تعداد زیادی افراد هستند که دارای کسب و کاری هستند ولی تمایل شدیدی برای توسعه کسب وکار خود از نظر مالی یا ساختاری دارند. لذا بدنبال مفری برای توسعه کار خود میگردند ولی همواره فرد اصلی یا مدیرعامل درگیر مسائل جاری و مهم شرکت یا تجارت خود مانند مباحث مالی میباشد. لذا فرصتی برای تحلیل، فکر کردن یا جذب نیرو جهت توسعه کار ندارند. بعضا هم در مواردی اقدامات موردی انجام داده اند تا پروژه یا قراردادی بزرگتر از فعالیت روتین خود را بگیرند ولی به نتیجه مورد علاقه خود نرسیده اند. در این مقاله 6 مولفه ضروری برای توسعه کسب و کار را که مشتریان ما نیز به انها مبتلا به بوده اند و احساس میشود پیش نیازی برای توسعه میباشد را بیان میکنیم.
1- سقف آرزوی های شما ، برابر با توان جمعی مدیریتی شرکت شماست

مشتریانی داشته ایم بسیار انرژتیک، با انگیزه و فعال همراه با ایده هایی جذاب و پشتکاری مثال زدنی. اما فروش سالانه آنها تنها کفاف خودشان را میداد و در زندگی خود تجربه های تلخی از پروژه های شکست خورده را دارند. وقتی وارد فرآیند شرکت یا تجارتشان میشوی از خود میپرسی چرا همین جا متوقف شده است و دیگر توسعه پیدا نکرده است؟ و عموما به یک جواب میرسیم "تنهایی". این دوستان ما در زندگی کاری خود شریکی برای همفکری، تقسیم وظایف، مهیا کردن اتاق فکر و طوفان فکری جهت عارضه یابی اشکالات شرکت خود پیدا نکرده اند. لذا به سقف رشد خود رسیده اند. اگر نمیتوانید شرکایی برای همراهی پیدا کنید، باید قبول کنید که روزی به سقف فعالیت خود برسید. واقعیت این است هولدینگ های بزرگ دنیا را هیئت رئیسه های قوی شامل شرکا هدایت میکنند نه یک فرد. اگر تا به حال 5 شرط شریک خوب را پیدا نکرده اید یا ویژگی های شریک تجاری را نپرسیده اید، باید امروز دست به کار شوید.

2- شک نکنید!نیاز به یک واحد یا مدیر مالی قوی دارید

جریان مالی شرکت مانند خون تضمین کننده حیات میباشد و پالایش و تصفیه و شفافیت این واحد سنگ بنای توسعه شرکت شماست. مطمئنا اگر واحد یا مدیرمالی قدری ندارید بی شک روزانه و ماهانه درگیر صورت حساب ها هستید و مالیات ارزش افزوده شما را به شدت اذیت میکند و مطمئنا آخر سال برای شما عذابی شده است و اسفند ماه را درگیر بستن حساب ها هستید. در این شرایط بنیه و انرژی و آسایش فکری برای بررسی حوزه های کسب و کار جدید، ایده ها یا توسعه کسب  و کار فعلی خود ندارید. شک نکنید!نیاز به یک واحد یا مدیر مالی قوی دارید و این وظیفه شماست که سرچشمه های پیدا کردن نیروهای مالی قوی را پیدا کنید. عمده مراجعین ما که کسب و کارهای فردی دارند، خودشان فعالیت مالی را انجام میدهند و البته طعم علی الراس شدن را چشیده اند.

3- با رفتن نیروی انسانی کارآمد، عمر خود را باخته اید

مشتریان ما عموما یک معضل مشترک در حوزه نیروی انسانی دارند و آن رفتن نیروی انسانی بعد از مدتی از شرکت آنهاست. شاید ماه­ها برای یک فرد وقت گذاشته اند ولی بعد از مدتی آن فرد برای اینکه کاری برای خود داشته باشد یا ادامه تحصیل دهد یا سربازی رود، از مجموعه جدا شده است. لذا هر ساله وقت زیادی برای تربیت نیروی انسانی میگذارند ولی ریزش بالایی دارند. واقعیت را باید قبول کنیم که پاداش  مالی، انگیزه فردی و مدل های همکاری متنوعی که برای همکاری پیشنهاد میدهید اثر مستقیم روی ثبات نیروی انسانی دارد. اگر مسیر شغلی برای نیروی خود تعریف نکرده اید و نتوانسته اید انگیزه ای برای همکاری میا­ن­مدت به فرد بدهید، این ضعف شماست که کنار واقعیت های جامعه باعث میشود شما نتوانید بدنه نیروی انسانی شرکت خود را برای توسعه دادن آماده کنید و در حال درجا زدن هستید.

4- اگر از تجربیات دیگران استفاده نکنید، باید اشتباهات آنها را تکرار کنید و خسارت بپردازید!!

میلیون ها کسب و کار در سطح جهان فعالیت دارند و در صنعتی که شما فعالیت میکنید نیز صدها هزار کسب و کار جهانی مسیر شما را رفته اند یا در پشت سر شما قرار دارند. بیش از دویست کشور جهان ویژگی های مشترکی در هر حوزه اقتصادی با ما دارند و دانشگاه های و مراکز پژوهی داستان های شکست و موفقیت شرکت ها را بارها بررسی کرده اند.

در کشور خودمان سالانه تعداد بالایی کسب و کار خانگی یا حقوقی شکل میگیرند و از بین میروند و این مدیرعامل یا فرد اصلی هر مجموعه میباشد که وظیفه دارد از این تجربیات کشوری و جهانی استفاده کند. اهتمام و جدیت شما در کسب این دانش باعث اثرگذاری و رشد کسب و کار شما میشود.

شرکت های زیادی دیده ایم که خود را تنها معطوف به صحبت با فامیل و دوستان کرده اند و سعی در گرفتن اطلاعات دارند و شاید نوعی زرنگی در خود میبینند که اطلاعات را از این طریق رایگان بدست میآورند آما شک نکنید که هیچ رایگانی بی دلیل نیست و همه انسان ها این ذکاوت را دارند که اطلاعات و تجربیات ارزشمند را کی و کجا خرج کنند. لذا اگر تا به حال برای اطلاعات و مشورت تخصصی و ناب هزینه ای نکرده اید بدانید عمر خود را هزنیه گرداوری اطلاعات دست دوم و ارزان نموده اید. گزارشات رصد بازار یا مشاوران تخصصی هر حوزه بدلیل درگیری روزمره در بازار کاری و دیدن مصادیق زیاد، همواره به صورت تخصصی به روز هستند و خودشان و شما نیز ارزشمندی این فکر های ناب را میدانید.
 

5- اگر علم بازاریابی نمیدانید، با احتیاط حرکت کنید

درآمد حاصل از فروش خدمات یا کالا، اندوخته ای برای افزایش ظرفیت تولید یا جذب نیروی انسانی جدید یا بررسی بازارهای صادراتی و غیره میباشد. لذا توانمندی شما در حوزه فروش و مدیریت بازاریابی به عنوان سنگ بنایی برای شروع کسب و کارهای جدید میباشد. شرکتی را میشناسم که روی یک محصول خود هفت سال تمرکز کرده بود و تنها تبلیغات تلویزیونی به عنوان یک راه برای افزایش فروش در ذهنش بود و چون پول تبلیغات را به دست نمیآورد و علم استفاده از تکنیک های بازاریابی متناسب با شرکت های کوچک را نیز نداشت، عملا ته یک بن بست توقف کرده بود. باید ابزارها و تکنیک های بازاریابی و تبلیغاتی جدید را به موقع و متناسب استفاده کنید تا درآمد شما کافی و وافی باشد.

6- اگر سیستماتیک عمل نمیکنید، بدانید همین الان برنامه ریزی ذهنی شما را محدود کرده است!

شرکتی بود که همیشه اظهار میکرد برمبنای برنامه فعالیت میکند ولی بعدها متوجه شدم منظور از برنامه دفترچه یادداشت مدیریت شرکت بوده است که نکته برداری ها را در آن مینوشته است. اگر برنامه ای که نوشته اید برای سال جاری در گوشه شرکت شما افتاده است و در فرآیندهای روزمره شما اثری ندارد، بی تعارف بدانید که بر مبنای جرقه های ذهنی روزمره در حال فعالیت هستید و باور داشته باشید که سرعت پیشرفت و سقف انتظار شما متناسب با توانایی ذهنی شما در برنامه ریزی است. مطمئنا هر ماهه یا هفتگی تصمیماتی را در شرکت تکرار میکنید و نمیدانید چرا روی یک موضوع چند ده دفعه باید صحبت کنید تا مرتفع شود. این یک واقعیت است که مدیریت چند واحد یا چند شعبه یا چند کسب و کار متنوع از قابلیت ذهنی یک فرد خارج است و تنها با استفاده از یک ساختار و برنامه و تعهد به برنامه ریزی میتوانید توان اجرایی ذهنی خود را در سطح اجرا تشدید و تقویت کنید.