیم از این رکود بیرون بیاییم یا خیر. به هر حال با آن انتظار و تصوری که داشتیم، نتیجه خیلی غیر قابل تصور بود. این پتانسیل ها را میتوانستیم به فعل درآوریم. به قول یکی از مسئولان، «ما قهرمان از دست دادن فرصت ها هستیم».

۱۵آبان

محسن رنانی : در تفکر ما نسبت به جهانی شدن یک خطای استراتژیک رخ داده و آن این است که ما جهانی شدن را یک بخشی از سیاست نظام سلطه انگاشته‌ ایم و پیوستن به اقتصاد جهانی را پذیرش نظام سلطه تعبیر می کنیم.

محسن رنانی: قرار است که در باب یکی از جدی‌ترین مسائل ده سال آینده ایران گفت‌و‌گو کنیم. گرچه این موضوع می بایست در ده سال گذشته هم  جدی‌ترین مساله ایران بوده باشد اما از آنجا که  ده سال گذشته را به مناقشه اتمی گذراندیم پس شاید در ده سال آینده موضوع اول ایران باید مساله الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی (WTO ) و شیوه پیوستن ایران باشد.

البته قرار نیست درباره نقاط ضعف و قوت پیوستن صحبت کنیم و  مضرات یا منافع پیوستن را بررسی کنیم . چرا که  در این باره مطلب زیاد گفته شده و مقالات زیادی منتشر شده است. شکی نیست که با الحاق ایران  به سازمان تجارت جهانی امواج ویرانگری وارد اقتصاد ما خواهد شد، اما از رویارویی با این امواج گریزی نیست بهتر است که این امواج ویرانگر را شناخته و با برنامه ریزی لازم مدیریت کنیم. با توجه به ترکیب سرمایه گذاری خالص که در سال های گذشته در کشور داشته ایم قاعدتا به هنگام الحاق با مشکلاتی روبه رو خواهیم  شد و در این باره شکی نداریم. سرمایه ‌گذاری خدماتی که بخش اعظم سرمایه‌گذاری‌های ما را تشکیل داده،در قاعده ی جدید نمی‌تواند هیچ کمکی به ما بکند.

از طرف دیگر با ساختار کنونی صنعتی ‌مان، ما با امواجی از ورشکستگی و بیکاری هم روبه‌ رو خواهیم شد. در حال حاضر می توانیم فهرستی  از خسارت‌ها را تنظیم کنیم اما به این نکته توجه کنید که در عین حال می شود فهرستی هم از منافعی را داشته باشیم که در شرایط جدید به دست خواهیم آورد.

هر یک از دستاوردهای بشر با منفعت ها و سودهای همراه بوده است حتی جنگ جهانی دوم هم با وجود این که هزینه های سنگینی داشت اما منافع سرشاری نیز را عاید جامعه جهانی ساخت.

۰۲آبان

در مقاله دکتر سیدمحمد طبیبیان در دومین سمینار ایکوبیگ با عنوان «نقش سیستم بانکی در تامین اعتباری تولید و سرمایه‌گذاری» که توسط علی فرحبخش ارائه شد، وضعیت شاخص‌های اقتصادی ایران و مشابهت وضعیت کنونی شاخص‌ها با سال‌های 1970 تا 1980 میلادی در آمریکا مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس، در دهه 70 میلادی، اقتصاد آمریکا با چالش‌هایی مانند «رشد حجم نقدینگی»، «تورم نسبتا بالا» و «رکود اقتصادی» مواجه بود که این وضعیت را می‌توان مشابه وضعیت «رکود تورمی» کنونی اقتصاد ایران تلقی کرد. در این ارائه، تجربه برون‌رفت از چالش‌های مذکور در اقتصاد آمریکا، در چند گام عنوان شد. 
در گام نخست، در اواخر دهه 1970 با «اجرای سیاست‌های انقباضی پولی» نرخ بهره به شدت افزایش یافت و با فاصله قابل توجهی نسبت به نرخ تورم، بالاتر قرار گرفت. پس از اعمال سیاست‌های انقباضی، نرخ تورم کاهش یافت و به حدود قابل تحملی رسید، هرچند که افزایش نرخ بهره نوساناتی را در نرخ تولید ملی در پی داشت، ولی با اجرای سیاست‌های پولی و کاهش نرخ تورم، نرخ انتظاری بهره نیز کاهش پیدا کرد و به تبع آن تولید ملی با بهره‌گیری از «سیاست پولی منضبط» از ثبات برخوردار شد. در نتیجه با اعمال سیاست‌های مناسب طرف عرضه، تولید ملی در مسیر بهبود قرار گرفت.
 در بخش دیگری از ارائه مقاله به بررسی «سیاست‌های پولی و اعتباری» کشور و آثار آن پرداخته شد. بر این اساس، آمارها نشان می‌دهد در سال‌های 76 تا 91 دو ابزار مهم در سیاست پولی، «سپرده قانونی» و «بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی» اثر انبساطی فوق‌العاده قوی داشته‌اند و این سیاست‌های انبساطی نقش مهمی در تزریق نقدینگی داشته اند. بررسی‌ها نشان می‌دهد سهم عمده‌ای از افزایش نقدینگی به ایجاد تسهیلات از سوی نظام بانکی اختصاص یافته است به‌گونه‌ای که نسبت مطالبات غیردولتی به کل نقدینگی از حدود 50 درصد در دهه 60 به حدود 80 درصد در اوایل دهه 90 افزایش یافته است. همچنین به واسطه افزایش نقدینگی، انباشت مطالبات با نرخ رشدی بیش از نرخ رشد نقدینگی افزایش یافته است و عدم بازگشت متناسب این وام‌ها به افزایش هرچه بیشتر حجم مطالبات معوق منجر شده است. 
در پایان ارائه مقاله برای اعتباردهی مناسب بانک‌ها سه راه‌حل اساسی مطرح شد: 
1. ایجاد شرایط شایستگی اعتباری(credit-worthiness) برای واحد‌های اقتصادی (کمک به ایجاد شرایط درآمدزایی واحد‌های اقتصادی، رفع مشکلات سیستمی درگیر فعالیت‌های بنگاه‌ها و شفافیت کارکرد واحد‌های اقتصادی به نحوی که امکان اعتبارسنجی واحد‌های اقتصادی برای بانک‌ها فراهم شود).
2. قبول ریسک اعتباری وام‌های تکلیفی در چارچوب بودجه دولت و تقبل ریسک وام‌های دستوری توسط کسانی که این دستور‌ها را صادر کرده اند و یا دولت.
3. کمک به اصلاح ترازنامه بانک‌ها براساس موارد ذکر شده در بند 2 و تغییر در ترکیب دارایی‌های بانک به‌صورت تدریجی.