بنیاد امریکایی "دفاع از دموکراسی" با استفاده از رایانه و از طریق ارزیابی "داده های کمی" پیشرفت مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 را بررسی کرده و آینده این مذاکرات را پیش بینی کرده است
بنیاد امریکایی "دفاع از دموکراسی" با استفاده از رایانه و از طریق ارزیابی "داده های کمی" پیشرفت مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 را بررسی کرده و آینده این مذاکرات را پیش بینی کرده است
مجله اقتصادی فوربس آمریکا، اسامی ثروتمندترین افراد جهان در سال ۲۰۱۴ را اعلام کرد که پس از ۴ سال، بیل گیتس به صدر این لیست بازگشته است.
سوپر میلیاردرها یا به قولی آن دسته از مدیران موفق در کسب و کار را که توانستهاند به این رتبه دست یابند، به اصطلاح «سیندرلاهای» عرصه کسبوکار مینامند. این دسته، ویژگی بارز و مشخصی دارند که منجر به آن شده در این رتبه جای بگیرند: همه آنها بر پایه تواناییهای خود بزرگ شدهاند!
هدف از تهیه این گزارش، بررسی تأثیر زیرساختهای سیاستگذاری و دولتی برای فراهم ساختن شرایط موفقیت و ثروتمند شدن است و جالب آنکه همه این سوپرمیلیاردرها برای جامعه خود به شدت مفید واقع شده و توانستهاند مستقیم و غیر مستقیم میلیونها شغل در جوامع خود ایجاد کنند.
مالزی
کسانی که قصد دارند در مالزی مدیریت موثری بر دیگران اعمال کنند باید از موارد کلیدی مشخصی آگاهی داشته باشند که ممکن است نسبت به آنچه در کشور خود با آن سر و کار داشتهاند، تفاوتهای عمدهای داشته باشد.
نخستاینکه در سیستم سلسله مراتبی مالزی، از مدیران انتظار میرود اشخاصی باشند که لایق احترام هستند واین احترام بیشتر بر مبنای ویژگیهای شخصیتی است تا موارد کاری. اشخاصی لایق احترامند که مسن تر باشند و دانایی که سن بالا به ارمغان میآورد را به همراه داشته باشند. همچنین اشخاص وقتی شایسته احترامند که رو در روی دیگران رفتار احترامآمیز از خود نشان دهند. بنابراین، یک مدیر نباید هیچ گاه کاری انجام دهد که موجب خدشهدار شدن وجهه زیردستان خود شود. بهترین راه برای تذکر دادن به دیگران استفاده از یک شخص ثالث است. احترام گذاشتن به اشخاصی که بسیار صریح و بی پرده صحبت میکنند نیز کار دشواری است – سر بسته سخن گفتن و با سیاست بودن نوعی هنر است، در حالی که صراحت بیان میتواند به عنوان رفتار نامودبانه و سطح پایین تلقی شود.
از مدیر انتظار میرود تا سلامت زیردستان خود را به طور کامل مورد توجه قرار دهد – هم در محیط کار و هم در خارج از آن. این رابطه را بیشتر میتوان به رابطه پدر و فرزندی تعبیر کرد تا رابطه رییس و مرئوس در دیدگاه غربی آن.
دوماینکه از آنجایی که اشخاص رویکرد گروهی به کار دارند، مایلند بخشی از یک تیم دانسته شوند و توقع دارند که کار در جهت رسیدن به اهداف تیم، باعث تعالی اهداف شخصی آنها شود. مدیران بایداین همکاری درون گروهی را تقویت کنند به جای اینکه رقابت درون گروهی ایجاد کنند که به عدم هماهنگی و نارضایتی خواهد انجامید.