مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهارت» ثبت شده است

۰۹مهر

قصد ارائه مطلب در میان جمعی را دارید از گفتن این ۱۰ مورد بپرهیزید!


شاید برای شما هم پیش آمده که در محل کار یا دانشگاه یا هنگام تدریس و ...، قرار باشد مطلبی را ارائه دهید. از شیوه ی ارائه، پاورپوینت و خود محتوا که بگذریم، می رسیم به نبایدهای ماجرا، یعنی به طور ساده یعنی حرف هایی که اگر موقع ارائه به زبان نیایند، وجهه شما بهتر حفظ می شود.

بنیانگذار وبسایت TheNextWeb از جمله کسانی است که تجارب بسیار زیادی در این زمینه دارد و ۱۰ مورد از این نباید ها را برای ما بر می شمرد.

۱. هرگز نگویید: امروز خیلی خسته ام!
خیلی از مواقع جملاتی نظیر "همین دیروز به من خبر دادند"، "تازه از سفر برگشتم و خیلی خسته ام" یا جملات مشابه را در کنفرانس ها یا جلسات ارائه شنیده اید. نکته این جا است که برای مخاطبین اصلا مهم نیست که شما خسته اید یا نه، آنها آمده اند بهترین شما را ببینند. اگر واقعا آمادگی ندارید خیلی راحت جلسه را لغو کنید، یا قرصی، قهوه ای، چیزی میل کرده و سپس به جلسه ی ارائه بروید.

 

۲. هرگز نگویید: بعدا به این موضوع بر می گردیم!
اگر مخاطبین شما مشتاقانه خواهان تعامل با شما هستند، و از شما سوالی می پرسند، یا خواهان توضیح در مورد مطلب خاصی هستند، از این موقعیت استثنایی استفاده کنید. هرگز نگویید "در اسلاید بعدی به سوال شما جواب می دهم"، بلکه همان لحظه از موقعیت استفاده کنید، به اسلاید بعدی بروید و مخاطبین خود را هشیار نگه دارید، و آن ها را به تعامل بیشتر تشویق کنید.

 

۳. هرگز نگویید: صدای مرا می شنوید؟ یک دو سه... یک دو سه!
خیلی از مردم این گونه صحبت شان را شروع می کنند. تق تق روی میکروفون می زنند تا چک کنند صدا درست است یا خیر. اساسا این چک کردن صدا وظیفه ی شما نیست. شما کار خودتان را بکنید. اگر صدا مناسب نبود، آرامش خود را حفظ کرده، با خودتان تا سه بشمارید، دوباره شروع کنید. در اغلب موارد مشکل در همین مرحله حل می شود. اگر مشکل همچنان وجود داشت، به آرامی به کنار صحنه بروید و از مسئول صدا پیگیری کنید. برگردید، به مخاطبین تان لبخند بزنید و با اعتماد به نفس تمام منتظر حل مشکل بمانید.

۲۴شهریور
523

طراحی خدمات به صورت کلی استفاده از طرز فکر و مهارت های کلیدی طراحی برای یافتن راه حلی در بهینه سازی یا ابداع خدمات جدید است. به صورت جزئی تر طراحی خدمات رشته ای است که تلاش می ‏کند تا خدمتی جدید به وجود آورد یا خدمات موجود را بهینه سازد تا برای مشتریان مفید (Useful) قابل استفاده (Usable)، دلخواه (Desirable) و برای سازمان‏ ها کارآمد (Efficient) و کارگر(Effective) و متمایز (Distinctive) باشد.

طراحی خدمات زمینه ای چند رشته ای دارد و حوزه های در حال تعامل در آن بسیار بیشتر از طراحی محصولات است زیرا حوزه های طراحی محصول را شامل شده و جدای از آنها در حوزه های مدیریت سازمان، طراحی تجربه، طراحی تعامل، بازاریابی خدمات، روانشناسی رفتاری، قومیت شناسی، مدیریت فرآیندها، برنامه ریزی ارتباطات نیز وارد می شود.

در اینجا توجه به یک نکته بسیار حائز اهمیت است؛ یک طراح با وجود نیاز به مطلع بودن از اصول و قابلیت های رشته های ذکر شده، نمی تواند به تمامی این رشته های علمی و تخصصی تسلط کامل داشته باشد، پس مهمترین مهارت طراح خدمات، کار گروهی با ذینفعان و با تیم طراحی است. استفاده از تفکر طراحی در زمینه ای چند رشته ای و در تعامل گسترده با افراد مختلف چه در سازمان، چه به عنوان کاربر بالقوه یا بالفعل و چه با اعضای تیم طراحی باید مؤثر و مفید صورت بگیرد تا بتواند به درستی مدیریت شده و به نتیجه مطلوب ختم شود.

ویژگی های طراحی خدمات:

بریجیت میگر[1] اولین دکترای طراحی خدمات چند ویژگی طراحی خدمات را اینچنین ذکر می کند:

  1. انسان محوری Human Centered Design
  2. ایجاد خدمات به صورت مشارکتی Co-Creative
  3. تعامل میان رشته ای Interdisciplinary
  4. کلی نگری Holistic View
  5. ایجاد تغییرات اساسی از دید مشتری Radical Innovation
  6. تفکر و بیان تصویری Visual Thinking
  7. الهام بخشی برای تغییر Inspiring

چند شرکت طراحی خدمات:

  • Engine : http://www.enginegroup.co.uk/
  • Live Work: http://www.livework.co.uk/
  • IDEO: http://www.ideo.com/
  • Design Council: http://www.designcouncil.org.uk
  • Thinkpublic: http://thinkpublic.com/
  • Saren: http://www.seren.com/
  • Frontier service design: http://www.frontierservicedesign.com/
  • Kite: http://www.kiteconsultants.eu/

چند دانشگاه دارای رشته طراحی خدمات:

  • Koln (آلمان)
  • Politecnico di Milano (ایتالیا)
  • Domus (ایتالیا)
  • Linkoping (سوئد)
  • Carnegie Mellon(آمریکا)
  • Savannah College of Art (آمریکا)
  • Plymouth University (انگلستان)
  • Westminster (انگلستان)
  • Ravensbourne  (انگلستان)
  • Lucerne University (سوئیس)

[1]Brigit Mager
۱۳شهریور
حتما شنیده‌اید که دریافت بهترین کارآیی از تیم به ارائه پاداش و قدردانی از عملکرد آنها وابسته است.
 اما انجام این کار آسان نیست، به‌خصوص از آنجا که غالب سیستم‌های مدیریتی بیشتر بر کارآیی فردی متمرکز هستند و تشویق کار تیمی را به صورت جدی در دستور کار قرار نمی‌دهند. خوشبختانه برای تشویق و افزایش کارآیی تیم لازم نیست در فرآیند ارزیابی سازمانی یا سیستم حقوق و دستمزد بازنگری کنید. شما به‌عنوان مدیر تیم می‌توانید برای رسیدن به این هدف از رفتارهای درستی که تحت کنترل شما هستند کمک بگیرید و عملکرد تیم خود را بهبود بخشید.
 
افراد خبره چه می‌گویند؟
در دهه‌های گذشته بحث در سازمان‌ها بر سر این مساله بود که چگونه باید کارآیی افراد را اندازه‌گیری کرد و مورد تشویق قرار داد. البته بسیاری از آنها در تلاش برای رسیدن به این هدف، پا از حد خود فراتر گذاشتند
مایکل مانکینز به‌عنوان یکی از شرکای شرکت “برین اند کمپانی” و از نویسندگان مجموعه “تصمیم بگیرید و ارائه دهید: پنج روش برای افزایش کارآیی در سازمان” نیز درباره این مطلب این‌گونه توضیح می‌دهد: “هرچند در راه رسیدن به این هدف زیاده روی شد، اما در نتیجه آن، اکنون شاهد شکل‌گیری تیم‌های خوبی هستیم”. اما در عین حال دبورا اکونا به‌عنوان استاد مدیریت دانشکده ام‌ای تی اسلون و یکی از نویسندگان مجموعه “تیم‌های ایکس: چگونه تیم‌هایی بسازیم که رهبری کنند، نوآوری داشته باشند و موفق شوند” معتقد است اختصاص دادن پاداش به افرادی که در یک تیم همکاری می‌کنند می‌تواند بسیار مشکل باشد. او می‌گوید “در اغلب موارد مرزها نامشخص هستند و افراد همزمان در چند تیم کار می‌کنند که این مساله کار را برای مدیران آنها سخت‌تر می‌کند“.
با وجود این، او و مانکینز هر دو موافق هستند که انجام درست این کار، ارزش تلاش برای آن را دارد. مانکینز می‌گوید: “دادن پاداش به تیم، نه‌تنها کارآیی تیم را به شدت ارتقا می‌بخشد، بلکه باعث افزایش تجربه شخص نیز می‌شود”. در اینجا روش‌هایی برای انجام این کار به صورت موثر ارائه می‌کنیم:

مشخص کردن اهداف روشن
اعضای تیم باید درک درست و واحدی از تعریف موفقیت داشته باشند. مانکینز می‌گوید: “باید روش‌هایی برای ارزیابی کارآیی گروه داشته باشید مثل ارزیابی اهداف یا انگیزه‌های مشترک”. او پیشنهاد می‌کند همه کارمندان را دور هم جمع کنید و اهداف و استانداردها را مورد بحث و ارزیابی قرار دهید
از آنها بخواهید به این سوال پاسخ دهند: برای دریافت نمره 20 در عملکرد افراد چه نیازهایی داریم؟ او می‌گوید “چنین گفت‌وگوهایی می‌تواند انگیزه ایجاد کند و زمینه را برای همکاری به شکلی هدفمند فراهم کند”.
 
کنترل فرآیند پیشرفت
بعد از آنکه تیم کاملا توجیه شد که چه کاری باید انجام دهد و نحوه ارزیابی کار چگونه است، مرتبا فرآیند انجام کار را دنبال کنید. سوالاتی بپرسید که خود اعضای تیم هم بدانند در چه مرحله‌ای هستند: مثلا بپرسید به‌عنوان یک تیم، کارآیی‌مان چگونه است؟ چه موانعی را می‌توانیم رفع کنیم؟ می‌توانید چنین گفت‌وگوهایی را در یک جلسه یا به صورت شخصی انجام دهید. مانکینز می‌گوید “وب‌سایت‌هایی مثل SurveyMonkey وجود دارند که در آن اعضای تیم مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و به خودشان امتیاز می‌دهند
اگر نظر همه این بود که امتیاز تیم در این هفته متوسط بوده است در این صورت باید درباره چگونگی بهبود این وضعیت گفت‌وگو کنید. اگر به خودتان نمره عالی می‌دهید پس کارتان خوب است.

از هیچ نوعی از پاداش چشم‌پوشی نکنید
بیشتر مدیران قدرت و مرجعیت تغییر دستمزدها یا پاداش‌ها را در سازمان خود ندارند. اگر چنین قدرتی دارید، با احتیاط سهمی از این افزایش دستمزد یا پاداش را برای اعضای تیم خود اختصاص دهید. مسلما هر چقدر این میزان بالاتر باشد، بهتر است. اما اگر قدرت مالی ندارید، نگران نباشید. انواع پاداش‌های غیرمادی نیز وجود دارد. مانکینز می‌گوید “دعوت اعضای تیم به شام یا انجام فعالیت‌های اجتماعی برخی از این اقدامات هستند”. اکونا به مطالعه بیمارستان‌هایی پرداخت که در آن عکس گروه‌هایی که در کاهش عفونت بیشترین تاثیر را روی بیماران داشته‌اند، روی صفحه نمایش بیمارستان در معرض دید قرار می‌دهد و توضیح داده می‌شود که این افراد کار خود را به خوبی انجام داده‌اند. همچنین شما می‌توانید تیم خود را به مدیران ارشد نزدیک‌تر کنید
اکونا می‌گوید “تیم‌ها دوست دارند به‌عنوان بخشی از پروژه‌ای که سطح بالایی دارد به چشم بیایند.

تیم خود را بشناسید
واضح است که پاداش‌ها زمانی انگیزه ایجاد می‌کنند که شما به تیم آنچه را آنها می‌خواهند بدهید. البته این مساله تا حدی چالش‌انگیز است؛ چراکه آنچه یک شخص را خوشحال می‌کند الزاما دیگری را نیز راضی نگه نمی‌دارد. زمانی را اختصاص دهید تا اعضای تیم خود را بهتر بشناسید و بدانید چه موضوعاتی برای آنها ارزش تلقی می‌شوند. اگر نمی‌دانید از خودشان بپرسید

انجام گفت‌وگو و بحث به صورت جمعی
اکونا می‌گوید بسیاری از شرکت‌ها به کار تیمی به‌عنوان مهم‌ترین ویژگی مثبت در مدل‌های توسعه رهبری می‌نگرند. شما به‌عنوان یک مدیر می‌توانید با صحبت کردن درباره افراد به‌عنوان اعضای یک تیم و نه به صورت فردی در آنها انگیزه همکاری ایجاد کنید. هم موفقیت‌ها را به آنها تبریک بگویید و هم عدم موفقیت‌ها را به صورت جمعی مورد بحث قرار دهید. مانکینز می‌گوید: “هرچه کمتر درباره فعالیت‌های فردی صحبت کنید بهتر است”. در عوض سعی کنید رفتارهایی را مورد تشویق قرار دهید که به موفقیت کل تیم کمک می‌کند، مثل ارائه فیدبک سازنده.

سنجش کارآیی تیم
سعی کنید علاوه بر سنجش کارآیی فردی، کارآیی تیم را نیز همزمان مورد ارزیابی قرار دهید. مانکینز می‌گوید: شرکت‌هایی مثل اپل و گوگل چنین فرآیندهایی را در سازمان خود پیاده کرده‌اند، اما شما نیز می‌توانید چنین فعالیت‌هایی را در سازمان خود داشته باشید.
هر شش ماه یا بیشتر، به پیشرفت گروه توجه کنید، دستاوردهای آن را مورد ارزیابی قرار دهید، موفقیت‌ها را مورد سنجش قرار دهید و اینکه چگونه می‌توان به پیشرفت‌های بهتری دست یافت. در ارزیابی خود بر افراد تمرکز نکنید بلکه کل تیم را مورد توجه قرار هید.
اصولی که باید به خاطر داشت:
         درباره تعریف موفقیت به توافق برسید.
         افراد گروه را دور هم جمع کنید تا درباره چگونگی پیشرفت اهداف و روش‌های بهبود کارآیی بحث کنید.
         ارزیابی کاملی از تیم داشته باشید.
         فکر نکنید پاداش‌ها فقط باید مادی باشند  ده‌ها روش غیرمادی نیز وجود دارند که باعث رضایت افراد می‌شوند.
         بر کارآیی فردی تمرکز نکنید، بلکه دستاوردهای تیم را مورد توجه قرار دهید.
         تیم خود را با موضوعی که برای آنها ارزش ندارد مورد تشویق قرار ندهید.
 
مورد کاوی شماره 1
تعیین هدف برای تیم و اندازه‌گیری پیشرفت
قبل از معرفی برنامه‌ای که برای افزایش بهره‌وری است و به کارمندان اجازه می‌دهد بخش‌های خسته‌کننده کار خود را برون‌سپاری کنند، جردن کوهن تیم کوچکی متشکل از دو تن از روسا شرکت و تانیا و ست تشکیل داد و قصد داشت یک هدف مشترک برای آنها تعیین کند
این گروه با همراهی هم شروع به کار کردند تا یک استراتژی واحد تعریف کنند که از 35 کلمه بیشتر نباشد. او می‌گوید: “این کلمات قرار بود پایه و اساس کار ما باشد و ما باید روی هر عبارت آن همفکری و بحث می‌کردیم”. در مرحله بعد آنها به تعیین معیارهایی پرداختند که مستقیما در ارتباط با استراتژی آنها بود. او می‌گوید: “آنچه باید بر سر آن توافق می‌کردیم عبارت بود: از اندازه‌گیری‌های ورودی، خروجی و رضایت مشتریان”.
رسیدن به اهداف خود یک پاداش بود، چرا که با دستیابی به آن، تیم نتیجه کار گروهی خود را می‌دید. او می‌گوید: “این کار برای ما باعث افتخار بود و احساس پیروزی را در اعضای تیم بر می‌انگیخت.
همچنین جردن روش‌هایی را پیدا کرد تا بتواند اعضای تیم را برای کارشان مورد تشویق قرار دهد. او جلسات خود را با مدیران ارشد متوقف کرد و اجازه داد کارمندان در این جلسات حضور یابند. آنها توانستند در این فرصت خود را نشان دهند. جردن همچنین طی سخنرانی خود در مراسم معرفی، از حاضران اجازه خواست تا از اعضای تیم خود تشکر کند و آنها را با نام فراخواند و مورد قدردانی قرار داد.
 
مورد کاوی شماره 2
اجازه دهید افراد مهارت‌هایشان را ارتقا دهند
وقتی کریستوفر لیند در یک شرکت نرم‌افزار کار می‌کرد، تیمی را متشکل از هشت نفر رهبری می‌کرد که مسوول آموزش نیروی فروش شرکت بودند. بیشتر آنها از مدتی قبل در شرکت کار می‌کردند اما بسیاری از آنها مهارت‌های لازم را در زمینه تکنولوژی آموزشی و طراحی نداشتند. کریستوفر می‌گوید: “خوشبختانه همه اعضای تیم میل شدیدی به یادگیری داشتند”. آنها می‌خواستند مهارت‌های خود را ارتقا دهند و با تکنولوژی‌های جدید آشنا شوند.
تیم پیشرفت بسیار خوبی داشت. هر گاه آنها به اهداف تعیین شده دست می‌یافتند، کریستوفر اهداف جدیدی تعیین می‌کرد.
 بنابراین وقتی نوبت به پاداش گروه رسید، کریستوفر فکر کرد یکی از روش‌ها می‌تواند ارائه آموزش پیشرفته‌تر باشد. او نرم‌افزار طراحی آموزشی چند منظوره را برای دسترسی تک تک افراد تیم خریداری کرد
او می‌گوید: “من آنقدر زمان برای تیم خود صرف کردم که فهمیدم آنها مشتاق توسعه تجربه و توانایی فنی خود هستند. من می‌دانستم که این اقدام باعث خواهد شد آنها به مقاطع بالاتر رشد کنند و به همین خاطر فرصت رشد بیشتر را برای آنها فراهم کردم”. او امیدوار بود که اعضای تیم اقدام او را ارج نهند و در گروه باقی بمانند و همین‌طور هم شد. بسیاری از اعضای تیم به او گفتند که سرمایه‌گذاری او چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ زمانی به آنها احساس باارزش بودن داده است. این کار باعث شد که تیم انگیزه بیشتری برای همکاری داشته باشد.
منبع: HBR  (مترجم: رویا مرسلی)
۲۰تیر

همه ما با قدرت کلام و جادوی ارتباطات آشـــنا هستیم و اهمـیت گفتمــان را در مصـــاحبه‌های شـغلی می‌دانیم. در واقع برقراری ارتباط و جهت دادن به آن مهارتی است که مصاحبه‌کنندگان در اغلب آزمون‌ها استفاده می‌کنند. توانمندی‌های شخصی ابزاری هستند که کارجویان به واسطه آن می‌توانند شایستگی‌های خودشان را نزد مصاحبه‌کنندگان به اثبات برسانند. از این منظر تفاوت‌های فردی کلیدی است که اولویت‌های استخدام را برای کارجویان تعیین می‌کند.



اهمیت انگیزه در دستیابی به اهداف

اگر فردی مهارت و خلاقیت داشته باشد اما انگیزه ایجاد تغییر و تحول هنوز در وجودش شکل نگرفته باشد، نمی‌تواند در کارش موفق شود و اهداف خود را اجرایی کند. به بیان دیگر، انگیزه، انرژی لازم برای تحقق خواسته‌های فردی را تأمین می‌کند.

انگیزه به دو بخش درونی و بیرونی تقسیم می‌شود. عوامل درونی دیدگاه‌ها، اهـــداف و خواسـته‌هایی هســــتند که در طول زندگی به آن‌ها نیاز پیدا می‌‌کنیم . عوامل بیرونی نیز در واقع برخلاف تمایل افراد، بیشتر برای گذراندن دوره‌هایی خاص به بخش اصلی اشتغال یا تحصیل افراد مربوط می‌شوند.

خلاقیت

خلاقیت موضوع مهمی از تفاوت‌های فردی به شمار می‌آید. مدیران نیز در پرورش خلاقیت و نوآوری کارمندان نقشی حساس دارند. کارمندان و کارجویان نیز برای دست یافتن به خلاقیت باید توانایی ترکیب افکار نو را با روشی مناسـب و حفظ پیوستگی بین ایده‌ها برای تحقق اهداف و خواسته‌های سازمان داشته باشند. نویسنده‌ای معتقد است که ایده‌هـا وقتی پرورش می‌یابند که افراد با پدیده‌ نو، مسائل جدید و الگوهای متفـــــاوتی مواجه شوند.

بنابراین مدیرانی که ایده‌های نوین بیشتری می‌خواهند باید به طور معمول کارکنان خود را در تماس با پدیده‌های جدید و مسائل تازه مخاطبان قرار دهند. بین آن‌ها و افرادی که متفـاوت با آنان می‌اندیشـــند، ارتباط دائم ایجـــاد کنند و ارتباطـات را به گونه‌ای هدفمند سامان دهند. به همین منظور مدیران برای اســتفاده از خلاقیت دیگران و بیدار کردن ذهن‌های خلاق باید فضای مناسب ایجاد کنند.

مهارت فردی در مصاحبه

همان‌طور که می‌دانید اجرای یک مصاحبه موفق تنها بخشی از مسیر پرفراز و نشیب استخدام است. عوامل و معیارهای دیگری نیز در اجرای مصاحبه‌های شغلی دخیل هستند. فن بیان، آمادگی در پاسخ‌گویی به پرسش‌های مصاحبه‌کننده، حضور ذهن، مطالعه تجربه‌ها و فعالیت‌های سازمان‌های نیروپذیر و در نهایت میزان علاقه و مهارت شما نسبت به شغل، تأثیر فوق‌العاده‌ای در جریان استخدام خواهند داشت.

واکنش‌ها و نحوه پاسخ‌گویی به مصاحبه‌کننده نیز میزان صلاحیت و شایستگی کارجویان را نشان خواهد داد. مهم‌ترین ارکان موفقیت در مصاحبه‌های شغلی، مبتنی بر مهارت‌هـای میان فردی به شرح زیرند:

اعتماد به نفس

گام نخست دراغلب مصاحبه‌های شغلی، همچنین آزمون‌های استخدامی داشتن اعتمادی کامل به خود و مهارت‌های کسب شده در دوران مختلف تخصیلی است. در واقع تنها امتیـازی که باعث بروز تفاوت‌های میان فردی بین انبوه کارجویان خواهد شد،

برخورداری از ویژگی‌ اعتماد و اطمینان به خویشتن است. مصاحبه‌کننده نیز در همان برخورد اول با نگریستن به چـهره هر کارجویی می‌تواند به راحتی میزان اعتماد به نفس تک تک آنان را ارزیابی کند. بیان قاطع و تسلط به پرسش‌ها ویژگی‌ای است که تنها در افراد کاردان و متبحر می‌توان یافت.

آمادگی

در اتاق مصاحبه و در حضـور مصـــاحبه‌کننده دربــاره چه موضوعاتی بحث می‌شود و چگونه می‌توان جریان مصاحــبه را به سوی اهداف از پیش تعیین شده هدایت کـرد؟ به یــاد داشته باشید، تمرکز و دقت در جلسه مصاحبه بسیار حائزاهمیت است. باید ابتدا شنونده قابلی باشید تا بتوانید با دقت و صراحت پرسش‌ها را پاسخ دهید. می‌توانید با توجه به میزان اطلاعات و مهارت خودتان و با توجه به تمرکز نوع پرسش‌ها، فرصتی برای بازگوکردن تجربه‌ها و سوابق‌تان ایجاد کنید و روند مصاحبه را به سوی اهداف از پیش تعیین شده خودتان سوق دهید.

سازمان و قوانین

هر سازمان دیدگاه و قواعد کاری مخصوص به خود را اجرا می‌کند. کارجویان نیز باید از همان راهکارها تبعیت کنند. شما نیز با آگاهی و شناخت قوانین سازمان باید در همان راستا طرح‌ها و ایده‌های شغلی خودتان را به اجرا برسانید. در واقع به نوعی سازمان‌ها می‌توانند سکوی پرتاب موفقیت‌تان باشند.

اشتیاق و علاقه

همان‌طور که می‌دانید علایق و خواسته‌های ذهنی در جایگاه عاملی محرک، به باورها هویت می‌دهند و با تلفیق انگیزه‌ها، بسیاری از ناممکن‌ها را امکان‌پذیر می‌سازند. درخصوص دست‌یابی به ایده‌آل‌ها و اهداف شغلی نیز طبق روش‌های روان‌شناختی خود افراد هستند که با القای امواج مثبت و منفی آینده مسیر پرفراز و نشیب شغلی و تحصیلی خویش را دست‌یافتنی می‌کنند.

تأثیر محیط آموزش در توانمندی کارمندان

دوره‌های آموزشی کوتاه و ضمن خدمتی که برای کارمندان در نظر گرفته می‌شود، تأثیر فوق‌العاده‌ای در راندمان کار دارند. آشنایی با سبک‌های مدیریت فروش، بازاریابی و تبلیغات هر یک استعدادها و خلاقیت‌های کارمندان را نشان می‌دهد و در صورت ادامه به تخصص و مهارتی خاص مبدل خواهد کرد. البته در هنگام تحصیلات دانشگاهی نیز راهنمایی‌های برخی از اساتید، زمینه‌های رشد و شکوفایی دانشجویان را فرآهم خواهد آورد.

ارزیابی مصاحبه‌شوندگان در مصاحبه‌های استخدامی

اگرچه مصاحبه یکی از متداول‌ترین و قابل اعتمادترین سبک‌های تحقیق در انواع حوزه‌های اســتخدامی و تحقیقاتی به شمار می‌رود، اما باز هم نمی‌توان تمام ویژگی‌ها و خلاقیت‌های افراد را در قالب فرم‌های از پیش تعیین شـــده برنامه‌ریزی و در جایگاه معیاری مطلق از آن استفاده کرد. گرایش‌ها و انگیزه‌های کارجویان به شدت متفاوت است. تفکیک مهارت‌های آن‌ها به مصاحبه‌های تخصصی و حتی در بعضی مواقع به یک تیم کارشناس و مجــرب نیاز دارد. بدین منظور به تکنیک‌های دیگری نیز نیاز است. از سوی دیگر کارایی، دقت و اطمینان این روش برای بررسی مفاهیم و مسایل ساده‌تری که در شعاع سنجش آن قرار می‌گیرند از طرف بسیاری از منتقدین مورد تردید است.

 مصاحبه اســتاندارد و اصولی، مصـــــاحبه‌کننده و مصاحبه شونده را در شرایطی بسیار غیر طبیعی قرار می‌دهد. به طوری‌کهطرح مسایل از سوی مصاحبه‌کننده بر اســاس چارچوب‌هـــای از پیش تعیین شده و محدود، عملا امکان توضیح برنامه‌ها و راهکارهای دیگر را از مصاحبه‌شونده می‌گیرد. همین عامل تمایل به گفتمانی دو جانبه را از بین می‌برد و شکافی عمیق میان آموخته‌ها، پرسش‌ها و هدایت جریان مصاحبه به وجود می‌آورد.

 به همین دلیل نیز اولین دانشمندانی که سبک پرسش و پاسخ را در آلمان به کار بردند، معتقــد بودند که مصــاحبه باید همانندگفت‌وگویی دوستانه و کاملاً طبیعی اجرا شود. پرسش‌ها کاملا منطقی و با توجه به مهارت‌های فردی و میزان تحصیلات پرسیده شوند. مصاحبه‌کننده روال مصاحبه را سلیقه‌ای اجرا نکند و پرسش‌هاحالت جدی و مغرضانه نداشته باشند. پاسخ‌ها نیز طبق صلاحیت‌ها، حقایق و سوابق شغلی و تحصیلی بیان شــوند. در واقع در بهترین حالت ، مصاحبه باید به گونه‌ای باشد که مصاحبه‌شونده خود را در محفلی صمیمی، به دور از استرس احساس کند و اصلاً متوجه نشــــــــود که پرسش‌هــــــابه منظور اهداف سازمانی پرسیده شده‌اند.


کلام آخر

ارزیابی شخصیت کارجویان با استفاده از سبک‌های مختلف روان‌شناختی و علمی اجرا می‌شود. بعضی از شیوه‌های شناخته شده برای ارزیابی شخصیت متقاضیان اشتغال را پرسشنامه، آزمون‌های کتبی، شفاهی و درنهایت مصاحبه تشکیل می‌دهند. همیشه عده معدودی می‌توانند به اجرای گفتمانی مناسب دست یابند. ویژگی افراد موفق اعتماد به نفس و اهداف والای آنان است. استرس و فشار روحی در قاموس آنان تعریفی ندارد. با شکست در مصاحبه ناامید نمی‌شوند و به پیروزی‌هایی کوچک دل نمی‌بندند. تلاش، تداوم و انگیزه، کلید موفقیت کارجویان ساعی است. افرادی که استوارانه رسیدن به اهداف و رویاهای ذهنی را بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی‌شان می‌دانند و برای دستیابی به اولویت‌های زندگی‌شان کاملاً مصمم هستند.


مترجم: سید رسول میرزایی موسوی - Written By: James Clear