مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدل کسب و کار» ثبت شده است

۰۹بهمن

1- سطح اول مدل مفهومی مدل کسب و کار[1]

این سطح دربرگیرنده تعاریف ماهیت، متعلقات مدل کسب و کار و فرا مدل هایی است که به درک نمودن آن کمک می نماید. در این سطح مدل کسب و کار به عنوان یک مفهوم انتزاعی درنظر گرفته می شود که به تشریح این موضوع که “آن کسب و کار چه کاری برای زندگی انجام می دهد؟” می پردازد. تعاریف[2] با توجه به فرا مدل ها[3]، تصویری از اینکه مدل کسب و کار به ما می دهند و در عین حال، به تعیین عناصر متشکله یک مدل کسب و کار نیز       می پردازند. برخی از صاحب نظران مثل “هامل” به بعد مفهومی و برخی دیگر چون “گرد جین و استوروالدر[4]“ شدیداً به بعد مدل سازی آن توجه نموده اند. (استروالدر،2004)

2- سطح دوم طبقه بندی مدل کسب و کار[5]

این سطح دربرگیرنده انواع مختلف یا انواع فرامدل های [6]کلی و در عین حال دارای      ویژگی های مشترک هستند، می باشد[7]. این طبقه بندی ها ساده و در فرامدل ها به مدل های مختلف اشاره می نمایند. همانطور که در بالا اشاره شد، این اختلاف منعکس کننده درجات مختلف مفهوم مدل سازی است. علاوه بر این انواع و فرامدل ها را   می توان زیر گروه سطح اول دانست، البته در این فرض الزامی وجود ندارد[8]. در ضمن، طبقه بندی ها الزاماً برای مدل های کسب و کار های عمومی به کار نمی روند و می توان آن ها را برای کسب و کارهای خاصی چون شبکه های محلی بی سیم و بازی های موبایل نیز به کار برد. (استروالدر،2004)

 3- سطح سوم، سطح نمونه مدل کسب و کار[9]

این سطح می تواند هم شامل نمونه ای واقعی از مدل های کسب و کار و یا نمونه های تشریحی، نمایشی و تصویری از مدل های کسب و کار دنیای واقعی می باشند. چندین صاحب نظر از این به بعد به تجزیه و تحلیل کسب و کار شرکت هایی چون “زیراکس”، “دل”، “جنرال موتورز”، “سوپرمارکت های آن لاین خاص” و “کمپانی های رسانه ای آنلاین” [10]پرداخته اند. با این وجود صاحب نظران تا حد زیادی سعی نموده اند که این مدل های کسب و کار واقعی را به تصویر بکشند. (استروالدر،2004)




[1] Overarching Business Model Concept

[2]  Timmers 1998; Magretta 2002

[3]  [Chesbrough and Rosenbloom 2000; Hamel 2000; Linder and Cantrell 2000; Mahadevan 2000; Amit and Zott 2001; Applegate 2001; Petrovic, Kittl et al. 2001; Weill and Vitale 2001; Gordijn 2002; Stahler 2002; Afuah and Tucci 2003; Osterwalder 2004]

[4]  Hamel , 2000; (Gordijn,2002; Osterwalder,2004)

[5] Taxonomies

[6]  Several types meta-model types of business models

[7]  [Bambury 1998; Timmers 1998; Rappa,2001; Weill and Vita 2001]

[8]  [Bambury 1998; Timmers 1998; Rappa,2001; Weill and Vita 2001]

[9] Instance Level

[10]  Xerox [Chesbrough and Rosenbloom 2002], Dell[Kraemer, Dedrick et al,2000], General Motors’ OnStar project[Barabba, Huber et al. 2002], special online supermarkets[Yousept and Li 2004] and online media companies[Krueger, van der Beek et al. 2004]

۰۹بهمن

مفهوم مدل کسب و کار در طی سال های طولانی مسیر تکاملی خود را طی نموده است. هرچند که هریک از محققان به طور انفرادی و جدا از یکدیگر در این زمینه فعالیت نموده اند، ولی ما در کار آن ها شاهد یک مسیر پیشرفت تدریجی می باشیم. در یک تحقیق جامع از ادبیات مدل های کسب و کار 5 فاز مختلف را می توان مشاهده نمود:

 

1- فاز یک : این فاز مصادف با زمانی است که اهمیت واژه مدل کسب و کار شروع به بروز نمود و تعدادی از صاحب نظران به ارائه تعاریف و طبقه بندی مدل های کسب و کار نمودند.[1]

2- فاز دو: در این فاز، صاحب نظران با اضافه نمودن عناصر مدل کسب و کار به تعاریف ارائه شده، به تکمیل این تعاریف پرداختند.[2]

3- فاز سوم: در این فاز، توضیحات دقیق و جامعی از عناصر مدل کسب و کار ارائه گردید.[3]

4- فاز چهارم: در این فاز، صاحب نظران شروع به مدل کردن اجزاء به صورت مفهومی نمودند. این کار منجر به ارائه فرا مدل های کسب و کار به شکل مدل های مرجع و هستی شناسی ها (آنتولوژی ها) گردید.[4]

5- فاز پنجم: در این فاز مدل های مرجع برای برنامه های سیستم اطلاعاتی و مدیریتی مورد استفاده قرار گرفت. (استروالدر،2004)


          سلسله مراتب مفهومی مدل کسب و کار

بسیاری از سردرگمی ها و ابهامات در خصوص مدل های کسب و کار از این حقیقت ناشی   می شود که صاحب نظران مختلف، از سطوح مختلفی به تعریف این واژه پرداخته اند و لذا بدون داشتن درک مشترک از این واژه، تعاریف مختلفی را ارائه نموده اند.[5] از این دیدگاه صاحب نظران این حوزه را می توان به سه گروه زیر تقسیم نمود:

1- صاحب نظرانی که مدل کسب و کار را به عنوان مفهوم انتزاعی کلی درنظر می گیرند که می تواند همه کسب و کارهای جهان واقعی را تشریح نماید.

2- صاحب نظرانی که به تشریح انواع انتزاعی مختلف از مدل کسب و کار می پردازند که هر یک به تشریح یک مجموعه از کسب و کارها با ویژگی های مشترک می پردازند.

 3- صاحب نظرانی که به ارائه جنبه ها یا مفاهیم مدل کسب و کار جهان واقعی می پردازند.

هر یک از این سه گروه، در شدت مدل سازی، درجه سادگی تعریف، لیست نمودن عناصر یک مجموعه مرتبط، و عناصر قطعی و متصور با هم اختلاف دارند.

در ادبیات کسب و کار، تعاریف ارائه شده توسط این صاحب نظران را می توان در سه سطح مختلف دسته بندی کرد. این سه سطح عبارتند از:

1- سطح معرفی اجزاء یک مدل کسب و کار (مانند مدل مزایده[6])

2- سطح معرفی انواع مدل کسب و کار (مانند مدل فروش مستقیم به مشتری[7])

3- سطح معرفی نمونه ای واقعی از یک مدل کسب و کار(مانند مدل دل[8] یا مدل دلفی)

با این وجود هیچ یک از این سه گروه، کامل و جامع نمی باشند و به منظور نیل به یک دیدگاه جامع هر سه گروه، باید مورد بررسی قرار گیرند و نتایج حاصل از آن ها با رویکردی جامع به هم مرتبط شوند.(استروالدر،2004)



[1]   [Timmers 1998; Rappa 2001]

[2]  [Chesbrough and Rosenbloom 2000; Linder and Cantrell 2000; Petrovic, Kittl al. 2001; Megretta 2002]

[3]  [Hammel 2000; Weill and Vitale 2001; Afuah and Tucci 2003]

[4]  Reference models and ontologies [Gordijin 2002; Osterwalder 2004]

[5]  Linder and Cantrell 2000

[6]  Auction model

[7]  Direct – to – customer model

[8]  E. g. the Dell model

۰۹بهمن

مدل کسب و کار می تواند در مدیریت کسب و کار و به خصوص کسب و کار الکترونیکی    نقش های مختلفی ایفا کند که برخی از عملکردهای شناخته شده آن در این زمینه عبارت است از:

درک و تسهیم[1] : مدل های کسب و کار در درک و تسهیم منطق کسب و کار سازمان نقش دارند. مدل های کسب و کار به، در اختیار گرفتن مدل های ذهنی که به صورت انتزاعی در ذهن افراد وجود دارد، به تصویر کشیدن آن و به درک، انتقال و تسهیم منطق کسب و کار کمک می کنند.

تحلیل [2]: مفهوم مدل کسب و کار در تحلیل منطق کسب و کار شرکت نقش دارد. اندازه گیری، مشاهده و مقایسه، منطق کسب و کار سازمان را بهبود می دهد. یعنی نشان می دهد کدامیک از حوزه های مدل کسب و کار نیاز به نظارت دارند، و کدامیک از بخش های مدل آن در طول زمان تغییر کرده اند. همچنین مقایسه مدل با مدل های کسب و کار رقبا را امکان پذیر می سازد.

مدیریت [3]: بهبود فرآیند مدیریت کسب و کار سازمان موجب گسترش فرآیند طراحی، برنامه ریزی، تغییر و پیاده سازی مدل های کسب و کار می شود. ضمن اینکه با اتخاذ رویکرد مدل کسب و کار  می توان به تغییرات محیطی سریع تر پاسخ داد.

مفهوم مدل کسب و کار همسویی[4] راهبرد، سازمان کسب و کار[5] و فناوری را نیز بهبود      می دهد. به عبارت دیگر، با ایجاد نوعی پل مفهومی همسویی این سه را آسان تر می کند.

آینده نگری [6]: مفهوم مدل کسب و کار می تواند از طریق پورتفولیو مدل های کسب و کار یعنی داشتن ذخیره ای از مدل های کسب و کار به منظور پاسخگویی به تغییرات و شبیه سازی، به پرورش نوآوری در سازمان و افزایش آمادگی برای آینده کمک کند.

ثبت حق امتیاز [7]: کارآفرینان و شرکت های حوزه کسب و کار الکترونیکی به طور روزافزون به دنبال ثبت حق امتیاز فرآیندهای کسب و کار الکترونیکی و حتی همه جنبه های مدل کسب و کار خود هستند. بنابراین،  مدل سازی کسب و کار می تواند نقشی مهم را در این حوزه حقوقی ایفا کند. (لیندر و کانت رل،2000)[8]