در کار رهبری یا نفوذ سه مهارت لازم است :
1- تشخیص : توانایی فهم موقعیتی که شخص میخواهد در آن نفوذ کند
نوعی شایستگی شناختی یامغزی است درک موقعیت فعلی وآگاهی ازآنچه که درآینده انتظارمیرود
2- تطابق : توانایی تطابق رفتارخودودیگرمنابع در دسترس شخص برای روبرو شدن با شرایط احتمالی
نوعی شایستگی رفتاری و تطبیق رفتارهای شخصی به نحوی که سبب پرکردن خلاء وضعیت جاری و آنچه را که می خواهیم بشود.
3- برقراری ارتباط : یعنی توانایی ایجاد ارتباط به شیوه ای که مردم به آسانی آن را بفهمند و بپذیرند .
نوعی شایستگی فرایندی است، حتی اگرشخص قادر به درک وضعیت و تطبیق رفتار و منابع برای رسیدن به آن توانا باشد به برقراری ارتباط موثر نیازدارد. اگر انسان نتواند بگونه ای که برای مردم قابل درک باشد ارتباط برقرار کند،کل فرایند از تاثیر مورد نظر او برخوردار نخواهد شد.
یکی از موضوعات و دغدغههای مدیران در محیط پیچیده و پر چالش کسبوکار کنونی این است که چگونه کارکنانی با انگیزه و عاشق کار و سازمان داشته باشیم. نقش کارکنان مشتاق در پیشبرد اهداف سازمانی انکارناپذیر است. در پژوهشهای معتبر، رابطه مستقیم افزایش موفقیت سازمانی با افزایش رضایت سازمانی به اثبات رسیده است.
موسسه تحقیقاتی و پژوهشی مدیریتی گالوپ در پی یک نظرسنجی به دوازده اصل کلیدی برای ایجاد محیط مناسب کار دست یافت که در چنین محیطکاری، کارکنان با همه وجود کار میکنند و احساس رضایت میکنند. در زیر این دوازده کشف گالوپ را مرور میکنیم:
1- مطمئن شوید کارکنان میدانند سازمان و مدیران از آنها چه انتظاراتی دارند.
مدیران موفق و بزرگ این کار را از سه طریق انجام میدهند:
الف) تعریف اهداف
ب) اطمینان از درک اهداف توسط کارکنان
ج) فعالیت در راستای دستیابی به اهداف
آنها با این کار تلاشهای افراد را تجمیع کرده و با استراتژیهای سازمان هماهنگ میکنند. از این راه بزرگترین نتایج ملموس خلق میشود.
2- مطمئن شوید کارکنان به منابع و امکانات لازم برای انجام درست کار دسترسی دارند.
در ابتدا چنین به نظر میرسد که مدیران موفق منابع و امکانات لازم را برای انجام کار در اختیار کارکنان قرار میدهند، ولی در اصل آنها با این کار به کارکنان خود نشان میدهند که ما به شما اطمینان داریم و این اطمینان باعث عملکرد بهتر آنها میشود.
3- اجازه دهید کارکنان کاری را که در آن بهترین هستند، انجام دهند.
ارتباط مناسب بین شغل و شاغل از دغدغههای اصلی است. مدیران موفق همواره سعی میکنند برای کارکنان فرصتهایی ایجاد کنند تا آنها بتوانند در کاری که در آن بهترین هستند فعالیت کنند، این کار 33 درصد تعهد افراد به سازمان را زیاد میکند.
حداقل دو تغییر اساسی در محیط کسب و کارها امروزه ایجاد شده است. ماهیت اقتصاد تغییر کرده است به طوری که اکنون اقتصاد توسط عناصر (غیر مرئی) اطلاعاتی محصولات، خدمات و فرآیندهای تولید و توسط آن بخشی از نیروی کار که فعالیت های اصلی اش اطلاعاتی هستند تا فیزیکی و اغلب به عنوان کارکنان اطلاعاتی یا کارکنان دانشی شناخته می شوند. سنجیده می شود. نقش فناوری اطلاعات و کارکنان دانشی ا فزایش قابل ملاحظه ای داشته است. اطلاعات (دانش و آگاهی) مهم ترین منبع برای کارایی و رقابت پذیری تمامی سازمان ها بوده و همچنین منبع اصلی برای ارزش افزوده آینده به شما می آید. این مطلب نه تنها در مورد خدمات یا صنایع فناوری پیشرفته بلکه برای صنایع تولیدی و اثلی در بخش های خصوصی و عمومی نیز صادق است. به عبارت دیگر تمام فعالیت ها، محصولات و فرآیندهای تولیدی حتی در صنایع سنتی بر اطلاعات متمرکز شده اند.
ضمناً انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات علاوه بر شتاب مستمر خود، به دنبال فراهم نمودن ابزارهای قدرتمند، چند منظوره، در دسترس و مناسب در قالب فناوری ها، زیرساخت ها و خدمات برای ما می باشد. از دیدگاه کاربران تنها هدف این فناوری ها جمع آوری، ذخیره و بازیافت، اداره و کنترل انتقال و ارایه اطلاعات می باشد. در نتیجه ی پیشرفت های فناوری ما قادر خواهیم بود از روش هایی که حتی چند سال پیش غیرممکن به نظر می رسید با اطلاعات سر و کار داشته باشیم.
ترکیب این دو فرآیند در هم پیچیده بسیار قدرتمند است. از یک سو مهم ترین منبع اقتصادی از زمین، مواد خام، سرمایه و پول اطلاعات (البته در معنای وسیع)، تغییر یافته است و از سوی دیگر ما به ابزارها و فنون قدرتمندی برای دسترسی به منابع قوی اقتصادی (مانند اطلاعات) که در گذشته غیرممکن به نظر می رسید، دست یافته ایم. این ترکیب قدرتمند، بسیاری از مفروضات بنیادی در مورد اقتصاد و سازمان ها و ایجاد قوانین جدید برای پیروی از آنها را مجدداً تعریف می کند. مهم تر از همه این که امروزه سازمان های بزرگ و کوچک برای بقا و توسعه در اقتصاد نوین نیاز به انجام فعالیت ها ی مختلفی دارند. این نیاز باعث ایجاد و افزایش نسل جدیدی از نظریه های مدیریت و سازمان شده است. این نظریه ها بایستی متناسب با بافت اقتصادهای اطلاعات محور جدید طراحی شده، و قابلیت های منحصر به فرد اینترنت و فناوری های مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات را در فرآیند نظریه پردازی پررنگ نماید.
نوآوری های راهبردی و دگرگونی های سازمانی مبنای این نظریه های نوین هستند: چشم اندازها و راهبردهای جدید، الگوهای جدید کسب و کار، طراحی های جدید سازمانی، شیوه های جدید کاری و ارتباطات نوین میان سازمانی که عمیقاً به اینترنت و فناوری های مرتبط وابسته اند و توسط آن پشتیبانی و تسهیل می شوند، از جمله ی این نوآوری ها و دگرگونی ها هستند. اگرچه این فناوری ها در امتداد منحنی زمان پیش می روند اما در طی چند سال گذشته، تغییرات اساسی و پایه ای ایجاد کرده اند. این تغییرات، زمینه لازم برای توسعه کسب کار الکترونیکی را فراهم می کنند.