مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۱۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کسب و کار» ثبت شده است

۲۵ارديبهشت

چگونه در کسب‌وکارهای کوچک یک نیروی کار وظیفه‌شناس پرورش دهیم


کسب و کارهای کوچک و موفق از استراتژی‌هایی برای جذب، اقناع و پرورش یک مبنای مشتری‌ـ ‌محور بهره می‌برند که مبتنی بر وفاداری و کیفیت اجرایی سطح بالا است. این استراتژی‌ها می‌تواند برای جذب، رضایتمندی و ساختن یک نیروی کار وفادار و وظیفه‌شناس به کار رود که سطح عملکرد بالایی دارد. برای مثال، کار در گروه‌های کوچک دو نفره و پویایی‌های این رویکرد، باعث به وجود آمدن سطح اجرایی بسیار قوی در کسب‌وکارهای کوچک می‌شود.


این پنج استراتژی در ساختن یک نیروی کار وظیفه‌شناس به شما یاری خواهند رساند.

1. مطمئن شوید برنامه‌های تعدیلی‌ـ‌جبرانی و پاداش‌ها بر اساس رقابت بنا شده‌اند.
شرکت‌هایی که بیش از حد هزینه می‌کنند یا بیشتر از ارزش قیمت‌های بازار هزینه می‌کنند، مشتریان‌شان را از دست می‌دهند؛ مشتریان روانه شرکت‌هایی می‌شوند که با داشتن قیمت‌های کمتر، رقابتی‌تر هم هستند.
به شیوه‌ای مشابه، کسب و کارهای کوچکی که دستمزدهای زیر قیمت بازار پرداخت می‌کنند یا معطوف به پرداخت دستمزدهای زیر قیمت بازار هستند، این خطر را به جان می‌خرند که کارمندان‌شان را در رقابت با شرکت‌هایی که دستمزد بیشتر می‌پردازند، از دست بدهند.
تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که میزان حقوق، عامل اولیه ای است که کارمندان به آن توجه می‌کنند و فرصت‌های شغلی جدید را بر مبنای آن ارزش گذاری می‌کنند. از این رو، کسب‌وکارهای کوچک، باید نقشه‌های تعدیلی‌ـ‌جبرانی و حقوق و مزایای خود را طوری سر و سامان بدهند که برای رقابتی‌بودن در بازارها مهیا شوند و هر کارمند یا کارمند بالقوه‌ای را که باعث ایجاد اختلال یا ناهماهنگی می‌شود، کنار بگذارند.

2. دستمزد درست را هدف بگیرید.
کسب‌وکارها می‌دانند که نمی‌توانند به همه مشتریان سرویس بدهند. پس، کسب و کارها یک «بازار هدف» از مشتریان را در نظر می‌گیرند که با تولید یک محصول یا ارائه خدمات، به بهترین نحو نیازهای‌شان را برآورده کند. به طرزی مشابه، ابعاد کار یک شرکت و فرهنگ کار در شرکت، برای همه نیروهای کار جذاب نخواهد بود. یک شرکت باید کارمندانی را پیدا کند که به بهترین نحو قادر باشند در چارچوب ابعاد کار شرکت و فرهنگ جاری درون فضای کاری‌اش، به درستی عمل کنند.
کارگرانی را جذب و حفظ کنید که فرهنگ کسب و کار شرکت شما مورد تمجیدشان است و برای آن ارزش قائل هستند. مطالعات اخیر نشان می‌دهد که حدود یک‌ ‌سوم نیروهای کار ترجیح می‌دهند در فرهنگ کسب و کارهای کوچک مشغول به کار شوند.

دلایل اصلی این دسته از کارمندان برای ارزش نهادن به محیط کاری کسب و کارهای کوچک شامل این موارد است:

1.احساس اینکه بخشی از یک «خانواده» هستند. 2. به عنوان یک کارمند احساس ارزشمندبودن می‌کنند. 3. در مقام یک انسان یا یک فرد با آنها برخورد می‌شود. 4. تاثیر و نتیجه بزرگ‌تری از خود بر جا می‌گذارند. 5. فرصت‌هایی برای آموختن به دست می‌آورند و نقش‌های متعددی را بر عهده می‌گیرند.
همپای تلاش برای ایجاد وفاداری نزد مشتری، کسب و کارهای کوچک می‌توانند این ارزش‌های محل کار را برای جذب کارگران جدید و نیز برای بنا کردن وظیفه‌شناسی و وفاداری کارمندان، ترویج کنند.

3. با کارفرمایان برندهای نیرومند و جذاب ارتباط برقرار کنید.
شرکت‌های تولیدی به نحوی فعالانه ارزش برند‌های‌شان را برای جذب مصرف‌کنندگان جدید ترویج می‌کنند و متعاقبا همین ارزش‌ها را برای مشتریان جدید تقویت می‌کنند. به شیوه‌ای مشابه، یک کسب و کار کوچک باید یک برند کارمندی را برقرار سازد و ترویج کند که ارزش‌هایش به آسانی در راستای جذب کارگران با کفایت عمل کند. تقویت چنین ارزش‌هایی برای کارمندان معاصر، به استقرار فرهنگ وفاداری و وظیفه‌شناسی نزد کارمندان یاری می‌رساند.
پژوهش‌های آماری اخیر معلوم کرده است که 68 درصد از نیروهای کار، به منظور دستیابی به فرهنگ کاری پیشرفته‌تر و مدیریت کارآمدتر، شغل جدیدی را مد نظر دارند. یک کسب و کار کوچک، با رشد آگاهی از برند کارمندان‌، هم خواهد توانست کارمندان شایسته را جذب و حفظ کند هم پذیرای ارزش‌هایی خواهد بود که این کارگران می‌جویند.

4. به طور مداوم و با یک خط مستقیم ارتباط، انتظارات مشتریان را مدنظر داشته باشید

همانطور که نیازها و امیال مشتریان تغییر می‌کند، کسب‌وکارها هم می‌دانند که برخی از مشتریان را بابت فرسایش نیروها از دست خواهند داد. یک خط ارتباطی مستقیم را برای دریافت انتظارات مشتریان ایجاد کنید. این امر برای جایگزین کردن
آن دسته از مشتریانی بسیار مهم است که به نحو اجتناب‌ناپذیری شما را ترک می‌کنند. با وجود یک اکثریت گسترده از نیروی کار آماده به پیگیری شغل جدید و همزمان با توسعه‌های اقتصادی و رشد فرصت‌های شغلی جدید، محتمل است که کسب‌وکارهای کوچک بخشی از نیروی کارشان را از دست خواهند داد. کسب‌وکارهای کوچک احتیاج دارند یک خط ارتباطی مستقیم و واجد قریحه، برای جذب استعدادهای نو و نیروهای کار شایسته ایجاد کنند.

5. سعی کنید کارمندان «درجه یک» خود را حفظ کنید.
یک کسب‌وکار پیشرو به خوبی می‌داند که همه مشتریان یکسان نیستند؛ ارتباط با برخی از مشتریان، در سطح بالاتری از ارزش امکان‌پذیر است. تعیین کنید که این دسته از مشتریان چه کسانی هستند و بر وفاداری آنها متمرکز شوید‌ زیرا دست آخر به لحاظ عملکرد و مطلوبیت مالی بهترین نتیجه را در بر خواهند داشت. شما به عنوان یک کسب‌وکار کوچک، به کارمندان کلیدی‌تان متکی هستید. همان کسانی که عملکردها و جنبه‌های اجرایی کسب و کارتان را به راه می‌اندازند. اینها همان بازیکنان «درجه‌ یک» تیم شما هستند. همان کسانی که وظیفه‌شناسی و وفاداری‌شان بیشترین ارزشمندی را برایتان دارد و چه بسا برای کسب و کار کوچک شما تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز باشد.

همواره به توانمندسازی کیفی نیروهای کار توجه داشته باشید و آن دسته از کارمندانی را شناسایی کنید که می‌توانند بیشینه‌ترین درجه از ارزش را منتقل کنند. سپس، مطمئن شوید که استراتژی‌های وفاداری کارمندی ــ که باید توسط شما و برای درگیری هیجانی و عاطفی یک کارمند طراحی شوند ــ بر افراد «درجه یک» تیم متمرکز می‌شود.

نویسنده: جف کوین  (مترجم: سیمین راد) - نقل از دنیای اقتصاد

۱۸ارديبهشت

آدیداس- دومین برند برتر ورزشی جهان پس از نایک- روز جمعه گزارش میزان فروش خود را منتشر کرد. طبق گزارش، فروش سه ماهانه این برند تولیدکننده استثنایی و بیش از انتظار کارشناسان بوده است. سود خالص آدیداس در سه ماهۀ اول سال 2013 با افزایش 6% نزدیک به 308 میلیون یورو بوده است. 
آدیداس، تولیدکنندۀ لوازم بایرن مونیخ و برخی دیگر از تیم‌های ورزشی توانسته است بیش از هر زمان دیگری تولیدات خود اعم از کفش و لوازم ورزشی را به بالاترین قیمت به فروش برساند. سود ناشی از اختلاف قیمت خرید و فروش حتی رقم 50.1% را نشان می‌دهد، رقمی که اعلام آن، سبب افزایش حجم معاملات در بازار سهام شد. روز پنجشنبه، ارزش بورس این مارک معروف 84 یورو تبادل شد که بالاترین رقم از سال 1995( تاریخ ورود آدیداس به بازار بورس) بوده است.
حجم تبادلات آدیداس، در سال 2012 نزدیک به 14.9 میلیارد یورو بود(در حالیکه حجم تبادلات نایک، اولین برند جهانی، 17.8 میلیارد یورو بود)
این برند معروف دلیل موفقیت و افزایش سود سه ماهۀ اول را افزایش کیفیت و متعاقباً افزایش قیمت اعلام کرده است. رشد سریع شبکۀ توزیع در کشورهای نوظهور نیز در افزایش سود، سهیم بوده است. 
بعد از یک دورۀ طلایی افزایش فروش متعاقب بازی‌های المپیک لندن و جام ملتهای اروپا در سال 2012، حجم معاملات آدیداس با در نظر گرفتن تأثیرات تبادل نرخ ارز و همچنین بحران مالی در بازارهای اروپایی ثابت مانده است. 

گفتنی است فروش آدیداس در اروپای غربی از کاهش 6 درصدی برخوردار بوده اما افزایش فروش 6 درصدی در چین و 12 درصدی در آمریکای لاتین این کاهش فروش در اروپا را جبران کرده است. در آمریکای شمالی نیز آدیداس توانسته فروش خود را 3% افزایش دهد. در این کشورها تقاضا برای محصولات آدیداس بالاست و دلیل افزایش فروش آن(0.9+%) نیز همین امر بوده است.
اما باید به این مسئله نیز توجه کرد که بالا رفتن تقاضا برای لوازم گلف نیز از دیگر دلایل افزایش فروش این برند ورزشی بوده است. مارک معروف لوازم گلف به نام "تیلور" به میزان 13% افزایش فروش داشته است. مارک تیلور که در اختیار یک گروه آلمانی است، رشد بالایی در میزان فروش به خصوص در کشورهای نوظهور داشته است. اما کاهش 14 درصدی در فروش برند ریبوک همچنان نگران‌کننده است. 
از آنجایی که اولین محصولات برند آدیداس در رنگ‌های جام جهانی فوتبال در سال 2014 روانه بازار شده است، کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند روند فروش محصولات این برند آلمانی در ماههای آینده همچنان ادامه داشته باشد. 
آدیداس در مقایسه با رقیب خود پوما- که 80% سهم آن در اختیار گروه فرانسوی PPR است- بسیار قدرتمندتر ظاهر شد. ماه گذشته پوما از کاهش 2.3 درصدی در فروش محصولات خود در سه ماهۀ اول سال جاری خبر داد. 
۱۸ارديبهشت

 تقریبا یک سال قبل بود که تصمیم به انجام چنین کاری گرفتم، به هر حال به چنین کاری دست زدم. آنچه نوشتم بدین قرار است:
«هرگز نفهمیدم چرا مالک یا مدیر یک شرکت رو به سقوط معمولا طالب این نیست که دیگران ــ خصوصا مشتریان ــ به شرکت نزدیک شوند و درباره‌ آنچه در حال وقوع است اخطارهای لازم را بدهند. من همیشه گفته‌ام با مردمانی که به راستی بهشان علاقه‌مندم و همه‌ زندگی‌ام را مدیون‌شان هستم، اینطور برخورد نخواهم کرد.»
من به توضیح‌دادن این نکته ادامه دادم که ما به خاطر وام ناقص بانک‌ها، مشکلات ساختاری نوین و یک وضعیت سوءمدیریت واقعی، ناگزیریم دقیق‌تر عمل کنیم و دریافت آرای مشتریان برای ما سودمند خواهد بود. سپس خواستار یک نشست نهایی شدم تا کمک کند و ما را از این مخمصه بیرون ببرد. ظرف چند دقیقه، تلفن شروع به زنگ‌زدن کرد و در بیست دقیقه‌ بعدی این وضعیت فراگیر شد. مشاهده کردیم که ترافیک کاری‌مان و درآمدهای شرکت رو به رشد می‌رود و با به پایان رسیدن ساعت کار روزانه، شرکت دارد جان تازه‌ای می‌گیرد. 
در واقع، حالا مشتریان ما بسیار وفادارتر و ثابت‌قدم‌تر از همیشه هستند؛ بعد از گذشت هفده سال، ما موفق به ایجاد یک پایگاه داده‌ها با بیش از هزار و ششصد بازدیدکننده‌ روزانه شده‌ایم. به خاطر اعتماد متقابلی که توانستیم در بحران‌ها ایجاد کنیم و مدیریتی که اعمال شد، هر کدام از این مشتریان، حالا احساسی از جنس یک هم‌خانواده را با ما دارند.

خب، حالا چطور این اجتماع مبتنی بر اعتماد را بنا کنیم؟ در اینجا چند نکته‌ای را که از این تجربه یاد گرفتم، ذکر می‌کنم.
1. درباره‌ اهداف‌تان شفاف و روشن باشید. مساله‌ دشوار یک فرهنگ شرکتی نیرومند، دانستن هدف و مقصودتان در این جهان کاری است. ما در بزنگاه‌ها و بحران‌ها، کل کسب و کارمان را حول انتقال تجربه‌ای منحصر به فرد و معنادار برای مردم، برای مشتریان و در مقیاسی کلان‌تر، برای اجتماع، سازماندهی می‌کنیم. این است ذات فرهنگ ما.
2. صادق و رو راست باشید. به اشتراک گذاشتن همه موارد با تیم کاری و مشتریان به ما کمک می‌کند به عنوان یک شرکت، شفافیت را ایجاد کنیم و اعتماد را هم درون چهاردیواری شرکت و هم خارج آن بر پا سازیم. به عنوان یک تیم کاری و یک اجتماع، ما یک خط مشی آشکار ــ به اسمِ «کتاب باز» ــ داریم؛ ما همه‌ جزئیات تجاری‌مان را منتشر می‌کنیم، از جمله گزارش‌های سود و ضرر، دستمزدها، هزینه‌های غذا، داده‌های حفاظت کارمندان و الخ. 
3. بازخوردها را تقویت کنید. این مهم است که اشتباهات را به اشتراک بگذارید و از آنها بیاموزید تا اعتماد را در بین همکاران، و در مقیاسی بزرگ‌تر، در اجتماع، بنا کنید. حتی مالکان شرکت و مدیران رده‌ بالا مرتکب اشتباه می‌شوند؛ مهم است که اشتباهات‌شان را بپذیرید. این پذیرش باعث می‌شود محیطی راحت ایجاد شود که اعضای گروه کاری بتوانند به‌آسانی با چالش‌ها دست و پنجه نرم کنند و متقابلا، اجتماع نیز احساس می‌کند باید درباره‌ تجربه‌هایش بازخورد بدهد، به صورت آنلاین، شخصی یا نامه‌نگاری.
4. بگویید «متشکرم». در مواقع بحرانی، ما از یک برنامه‌ پاداش برای تشکرِ روزانه از مخاطبان‌مان بابت کمک‌شان به کسب و کار استفاده می‌کنیم. برای نمونه، کارت‌های اعضای ویژه را در نظر بگیرید؛ پاداش‌های کسانی که دارای این کارت‌ها هستند شامل دسترسی انحصاری به منوهای خاص، میهمانی‌ها، معاملات، سهمیه‌های مشخص، هدایای تولد، انواع خیریه‌ها و ... است.
5. اجازه بدهید افراد خودشان باشند. گاهی اوقات ناچار هستید قدری اعمال کنترل کنید. جایگزین‌کردن یک گرایش مسلط و فرمان‌دهنده، به جای یک رویه‌ آموزشی و آماده‌سازی، کمک می‌کند انگیزه طبیعی گروه کاری‌تان را در پی دستیابی به هدف مشترکتان از قید و بند رها کنید. وقتی اجتماع شما این اعتماد متقابل بین مدیران کسب و کار و اعضای گروه را ببیند، آنها هم به نوبه‌ خود به شما اعتماد می‌کنند.
۲۸فروردين

دیوید مک کللند از استادان روانشناسی دانشگاه هاروارد آمریکا که اولین بار نظریه روانشناسی توسعه اقتصادی را مطرح نمود، معتقد است که عامل عقب ماندگی اقتصادی در کشورهای در حال توسعه مربوط به عدم درک خلاقیت فردی است بنابر عقیده ایشان با یک برنامه صحیح تعلیم و تربیت می توان روحیه ‏کاری لازم را در جوامع تقویت نمود به گونه ای که شرایط لازم برای صنعتی شدن جوامع فراهم آید.

‏مک کللند و همکارانش اهم ویژگی هایی را که در مورد کارآفرینان مورد ‏بررسی و تایید شده بودند جمع آوری نمود‏ند که اهم آنها عبارتند از:

  1. توفیق طلبی
  2. تمایل به مخاطره پذیری
  3. نیاز به استقلال
  4. کارآفرینان د‏ارای مرکز کنترل د‏رونی هستند
  5. خلاقیت 
  6. ‏تحمل ابهام

 

مفهوم عناصر اصلی کار آفرینی

توفیق طلبی

‏نیاز به توفیق عبارت است از تمایل به انجام کار در استاندارهای عالی، جهت موفقیت در موقعیت های رقابتی، افراد با نیاز به توفیق بالا مایل هستند تا همواره در چالش باشند و در راه رسیدن به اهداف قابل دسترسی و همچنین نسبت به عملکرد خود، به بازخورد مکرر و منظم زمانی نیاز دارند. این افراد ترجیح می دهند تا شخصا مسئولیت حل سشکلات، تعیین اهداف و دستیابی به آنها را از طریق تلاش شخصی خود به عهده گیرند.

تمایل به مخاطره پذیری

‏عبارت است از پذیرش مخاطره های معتدل که می توانند از طریق تلاش های شخصی مهار شوند. هنگام در نظر گرفتن هرگونه مخاطره، دو عنصر در ایجاد این مفهوم نقش دارند، یکی سطح درک فرد کارآفرین از مخاطره، در آغاز هر فعالیت پرمخاطره و دیگری امکان احتمالی مشهود شکست در صورت ناموفق بودن آن فعالیت است.

  تحمل ابهام

‏قدرت تحمل ابهام عبارت است از پذیرفتن عدم قطعیت به عنوان بخشی از زندگی، توانایی ادامه حیات با دانشی ناقص درباره محیط و تمایل به آغاز فعالیتی مستقل بی آنکه بدانیم آیا موفق خواهیم شد یا خیر.

نیاز به استقلال

‏از ویژگی هایی است که به عنوان یک نیروی بسیار برانگیزاننده مورد تأکید واقع شده است در واقع نیاز به استقلال را می توان به صورت عبارتی نظیر کنترل داشتن بر سرنوشت خود، کاری را برای خود انجام دادن و آقای خود بودن تعریف کرد. میل به استقلال، نیروی انگیزشی برای کارآفرینان معاصر است لذا آزادی عمل، پاداشی دیگر کار آفرینی است.

قاطعیت

‏تعلل نمی کنند، سریعا تصمیم می گیرند و سرعت آنها یک عامل کلیدی موفقیتشان می باشد.

عزم اراده

‏با تعهد کامل سرمایه خود را اداره می کنند آنها به فدرت تسلیم می شوند، حتی زمانی که با یک سری موانع حل نشدنی مواجه می شوند.

مرکز کنترل

‏عقیده فرد نسبت به این که عاقبت و سرانجام وی تحت کنترل وقایع خارجی یا داخلی می باشد را مرکز کنترل می نامند. بیشتر کارآفرینان را دارای مرکز کنترل درونی توصیف می نمایند، افراد با مرکز کنترل بیرونی معتقدند که وقایع خارجی که خارج ازکنترل آنها می باشد، سرنوشت آنها را تعیین می کند.

پول

‏ثروتمند شدن انگیزه اصلی کارآفرینان نیست پول بیشتر یک معیار برای موفقیت آنهاست. آنها بر این عقیده اند که چنانچه موفق شوند پاداش خودشان را دریافت خواهندکرد.