برای هشتمین سال متوالی برنامه پژوهشی بین المللی ارزیابی شاخص های کارآفرینی بر اساس مدل GEM (Global Entrepreneurship Monitor) -مهمترین و کامل ترین مرجع ارزیابی و پایش کارآفرینی -همزمان و همگام با 60 کشور عضو این کنسرسیوم پژوهشی انجام گرفت.
شاخص های کارافرینی به صورت زیر دسته بندی می شود.
نمودار زیر به صورت کلی رشد و کاهش فعالیت های کارآفرینی در سال 2015 نمایش می دهد.
اهم شاخص های ایران در 1394 در مقایسه با سال 1393 به قرار جدول زیر می باشد:
شاخص ها |
سال |
درصد |
رتبه ایران |
شاخص ها |
سال |
درصد |
رتبه ایران |
درک فرصتهای کارآفرینانه |
1393 |
28 |
54 |
درک قابلیتهای کارآفرینانه |
1393 |
59 |
20 |
1394 |
40 |
36 |
1394 |
62 |
12 |
||
قصد کارآفرینانه |
1393 |
25 |
21 |
نرخ ترس از شکست |
1393 |
35 |
26 |
1394 |
38 |
13 |
1394 |
40 |
32 |
||
توجه رسانه ای به کارآفرینان |
1393 |
55 |
43 |
کارآفرینی نوپا |
1393 |
16 |
21 |
1394 |
58 |
41 |
1394 |
17 |
23 |
||
کارآفرینی به عنوان گزینه شغلی مناسب |
1393 |
52 |
49 |
کارآفرینی تثبیتشده |
1393 |
11 |
14 |
1394 |
56 |
43 |
1394 |
7 |
10 |
||
منزلت اجتماعی کارآفرینان |
1393 |
76 |
13 |
نرخ خروج از کسب و کار |
1393 |
6 |
56 |
1394 |
82 |
5 |
1394 |
4 |
56 |
بر اساس برنامه تحقیقاتی GEM، مهمترین و معروف ترین شاخص کارآفرینی در جهان، شاخص کارآفرینی نوپا است. میزان این شاخص در سال 1394، برابر 17 درصد بوده است که بیانگر رتبه 23 در میان 60
کشور جهان است که رتبه متوسط به بالا است. همچنین بر اساس نتایج برنامه GEM2015، شاخص قصد کارآفرینانه در ایران برابر 38 است. رتبه ایران در این شاخص در میان 60 کشور فعال عضو GEM، برابر 13 می باشد.
خیلی ها موفقیت را داشتن موقعیت شغلی مناسب و برخورداری از رفاه کامل می دانند ، اگرچه بسیاری ثروتمند بودن را به عنوان نوعی ارزش، شاید شبیه به موفقیت نمی دانند، اما در بسیاری از کشورهای دنیا چنین است. از همین راهروی فکری هم هست، که ثروتمند ترین مردان و زنان دنیا، آنجا که سامانه مالیاتی درستی هم وجود دارد، با افتخار سر خود را بالا می گیرند و از ثروت مشروعی می گویند که البته قانونمد و شفاف به دست آمده است و کم نیستند لیست های ثروتمند ترین افراد یک کشور یا جهان که در نشریات مطرح می شوند.
در ایران اما ، موضوع مثل خیلی از مقولات دیگر متفاوت از دنیاست. در اینجا، پولدار بودن همان است که در «به کجا چنین شتابان؟» و «دارا و ندار» نشان داده می شود ؛ اگرچه این سریال محصول ماه های اخیر است، اما فیلمنامه آن در ذهن بسیاری از افراد جامعه ما از خیلی سال ها پیش نقش بسته است. سال هایی که گنج قارون ساخته شده بود.
چه کسی حاضر می شود بگوید من ثروتمندترین ایرانی هستم؟ ثروتمند بودن ارزش است یا ... ؟
از بحث دور نشویم، به لطف سامانه های مالیاتی و مالی کشورمان ایران، دو دسته ثروتمند وجود دارند. دسته اول که همیشه هم بحث برانگیز بودند، رانتی هستند و زمین خوار و ... اینها را کسی نه می شناسد، نه دیده، نه حساب هایشان معلوم است. لااقل 5 سالی هم هست که اسمشان از نوک زبان، به بیان نرسیده و هنوز مردم منتظر شنیدن نامشان هستند و مدارک ثروت نامشروعشان.در ضمن وقتی نام شان از نوک زبان بزرگان به مقام بیان نرسیده، انتظار زیادی است که از قلم ما بچکد!
پس اجازه بدهید سراغ دسته دوم برویم، همان ها که ثروتمند هستند، اما شناخته شده اند و به خاطر شناخته شده بودنشان، مالیات می دهند. مالیاتی که کوچه های شهرمان را با آن اسفالت می کنند، صدا و سیمای مان را با آن می چرخانند و... برای پیدا کردنشان باید کمی بگردیم.
در فهرست زیر، هرجا که دیدید، نام شرکت یا کارخانه ای آمده است، بدانید که در آن بنگاه اقتصادی، اشخاص زیادی کار می کنند و به واسطه تولید، چرخ اقتصاد خانواده شان می چرخد ؛ پس قابل احترام هستند.
1- علاء میرمحمدصادقی: 81 ساله و متولد اصفهان است.
اولین صندوق قرضالحسنه انقلابی را 38 سال پیش در مسجد لرزاده تأسیس کرد. او بنیانگذار سازمان اقتصاد اسلامی است که روزی قرار بود بانک خصوصی بازاریها باشد اما با تهدید به استعفای 7 عضو کابینه دولت موقت، به محاق تعلیق رفت تا سرانجام در دولت احمدینژاد به بانک قرضالحسنه تبدیل شد.
همه او را بهعنوان پدر گچ و سیمان کشور میشناسند.
میرمحمد صادقی رئیس انجمن صنایع و معادن گچ کشور، رئیس خانه معدن کشور، بنیانگذار و رئیس هیات مدیره اتاق های مشترک ایران و کانادا، ایران و افغانستان، کمیته مشترک ایران و کره، شورای مشترک ایران و بحرین، و ایران و عربستان، اتحادیه تولید کنندگان و صادر کنندگان محصولات معدنی، عضو هیات مدیره شرکت کشتی سازی نوح، شرکت صنایع گچ خوزستان، شرکت صادراتی بنادر جنوب، شرکت پخش سیمان کشور و عضو هیات رئیسه اتاق تهران است.
واژه “Entreprenure (انترپرنر)” خواسته یا نا خواسته و برخلاف واژه “کار آفرینی” ببیشتر بر ابداع و تکروی، تقبل ریسک و دستیابی به ثروت در کوتاهترین زمان تکیه می کند. هرچند که این ادعا پشتوانه حقیقی بر اساس ارقام و آمار ندارد، ولیکن چنین برداشت ظاهری را می توان در دیدگاه بسیاری از تازه واردان به این عرصه را مشاهده کرد.
اشاره این واژه جامع بر این نکته است که آفریننده کار و مشغله نه تنها عامل پدیده ای برای رشد منافع شخصی، بلکه خالق محیط و موقعیتی است که در آن امکان افزایش نیروی فعال کاری جامعه وجود داشته باشد.
با وجود محبوبیت کارآفرینی و متقابلاً افزایش چشمگیر فعالیت های مربوط به کارآفرینی در ایران، برداشت جامعه ایرانی، و کلاً برداشت منطقه ای خاورمیانه بر حول و هوش واژه “انترپرنر” بخصوص در حوزه تکنولوژی فناوری می چرخد. هرچند که ایرادی بر این روند نیست، اما آنچه مایه نگرانی می باشد عدم درک علاقه مندان، سرمایه گذاران و سهامداران از نقش کارآفرینی نه فقط در افزایش منافع شخصی و یا تولید و توسعه تکنولوژی فناوری، که در کل توسعه اقتصادی و معنوی جامعه می باشد.
کارآفرینی، با وجود اصرار عده ای در معرفی خود به عنوان کارآفرین، یک شغل نیست. کمتر افرادی به این نکته مهم توجه لازمه را نشان می دهند. کارآفرینی در واقع دیدگاهی است در کمک برای احیای بازار تجارت در بخش خصوصی و توسط شهروندان (کارآفرین اجتماعی که خود پدیدی ای نوین تر است با وجود استفاده از روشهای مشابه، تعریفی متفاوت دارد). سرمایه گذاری که خود را کارآفرین و یا “انترپرنر” معرفی می نماید، در واقع سرمایه گذاری است با دیدگاه کارآفرینی. در بسیاری از موارد کارآفرینی حتی انتخابی داوطلبانه نیست. در واقع تاریخ کارآفرینی ریشه در هراس و نومیدی برای بقا و عکس العمل به آن دارد. شهروندانی که بدلایل متفاوت (عدم تحصیل، عضویت در طبقه محروم و غیره) قادر به کسب مشغله نبوده و نمی باشند، بالاجبار مسیر کارآفرینی را انتخاب کرده و می کنند. دلالی که در خیابانها گشته و گردو و لبو می فروشد عضوی در اکوسیستم کارآفرینی است. اما این عضو بجز تلاش برای درآمد شخصی نقشی در توسعه مالی جامعه و یا تقویت ساختارهای اکوسیستم کشور ایفا نمی کند.