وقتی به جایگاه یک مدیر میرسید، ترک عادتهای بد کار بسیار مشکلی خواهد بود. من به عنوان یک مدیر جوان همیشه احساس میکردم باید همه کارها را در داخل شرکت انجام دهم.
از نظر من، کمترین هزینهها هم برای شرکت اهمیت داشت، بنابراین حتی اگر تلاشمان ناکام میماند، باید خودمان آن را انجام میدادیم. فهمیدن اینکه نمیتوانید همه کارها را در داخل سازمان انجام دهید و بهتر است از منابع خارجی استفاده کنید، حقیقتی است که پذیرفتن آن سختاست.
اگر نیاز دارید که در مورد تصمیمگیری برای برونسپاری تلاشهایتان احساس بهتری داشته باشید، نکات زیر تصدیقی بر انتخاب شما است:
1) هزینه فرصتها را در نظر بگیرید
برای هر چیزی میتوان هزینه فرصت را در نظر گرفت. ما اغلب فراموش میکنیم که برای زمان و تمرکزمان ارزش قائل باشیم. ما در شرکتمان گاهی با مدیرانی روبهرو میشویم که بسیار با استعدادند و کاری را به ما سپردهاند که خودشان توانایی انجام آن را دارند. اما آنها به این فکر میکنند که آیا ارزش دارد زمان خود را صرف تلاش برای یک فرآیند خاص کنند؟ این سوالی است که در مورد هر چیز دیگری که یک فرد دیگر میتواند برای شما انجام بدهد، باید از خود بپرسید. بنگاههای تازه تاسیس معمولا چنین کاری را نمیکنند، چون نمیتوانند خود را متقاعد کنند که این کار مقرون به صرفهتر است؛ در حالی که آنها فکر نمیکنند صرفهجویی در زمان گاهی از صرفهجویی مالی مهمتر است.
2) بدانید که در هر کاری بهترین نیستید
شما در هر کاری بهترین نیستید. حتی مایکل جردن هم نخواست که در دو رشته ورزشی ستاره باشد و میبینید که به کجا رسید. اگر شخصی تلاش میکند شما را متقاعد کند که میتواند از پس همه کارها برآید، بدانید که در حال فریب دادن شما است. البته مهم است که بهترینها را تقاضا کنید و نیز مهم است بدانید که اگر شما نمیتوانید کاری را انجام دهید، چه شخص دیگری میتواند از پس آن برآید.