تأثیر و اهمیّت اخلاق فردی، ویژگیهای شخصی، صداقت و اعتماد به طور عام، و اخلاق کسب و کار به طور خاص، بر افزایش کارایی اقتصادی و جلوگیری از فساد و رسواییهای اقتصادی و نیز تأثیر منفی ارتشا و فساد اداری بر روابط کاری، تصمیم گیری فردی و همه اقتصاد، غیرقابل انکار است؛ امّا به صورت علمی ملاحظه و بررسی نشده است. اکنون نزدیک به سه دهه است که در غرب، اقتصاددانها و فیلسوفان اخلاق، گفتمانهایی را که به گفته هوسمن در دوران شکوفایی متدولوژی اثبات گرایی متوقّف شده بود، احیا کردند (Hausman etal ,1993, 723).
حاصل این گفتمان و تعامل به رشته ای کاربردی از دانش اخلاق به نام «اخلاق کسب و کار» انجامید.
هدف نهایی این رشته این است که کیفیت اخلاقی تصمیم گیریها و عملکردها را در همه سطوح کسب و کار بهبود بخشد. برای ارتقای سطح کیفی و کمّی این رشته، اندیشهوران برجستهای مانند آمارتیاسن، برنده جایزه نوبل 1998رشته اقتصاد، آرتور ایچ، هوسمن، کالگان، جان رالز و... همّ و غمشان را معطوف داشته، ادبیات غنی و پرباری را برای آن فراهم کردند. از جمله این اندیشهوران، آقای جورجز اندرل است که اخیراً (شهریور 1381) در دانشگاه مفید یک دوره اقتصاد، اخلاق و مذهب را برگزار کرد.
جورجز اندرل استاد و مدرّس اخلاق کسب و کار و تجارت بین المللی کالج مندوزا وابسته به دانشگاه نوتردام و دارای دکتری در رشته های فلسفه و اخلاق و اقتصاد است. در سال 1992 میلادی ریاست جامعه بین الملل تجارت، اقتصاد و اخلاق «ISBEE» را عهدهدار بود و در تأسیس شبکه اخلاق کسب و کار اروپا (EBEN) همکاری داشت. علاقه مندی پژوهشی او فهم چالشهای بین المللی اخلاق و کسب و کار است و حدود 16 کتاب و 100 مقاله درباره آن نوشته است. مقاله حاضر یکی از آنها است. به نظر نویسنده، با توجّه به وضعیت پدید آمده در آغاز قرن 21 و طرح بحث جهانی شدن و با توجّه به این که جهانی شدن اقتصاد با جهانی شدن ارتشا و فساد اداری همراه شده است، باید رویکرد به اخلاق کسب و کار رویکردی جهانی باشد و باید برای میدان اخلاقی مشترک جهت مقابله با چالشهای مشترک کوشید.
مقاله حاضر در صدد ترسیم و تعریف چارچوب مفهومی برای تأسیس اخلاق کسب و کار به صورت رشته علمی است و در این جهت به بررسی ادبیات موجود اخلاق کسب و کار پرداخته و رویکردهای گوناگون آن را به بحث گذاشته است. مقاله حاضر میتواند الگویی مناسب برای پژوهشگران اقتصاد اسلامی که در صدد تبیین تعامل اقتصاد و اخلاق و ارزشهای اسلامی و دخالت دادن این ارزشها در آن هستند، ارائه کند.
نویسنده با بررسی ادبیات موجود اخلاق کسب و کار و رویکردهای گوناگون آن در جهان نشان میدهد، اخلاق کسب و کار با چالشهای عملی و نظری متعدّدی روبهرو است و با پیشرفت جهانیشدن در آینده، این چالشها پیچیدهتر خواهند شد. رویکردهای متفاوت به اخلاق کسب و کار، اغلب خودجوش بوده، فقط از یکدیگر میآموزند. اخلاق شرکتی مناسب مؤسّسات تجاری در سطح جهانی به توضیح بیشتری نیاز دارد. مسائل سیستمی باید با صراحت مورد ملاحظه قرار گیرد. اهمیّت تصمیمگیریهای افراد و رفتارهایشان باید جدّی گرفته شود. اخلاق کسب و کار به صورت رشته علمی، نیازمند شبکهسازی و جهانیشدن است در این صورت بهتر میتواند رهنمودهای اخلاقی را برای انجام کار عملی تجاری تدارک ببیند. هدف نهایی این رشته آن است که کیفیت اخلاقی تصمیمگیریها و عملکردها را در همه سطوح کسب و کار بهبود بخشد.