مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۵۴ مطلب با موضوع «کارآفرینی» ثبت شده است

۲۱دی

بیش ازنیم قرن است که کار آفرینی به عنوان یک حوزه علمی مورد توجه دانشگاههای معتبر دنیا مانند دانشگاه هاروارد ، سیاست گذاران وبرنامه ریزان سازمانها ونهادهای بین المللی مانند سازمان بین االمللی کار وبانک جهانی بوده است .

اما در سالهای اخیر توسعه کارآفرینی به عنوان یک پارادایم توسعه ، پارادایم نوین سازمان ومدیریت مورد توجه بسیاری از کشورهای نه تنها پیشرفته بلکه جوامع در حال توسعه قرار گرفته است .

اما واقعیت این است که توسعه کار آفرینی در کشوری مانند ایران مستلزم پژوهشهای نظام یافته است .در حال حاضر یکی از گام های اساسی برای توسعه کار آفرینی ارزیابی فعالیتهای کار آفرینانه است. اما این ارزیابی می باید براساس شاخصها واستانداردهای جهانی انجام گیرد که نه تنها تصویر روشنی از فعالیت های کارآفرینانه درایران را ارائه نماید، بلکه بتواند قابلیت محک زنی ومقایسه با بهترین وبدترین کشورهای توسعه یافته در زمینه کار آفرینی را داشته باشد .

دیده بانی جهانی کار آفرینی (Global Entrepreneurship Monitoring)که در صدر تعریف ، تبیین وشاخصها وداده های پژوهشی جهانی در زمینه کارآفرینی از طریق انتشار گزارش های جهانی فعالیت های کار آفرینانه را در بین کشور های عضو ارائه می کند .

از این رو مجموعه کوچکی پیش روی ما قراردارد که درآن به معرفی اهداف ، ماموریتها وتاریخچه ، متدلوژی تحقیق وبرخی از یافته های مربوط به فعالیت های کارآفرینانه سال 2006 پرداخته شده است .

دیده بان جهانی کارآفرینی

دیده بان جهانی کارآفرینی در سال 1997 با مشارکت دانشجویان برجسته کشورهای انگلیس ، آمریکا ، فنلاند وایرلند ، بابسون کالج ودانشکده سب وکار لندن وباحمایت قوی بنیاد کار آفرینی کافمن 2 ایجاد شد.

دیده بان جهانی کارآفرینی به عنوان کنسرسیوم دانشگاهی مرکب از تیم های علمی – پژوهشی است که ماموریت اصلی آن ارزیابی وارائه داده های پژوهشی معتبر در سطح بین المللی در خصوص فعالیت های کارآفرینانه است.

درحال حاضر هدف برنامه پژوهشی دیده بان جهانی کارآفرینی برآرود سالیانه سطح ملی فعالیت های کارآفرینانه در کشور می باشد.

دراولین گزارش سالانه gem‌ که در سال 1999 منتشر شد ، تنها 14 کشور همکاری داشتند . اما اعضای این کنسرسیوم در سال 2000 و2001 به ترتیب به 21 و29 کشورافزایش یافت .

در سال 2001 کشور های مجارستان، مکزیک ، هلند ، زلاندنو ، پرتغال ، آفریقای جنوبی ، روسیه ولهستان عضو دیده بان جهانی کارآفرینی شدند .البته تعداد کشورهای عضو در سال 2002 کشورهای اکوادور ، اردن وپرو نیز به جمع این کشورها پیوستند .

ایندر حالیست کهدر سال 2006 اعضای gem به 42 کشور رسید اما در 10 اکتبر سال 2007 میلادی مهر ماه 1386 کشور ایران نیز به عضویت gem درآمد .

ازاویل سال 1387 دفتر دیده بان جهانی ایران در دانشکده کارآفرینی مطابق با برنامه زمانی اعلام شده وهمزمان با سایر کشورها برای اولین بار درایران این پروژه تحقیقاتی را به اجرا در خواهد آمد . به طور کلی پیش بینی می شود که تعداد 47 تیم ملی کشورهای عضو دربرنامه پژوهشی gem شرکت نمایند.

۲۱دی

سازمان عبارت است از جمعی از افراد که برای تحقق اهداف معین باهم همکاری می­کنند.[1] واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprenedre به‌معنای متعهد شدن نشأت گرفته است. بنابر واژه‌نامه دانشگاهی وبستر، کارآفرین کسی است که متعهد می­شود مخاطره­ های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند.[2] یکی از مهمترین و معروف‌ترین تعاریف کارآفرینی در متون مدیریتی، کارآفرینی را روش اداره­ای که فرصت‌ها را بدون در نظر گرفتن منابع موجود و قابل کنترل فعلی، تعقیب می­کند؛ معرفی کرده است.[3]

تا اوسط دهه 1970، کارآفرینی همچون یک رفتار مدیریتی تلقی می­شد و در همین سطح نیز مورد مطالعه قرار می‌گرفت. با مطرح شدن رویکرد اقتضائی در مسیر تعاریف کارآفرینی و در نظر گرفتن آن به‌عنوان تابعی از شرایط بافتی و محتوایی (محیط اقتصادی و اجتماعی فعالیت فرد یا سازمان) کارآفرینی به‌عنوان یک استراتژی نوین در شرکت‌های بزرگ برای دستیابی به نوآوری، موفقیت، رشد و بقا و دیگر مزایا مطرح گردید. همراه با ابداع واژه کارآفرینی سازمانی توسط پینکات (Gifford Pinchot)[4] در سال 1985 انواع مدل‌های ایجاد کارآفرینی در سازمان و تبدیل سازمان‌ها به سازمان‌های کارآفرینانه ارائه گردید و عوامل سازمانی محدودکننده یا تسهیل‌کننده این روند مورد مطالعه قرار گرفت.[5]

 

عوامل گرایش به کارآفرینی

امروزه عواملی سبب شده­اند­ تا گرایش به کارآفرینی در استراتژی شرکت‌ها (یا سازمان‌ها) شدیدا مورد تأکید قرار گیرد. این عوامل عبارتند از:

·     افزایش سریع پیدایش رقبای جدید، حتی در صنایعی که در زمینه فناوری­های پیشرفته فعالیت دارند؛

·     سرعت زیاد نوآوری و ارائه محصولات جدید در بازار و اهمیت حیاتی نوآوری در شرکت­ها و سازمان‌ها؛

·     عدم پاسخ‌گویی شیوه­های سنتی مدیریت به تحولات سریع، با توجه به حرکت سریع محیط فعالیت شرکت‌ها و سازمان‌ها به‌سوی پیچیدگی و عدم پایداری؛

·     آشنایی بیش از پیش مدیران با پدیده کارآفرینی؛

·     خروج نیروهای نخبه و شایسته از سازمان‌ها به‌منظور کارآفرینی مستقل؛[6]

·     عوامل دیگری مانند رقابت بین­المللی، کوچک‌سازی شرکت‌های بزرگ و میل کلی به بالا بردن بازدهی و بهره­وری.[7]

 

انواع کارآفرینی[8]

به‌طور کلی ادبیات کارآفرینی نشان می­دهد که کارآفرینی در سه زمینه یا قالب زیر شکل می­ گیرد:

1. سازمان کارآفرین یا کارآفرینی شرکتی (Corporate Entrepreneurship)؛ در این قالب سازمان، طی فرآیندی به سازمانی بدل می‌شود که همه کارکنان می­توانند در نقش کارآفرین انجام وظیفه کنند و تمام فعالیت­های کارآفرینانه فردی و گروهی، به‌طور مستمر، سریع و راحت­تر در سازمان مرکزی یا شرکت‌های تحت پوشش به ثمر برسند.

 

2.  کارآفرینی سازمانی (درون‌سازمانی) (Entrepreneurs)؛ فرآیند کارآفرینی توسط کارآفرینانی که در یک سازمان سنتی و بوروکراتیک (دیوان‌سالار) تا به ثمر رسیدن فعالیت کارآفرینانه، فعالیت می­کنند، انجام می­شود. کارآفرین سازمانی فردی است که در سازمان‌ها همچون یک کارآفرین مستقل فعالیت می‌نماید و فعالیت وی ایجاد واحدهای جدید در سازمان، ارائه محصولات خدمات و فرآیندهای جدید است که شرکت‌ها را به‌سوی رشد و سودآوری سوق می­دهد.

 

3.  کارآفرینی مستقل (Independent Entrepreneurship)؛ در این نوع کارآفرینی، فرآیند کارآفرینی تا به ثمر رسیدن فعالیت کارآفرینانه توسط کارآفرین [یک یا چند نفر] به‌صورت مستقل پیموده می­شود.

۰۸دی

بنیاد اوینگ ماریون کافمن در راستای تقویت کارآفرینی در سراسر آمریکا و ارتقای آموزش‌های جوانان و کودکان با همکاری هم‌پیمانان خود فعالیت می‌کند. این بنیاد فعالیتها و تلاش‌های خود را بر دو محور اصلی متمرکز ساخته‌است: کارآفرینی و آموزش.


همچنین ایجاد جامعه‌ای جهانی که در آن کارآفرینان ابزار و اطلاعات موردنیاز را در اختیار داشته باشند، از دیگر اهداف این مرکز است. در بنیاد کافمن ارتقای کارآفرینی در تمامی سطوح مدنظر بوده و به همین منظور رهبران و محققان صاحب‌نام آن درصدد بالابردن سطح شناخت افراد از تأثیر عوامل اقتصادی بر کارآفرینی هستند و سعی دارند برنامه‌های تأیید شده‌ای را در راستای بالابردن مهارتها و توانایی‌های کارآفرینی اجرا نمایند.


در بخش آموزش اهداف والایی در جهت بهبود سطح آموزش آکادمیک کودکان و نوجوانان طرح‌ریزی شده ‌است. در این راستا تمامی برنامه‌های اصلی که مورد سرمایه گذاری قرار گرفته‌اند، با دیدی منتقدانه جهت یافتن بهترین راههای بهبود شرایط و تجدیدنظر بر منابع، ارزیابی می‌شوند. از سویی تلاشهایی که به گسترش اقدامات نوآورانه برای بهبود سطح آموزش آکادمیک دانش‌آموزان مرکز مرتبط هستند، از طریق انکوباتور منطقه کنزاس‌سیتی پیگیری می‌شوند


فلسفه وجودی
هدف بنیانگذاران این مرکز خطرپذیری و جستجوی فرصتهایی است که تفاوتهای شگرفی در زندگی افراد ایجاد خواهدکرد. در این مرکز که تحقیق و تفکر اساس آن محسوب می‌شود، بر ایده‌های تأکید می‌شود که طرز تلقی افراد را درمورد کارآفرینی تغییر می‌دهد و کودکان را برای دست‌یابی به تحصیلات آکادمیک یاری می‌دهد
مأموریت و رویکردهای اجرایی کمک به افراد در جهت کسب استقلال اقتصادی از طریق گسترش موفقیتهای تحصیلی و کارآفرینانه و ثابت قدم ماندن در پیگیری اهداف اولیه اوینگ کافمن، بنیانگذار این مرکز، حاصل می‌شود.

در پی تحقق اهداف مرکز، اصول ذیل از اهم فعالیتهای آن قرار باشند:


1.تشخیص فرصتهایی که می‌توان از طریق پیگیری ایده‌ها، سرمایه مرکز و همچنین فعالیت افراد آن به برخی اهداف از پیش‌ تعیین‌شده به نفع جامعه دست یافت.


2. گسترش برنامه‌های تحقیق محور و نوآورانه که به ارائه راه‌حلهای پایدار و عملی منجر می‌شود.


3. تبدیل منطقه کانزاس‌سیتی به یک انکوباتور قابل‌دسترس که امکان بررسی و آزمایش بسیاری از رویکردها پیش از اجرا در آن فراهم باشد.


4. همکاری با دیگر مراکز با در اختیار گذاشتن منابع و قابلیتهای موجود بدون وابسته ساختن آنها.

۲۲آذر

واژه “Entreprenure (انترپرنر)” خواسته یا نا خواسته  و برخلاف واژه “کار آفرینی” ببیشتر بر ابداع و تکروی، تقبل ریسک و دستیابی به ثروت در کوتاهترین زمان تکیه می کند. هرچند که این ادعا پشتوانه حقیقی بر اساس ارقام و آمار ندارد، ولیکن چنین برداشت ظاهری را می توان در دیدگاه بسیاری از تازه واردان به این عرصه را مشاهده کرد.

اشاره این واژه جامع بر این نکته است که آفریننده کار و مشغله نه تنها عامل پدیده ای برای رشد منافع شخصی، بلکه خالق محیط و موقعیتی است که در آن امکان افزایش نیروی فعال کاری جامعه وجود داشته باشد.

با وجود محبوبیت کارآفرینی و متقابلاً افزایش چشمگیر فعالیت های مربوط به کارآفرینی در ایران، برداشت جامعه ایرانی، و کلاً برداشت منطقه ای خاورمیانه بر حول و هوش واژه “انترپرنر” بخصوص در حوزه تکنولوژی فناوری می چرخد. هرچند که ایرادی بر این روند نیست، اما آنچه مایه نگرانی می باشد عدم درک علاقه مندان، سرمایه گذاران و سهامداران از نقش کارآفرینی نه فقط در افزایش منافع شخصی و یا تولید و توسعه تکنولوژی فناوری، که در کل توسعه اقتصادی و معنوی جامعه می باشد.

کارآفرینی، با وجود اصرار عده ای در معرفی خود به عنوان کارآفرین، یک شغل نیست. کمتر افرادی به این نکته مهم توجه لازمه را نشان می دهند. کارآفرینی در واقع دیدگاهی است در کمک برای احیای بازار تجارت در بخش خصوصی و توسط شهروندان (کارآفرین اجتماعی که خود پدیدی ای نوین تر است با وجود استفاده از روشهای مشابه، تعریفی متفاوت دارد). سرمایه گذاری که خود را کارآفرین و یا “انترپرنر” معرفی می نماید، در واقع سرمایه گذاری است با دیدگاه کارآفرینی. در بسیاری از موارد کارآفرینی حتی انتخابی داوطلبانه نیست. در واقع تاریخ کارآفرینی ریشه در هراس و نومیدی برای بقا و عکس العمل به آن دارد. شهروندانی که بدلایل متفاوت (عدم تحصیل، عضویت در طبقه محروم و غیره) قادر به کسب مشغله نبوده و نمی باشند، بالاجبار مسیر کارآفرینی را انتخاب کرده و می کنند. دلالی که در خیابانها گشته و گردو و لبو می فروشد عضوی در اکوسیستم کارآفرینی است. اما این عضو بجز تلاش برای درآمد شخصی نقشی در توسعه مالی جامعه و یا تقویت ساختارهای اکوسیستم کشور ایفا نمی کند.