مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «موفقیت» ثبت شده است

۲۵مهر

میان کار محور بودن یا هدف محور بودن تفاوت زیادی وجود دارد. افراد هدف محور کسب‌و‌کار را به سوی هدفی که باید هدایت می‌کنند.


این افراد که تنها در پی کسب موفقیت بیشتر هستند باعث نگرانی رهبران کسب و کارها می‌شوند و در صورتی که مدیر عامل شوند، خطر آنها بیشتر نیز می‌شود. چرا؟ چون میل آنها به کسب موفقیت، چشم آنها را بر روی نیاز مبرم و حیاتی به کارآمدی می‌بندد.


کلمه «کسب موفقیت» (achieve) از یک عبارت فرانسوی به معنای «به سرانجام رساندن: نشات می‌گیرد و در واقع این دقیقا همان کاری است که افراد هدف محور (Overachiever) انجام می‌دهند: آنها کارها را به سرانجام می‌رسانند. گاهی اوقات جالب است که شاهد چنین فعالیتی باشیم، ولی گاهی اوقات فعالیت آنها اصلا مناسب نیست. در هر حال، آنها به دنبال آن هستند تا به هر طریقی که هست کار را انجام دهند بدون توجه به اینکه این کار چه هزینه‌هایی در پی دارد.


کلمه «عملکرد» (perform) نیزگرچه از یک لغت فرانسوی نشات می‌گیرد، اما معنی آن کاملا متفاوت است. این کلمه به معنی تکمیل موضوعات از طریق ایجاد تغییر است. هنر کارمحوری، فقط در سرانجام رساندن کار خلاصه نمی‌شود، بلکه منظور تکمیل آن است، یعنی آن را به طور کامل انجام دادن و تغییر آن در جهت بهبود. کارمحوری (به معنی کامل کردن یک موضوع از طریق ایجاد تغییر) یک مفهوم ظریف‌تر و دقیق‌تر در مقایسه با کسب موفقیت محض است. شما می‌توانید (اگر بخواهید) یک موضوع را به زور هم که شده به سرانجام برسانید، اما برای آنکه کارمحور باشید باید با ظرافت، صبر و دقت عمل کنید تا یک موضوع را به آنچه واقعا می‌تواند باشد، تغییر دهید.
البته این به آن معنا نیست که افرادی که فقط در فکر کسب موفقیت هستند، نمی‌توانند مدیر عامل‌های خوبی باشند. می‌توانند، اما بسیار سخت است و مهم‌ترین دلیل آن این است که آنچه آنها انجام می‌دهند (به دست آوردن، به دست آوردن، به دست آوردن) و ریاست کردن است، حتی اگر واقعا در این موقعیت نباشد.

۱۶مهر

(Corning Glass) دیوید موریس، به شرح این مساله می‌پردازد که شرکت چگونه از طریق تمرکز بر سرعت و مشتری، تحقیق، توسعه و مهندسی، توانسته کارآفرینی چند میلیارد دلاری ایجاد کند.


زمانی که بسیاری از شرکت‌ها هزینه‌های نوآوری‌های تجاری خود را به طور ناگهانی کاهش داده‌اند تا جمع کل درآمدشان را بالا ببرند، شرکت کورنینگ (Corning.Inc) نزدیک به ده درصد از درآمد خود را بر آنچه RD&E: تحقیق، توسعه و مهندسی، می‌نامد، صرف می‌کند.


بارها و بارها در طول سال‌ها، کورنینگ خودش را با محصولاتش بازسازی کرده است – محصولاتی شامل فیبر نوری، شیشه‌های LCD و شیشه‌های گوریلای مقاوم که حالا در بیش از یک میلیارد از دستگاه‌های دیجیتالی به کار می‌رود. این شرکت 8 میلیارد دلار سالانه درآمد دارد، ترکیبی که اگر سهم آن از سرمایه‌گذاری‌های مشترک دیگر در نظر گرفته شود، نزدیک به دوبرابر می‌شود.


در پاییز سال 2012، رییس و مدیرعامل، وندل ویکس ( Weudell P.Weeks )، به تیم نوآوری کورنینگ، که توسط مدیر ارشد فناوری دیوید ال. مورس هدایت می‌شد، گفت که اقدامات RD&E انجام شده توسط شرکت نه خوب بوده و نه سریع بوده است. با آشنایی با رقابت جهانی در حال تشدید و نیازهای بی‌پایان وال استریت برای سود بیشتر، ویکس (Weeks) فراخوانی برای نوآوری‌های سریع‌الانتقال «agile» داد– دیدگاهی که کورنینگ را قادر ساخت تا پاسخگوی بی‌دریغ نیازهای مشتریان باشد؛ درست همان‌طور که در سال 2007 استیو جابز از شرکت خواست تا پوشش شیشه‌ای بهتری برای امواج گوشی‌های آی‌فون اپل تهیه شود.


این شرکت در حال حاضر محققان Ph.D خود را اعزام کرده است که به‌طور فعالانه فرصت‌های بزرگ بیشتری را ایجاد کنند. آنها با مشتریانی چون شرکت‌های سامسونگ و سونی ملاقات می‌کنند تا نیازهای رو به گسترش آنها را در محصولات جدیدشان درک و حتی پیش‌بینی کنند.


مورس، محقق Ph.D ای که خود به تنهایی و در برخی پروژه‌ها با همکاری دیگران 22 سند ثبت اختراع (Patent)‏ را در دست دارد، از مه‌2012 در مقام مدیر ارشد فناوری این شرکت و پیش از آن معاون اول ریاست پژوهش بود. هم اکنون او مسوول است تا از طریق ایجاد فضای تغییر مدیریت این فعالیت‌های نوآورانه R&D شرکت را در پیش بگیرد.

در مارس 2013، مورس با سردبیر مجله S+B ویلیام جِی. هولستین در مورد تغییر طبیعت نوآوری گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانیم:

۱۶مهر

لورن مایکلز، برنامه تلویزیونی «شنبه شب زنده» را در سال 1975 راه‌اندازی کرد و تقریبا در نزدیک به 4 دهه کار آنها جزو یکی از موفق‌ترین برنامه‌های تلویزیونی بوده است. در زیر مصاحبه لورن مایکلز با آلیسون برد را خواهید خواند:


چگونه به عنوان یک مدیر به تیم خود انگیزه می‌دهید؟
مایکلز: اگر افراد متوجه تعهد شما شوند، بدانند که معیار چیست، شما به چه چیزی باور داشته و چه انتظاراتی دارید، واکنش مثبت نشان خواهند داد. اگر بتوانید کاری کنید که آنها به اندازه شما به مسائل اهمیت دهند، دیگر نیازی به ایراد سخنرانی‌های انگیزه‌بخش نیست.


رمز خلاقیت شما در مدیریت ضرب‌الاجل تعیین شده در برنامه‌هایتان چیست؟
این برنامه باید با ضرب‌الاجل یک هفته‌ای به طور مرتب روی آنتن برود، به همین دلیل فشار زیادی در کار وجود دارد و در عین حال به خلاقیت‌های زیادی در این برنامه نیاز داریم. بنابراین باید برنامه‌ریزی جدی داشت زیرا این امر به کارمندان کمک می‌کند تا تمرکز بهتری داشته باشند.
زمانی که در تیم شما بر سر اینکه چه چیزی خوب است، توافق وجود ندارد، چگونه این مساله را مدیریت می‌کنید؟
زمان‌بندی آخرین تمرین ما قبل از نمایش معمولا 35 دقیقه بیشتر از زمانی است که برنامه روی آنتن می‌رود. بعضی وقت‌ها کار جور در نمی‌آید،‌در این موقع نویسنده نسبت به اعمال تغییرات و پیشنهادها انعطاف بیشتری به خرج می‌دهد. در این زمان همه به توافق می‌رسند. به بحث بیشتر نیازی نیست. متحد می‌شویم و نمایش را اجرا می‌کنیم. وقتی که افراد خلاق احساس می‌کنند حرف آ‌نها شنیده می‌شود و مشاهده می‌کنند چیزهایی که به آن اعتقاد داشتند به طور واقع در حال اجرا است، واکنش بهتری نشان خواهند داد. ما جایی کار می‌کنیم که گاهی حتی افراد همدیگر را هم نمی‌شناسند. هدایت این کار سخت است زیرا نمی‌توان گفت: «شما در این قسمت اصلا خوب کار نکردید.» زیرا بخشی از ارزیابی ما توسط مخاطبان صورت می‌گیرد.


برنامه‌های اجرایی می‌تواند هم موفق باشد و هم ناموفق. چگونه شما و تیمتان از موفقیت‌ها و اشتباهات خود درس می‌گیرید؟

۰۸مهر

روزی یکی از دوستانم از من دعوت کرد تا در جلسه‌ای که او برای 30 مدیر ارشد اجرایی راه‌اندازی کرده بود، شرکت و تدریس کنم. او جلسه را با یک سوال محرک آغاز کرد: سه فردی که در حال حاضر در زندگی‌تان بیش از همه به آنها اعتماد دارید، چه کسانی هستند؟ و چرا؟


تقریبا همه آن 30 نفر مادر و پدرشان را به عنوان گزینه‌های اول و دوم نام بردند و نفر سوم بین بهترین دوست، برادر، خواهر و همسرشان متغیر بود. لحظه‌ای به این موضوع فکر کنید.


ما بیشتر وقت بیداری در روز را در محل کارمان می‌گذرانیم، اما هیچ یک از شرکت‌کنندگان در این جلسه برای انتخاب نام فردی که در زندگی بیشترین اعتماد را به او دارند، اسمی از رییس یا همکارشان نبردند.


وقتی نوبت تدریس من شد، سوال عمیق‌تری را در این زمینه پرسیدم: سه شخص در زندگی شما که در حال حاضر شادی و رفاه شما بیش از همه بر آنها متکی است، کدامند؟ می‌توانید حدس بزنید که پاسخ آنها چه بود؟ در لیست همه شرکت‌کنندگان، رییس‌شان جزو این سه نفر بود.


حال تصور کنید فردی که رفاه بیشتر شرکت‌کنندگان در جلسه به او بستگی دارد، در لیست مورداعتمادترین افراد زندگی آنها قرار ندارد.