تام کارلی، محقق آمریکایی برای مدت ۵ سال، عادات روزانه ۲۳۳ پولدار و ۱۲۸ فرد با وضع خراب #مالی را دنبال کرد و کتاب پرفروش Rich Habits را نوشت.
او در این #کتاب ۲۰۰ رفتار مشترک میان پولدارها را شناسایی کرده و توضیح میدهد که عادات روزانه پولدارها و غیرپولدارها به شدت متفاوت است و با توجه به عادات روزانه یک شخص میتوان وضعیت مالیاش را پیشبینی کرد.
او در مورد این طبقه #پولدار که دربارهشان تحقیق کرده نوشته: "جالب اینجاست ۸۵ تا ۸۸ درصد میلیونرهای آمریکایی پولدارهایی خودساخته و نسل اولی هستند."
این ده عادت را بدانیم:
حدود ۷۰ درصد پولدارها روزانه کمتر از ۳۰۰ کالری هلههوله (junk food) مصرف میکنند و حدود ۹۷ درصد بیپولها روزانه بیشتر از ۳۰۰ کالری هلههوله میخورند.
حدود ۸۰ درصد پولدارها روی " یک" هدف مشخص تمرکز کردهاند و فقط ۱۲ درصد بیپولها چنین کاری میکنند.
حدود ۷۶ درصد پولدارها چهار روز در هفته #ورزش میکنند ولی ۲۳ درصد بیپولها اهل ورزش مرتب هستند.
حدود ۶۳ درصد پولدارها موقع رفتن سر #کار به کتابهای صوتی گوش میدهند ولی فقط ۵ درصد بیپولها چنین عادتی دارند.
حدود ۸۱ درصد پولدارها کارهایی را که باید انجام بدهند لیست میکنند ولی فقط ۱۹ درصد بیپولها to-do list دارند.
حدود ۶۳ درصد والدین پولدار بچههایشان را مجبور میکنند که ماهی دو جلد یا بیشتر کتاب غیرداستانی بخوانند و فقط ۳ درصد بیپولها چنین عادتی دارند.
حدود ۲۳ درصد پولدارها اهل قمار هستند ولی ۵۲ درصد بیپولها قمار میکنند.
حدود ۸۰ درصد پولدارها به دیگران زنگ میزنند تا تولدشان را تبریک بگویند ولی فقط ۱۱ درصد بیپولها چنین کاری میکنند.
حدود ۶۷ درصد پولدارها اهدافشان را روی کاغذ میآورند و فقط ۱۷ درصد بیپولها از این کارها میکنند.
حدود ۸۸ درصد پولدارها روزی نیم ساعت یا بیشتر را به #مطالعه با هدف کاری یا آموزشی میگذرانند و فقط ۲ درصد بیپولها چنین عادتی دارند.
تفکرِ خلاق برای رسیدن به ایدههای جدید و راهحلهای تازه، از رموز موفقیت در هر کسبوکاری است. یکی از تکنیکهای مفید و کاربردی برای دستیابی به تفکر خلاق، تکنیک اسکمپر است که در آن، پرسشهای متفاوتی از خود میپرسیم و از زوایای گوناگونی، مسئلهی مورد نظر را بررسی میکنیم تا در نهایت، به ایدههای تازهای برسیم. این پرسشها موجب میشوند که به شکل دیگری در مورد مسئلهای که با آن روبرو هستیم بیندیشیم و در پایان، به راهحلهایی نوآورانه برسیم. در مقالهی پیش رو، به شرح تکنیک اسکمپر و پرسشهای مورد استفاده در آن میپردازیم. گاهی اوقات میخواهیم در ارائه خدمات یا تولید محصولات تغییری ایجاد کنیم و یا آن را بهبود دهیم، اما سخت میتوانیم ایدهای جدید برای این کار پیدا کنیم. اینجاست که تکنیکهای خلاقیت و طوفان فکری، ارزش خود را به ما نشان میدهند. تکنیک اسکمپر یکی از همین تکنیکهاست.
هدف از این تکنیک این است که با ترغیب کردن شما به جستجوی راهی برای بهبود محصول یا خدمات فعلی، مسیر تفکرتان را به جایی برساند که ایدهای برای یکی از محصولات یا خدمات جدید پیدا کنید. تفکر خلاق و حل مسئله، اجزای اساسی فرایند طراحی برای تبدیل ایدهها به نوآوری و شکستنِ موانع موجود بر سر راه خلاقیت هستند.
یکی از روشهای موفقِ استفاده شده در تفکر خلاق، تکنیک اسکمپر (SCAMPER) است.
با وجود تکنیکهای مختلفِ موجود برای تفکر خلاق و حل مسئله، از قبیلِ طوفانِ فکریِ معکوس (reversed brainstorming)، مدل تفکر هورسون (Hurson’s thinking model)، شش کلاه تفکر انتقادی (six hats of critical thinking) و بازیِ جدیِ لِگو (Lego Serious Play)، تکنیک اسکمپر یکی از سادهترین و کوتاهترین روشها به شمار میرود. تکنیک اسکمپر، تنها بر این ایده استوار است که هر چیزی که تازه به نظر میرسد، در واقع نسخهی اصلاحشدهای از چیزهای قدیمی موجود در اطراف ماست یا به گفتهی آمبروز بیِرس (Ambrose Bierce): «هیچ چیز تازهای در جهان وجود ندارد، فقط چیزهای قدیمی بسیار زیادی وجود دارند که هنوز آنها را نمیشناسیم».