25 شخصیت تاثیرگذار بر جهان در ربع قرن حاضر
25سال پیش نسبت به اکنون، در بازارهای مالی تعداد بسیار کمتری شرکت وجود داشت، شرکت وال مارت هنوز جزو 500 شرکت بزرگ آمریکایی قرار نگرفته بود، شبکه اینترنت در مراحل اولیه شکلگیری خود قرار داشت، تنها 4 شرکت آمریکایی درآمد سالانه بیش از 50 میلیارد دلار داشتند و اکنون بیش از 50 شرکت این کشور از جمله اپل، مایکروسافت، آمازون و گوگل چنین درآمدی دارند و کمتر کسی از تجارت الکترونیک یا خدمات الکترونیکی مالی اطلاع داشت.
تحولات سالهای اخیر به راستی دنیا را دگرگون کرده و در این میان افرادی بودهاند که تاثیری عمیق و انقلابگونه بر دنیای تجارت، خدمات مالی و اقتصاد جهان گذاشتهاند. این افراد کسانی هستند که خوب یا بد، اثراتی بی مانند بر صنایع و بخشهای مختلف اقتصاد جهان بر جا گذاشتهاند و بسیاری از ساختارها را تغییر دادهاند.
خبرگزاری سیانبیسی در سالروز تاسیس خود (این خبرگزاری در سال 1989 تاسیس شد)، فهرستی از 25 شخصیت تاثیرگذار بر جهان تهیه کرده و در آن به معرفی این افراد و تاثیری که بر صنعت حوزه فعالیت خود داشتند پرداخته است.
در این فهرست افراد در بخشهای مختلف فناوری، صنعت، خدمات، سرمایهگذاری، اینترنت به چشم میخورند. در مطلب حاضر افرادی از این فهرست که بیشترین تحولات را در حوزههای اقتصادی ایجاد کردهاند و میراثی ماندگار از خود به جا گذاشتهاند ذکر شده است.
ویژگی مشترک تمام این افراد راضی نبودن به وضعیت کنونی خود، تمایل به توسعه فعالیتها و اولویت دادن به تامین نیازهای مشتری به بهترین شکل و بالاترین کیفیت است.
اکثر افراد در فهرست اثرگذارترین شخصیتهای ربع قرن اخیر خبرگزاری سیانبیسی آمریکایی هستند، اما با توجه به رشد بالای اقتصادهای نوظهور آسیایی و کند بودن نرخ رشد اقتصادهای توسعهیافته و نیز اصلاحات اقتصادی که اقتصادهای در حال توسعه در بخشهای مختلف اقتصاد خود انجام میدهند میتوان انتظار داشت طی سالهای آینده بر تعداد افراد اثرگذار در این کشورها افزوده شود.
نکته دیگر اینکه انتخاب نامها در فهرست زیر بر مبنای تاثیر انقلاب گونهای که این افراد بر صنعت حوزه فعالیت خود داشتهاند بوده است نه ثروت آنها.
استیو جابز - ایدهپرداز شرکت اپل
استیو جابز از بنیانگذاران و مدیرعامل پیشین شرکت اپل در سال 1955 در سانفرانسیسکو به دنیا آمد و در سال 2011 در ایالت کالیفرنیا درگذشت. او تحصیلات خود در دانشگاه رید را رها کرد.
«طراحی، ظاهر چیزها یا آنچه احساس میشود نیست، طراحی، نحوه عملکرد است.»
همانطور که بیل گیتس به تجربه ما از استفاده از رایانه شخصی شکل داد، استیو جابز امکان تجربه استفاده از رایانه همراه و ابزارهای موبایل را برای جهان فراهم کرد. گیتس نحوه کار میلیونها نفر در جهان را تغییر داد و جابز سبک زندگی میلیونها نفر را دگرگون کرد و توقعات جدیدی از کاربرد فناوری در زندگی روزمره به وجود
آورد.
نبوغ خلاقانه استیو جابز نه تنها صنعت ابزارهای دیجیتالی همراه و محصولات این صنعت را از اساس دگرگون کرد، بلکه در هر حوزه از موسیقی گرفته تا فیلم و گوشیهای هوشمند تغییراتی انقلابگونه پدید آورد. او برای دیگران مبنایی بهوجود آورد تا از آن برای نوآوری، خلاقیت، ایجاد و تغییر ابزارها استفاده کنند. استیو جابز بهدلیل تاثیری که بر زندگی و کار و دنیای ابزارهای ارتباطی دیجیتال گذاشته در صدر فهرست شخصیتهای تحول آفرین در ربع قرن اخیر قرار گرفته است. او بیش از دیگر شخصیتهای فهرست با ایدههایی که مطرح کرد دگرگونیهایی فراتر از شرکت و صنعت خود به وجود آورد.
در سال 1977 جابز و دوست او استیو و سنیاک که هر دو به دنیای رایانه علاقهمند بودند شرکت اپل را تاسیس کردند. ووسنیاک که یک تکنسین بود به انجام امور فنی پرداخت و جابز مسوولیت بخش فروش را برعهده گرفت. اوایل دهه 1980 جابز با ایدهای که از یکی از محصولات شرکت زیراکس گرفت به ساخت نخستین رایانه مکینتاش اقدام کرد.
این بخشی حیاتی از روندی بود که شرکت اپل را در مسیری مجزا از دیگر تولیدکنندگان رایانه قرار داد. محصولات شرکت اپل به ویژه در چند سال اخیر نقشی تعیینکننده در نحوه استفاده مردم از فناوری داشتهاند. او همواره به ممکن کردن غیرممکنها و پیشرو بودن باور داشت.
بیل گیتس - بنیانگذار شرکت مایکروسافت
بیل گیتس در سال 1955 در سیاتل به دنیا آمد و برای تحصیل به دانشگاه هاروارد رفت اما تحصیلات خود را ناتمام گذاشت.
« به اعتقاد من اگر مشکلات را به مردم نشان دهید و راهحلها را آشکار کنید آنها به حرکت وادار خواهند شد.»
بیل گیتس در آغاز دوران ساخته شدن رایانهها ایدهای در ذهن داشت. او همواره به این موضوع فکر میکرد که روزگاری رایانههای شخصی در هر خانه و هر محل کار مورد استفاده قرار خواهند گرفت و او میتواند از هر رایانهای که از نرمافزار ساخت شرکت مایکروسافت استفاده میکند مبلغی بهعنوان حق امتیاز استفاده دریافت کند. این ایده به تاسیس بزرگترین شرکت نرمافزار رایانهای شخصی جهان منجر شد. این شرکت را بیل گیتس به همراه پاول آلن که همکلاسی او در دبیرستان بود تاسیس کردند.
شرکت مایکروسافت تجربه مصرفکنندگان را برای نخستین دوره انقلاب رایانههای شخصی شکل داد و زندگی روزمره میلیاردها نفر را در جهان متحول کرد. بیل گیتس در 31 سالگی به یک میلیاردر تبدیل شد و این رشد مالی حاصل همان ایده اولیه او بود که با تلاش و نوآوریهای متعدد همراه شد و موفقیت را برای او به ارمغانآورد.
سیستمهای عامل شرکت مایکروسافت یعنی ام اس داس و ویندوز در کنار نرمافزارهای بسیار سودمند ورد و اکسل سبب شد شرکت مایکروسافت در دورانی که رایانههای شخصی فراگیر شده و از آنها عموما برای اتصال به اینترنت استفاده میشد بتواند نیازهای مختلف کاربران را پاسخ دهد. بین سالهای 1995 تا 2009 بیل گیتس به جز یکسال هر سال ثروتمندترین انسان روی زمین بود.
نشریه فوربس در تازهترین بررسیهای خود ثروت او را 76 میلیارد دلار برآورد کرده است. در سال 2000 گیتس از سمت مدیریت عاملی شرکت مایکروسافت کنارهگیری کرد و سمتی جدید برای خود بهوجود آورد: معمار ارشد نرمافزار.
نکته بسیار مهم در موفقیتهای شرکت مایکروسافت و بیل گیتس حرکت آنها با تحولات فناوری و عقب نماندن از بازار بود.
بن برنانکی، آلن گرین اسپن - روسای پیشین بانک مرکزی آمریکا
آلن گرین اسپن رئیس پیشین بانک مرکزی آمریکا در سال 1926 در نیویورک سیتی به دنیا آمد. بن برنانکی رئیس پیشین بانک مرکزی آمریکا در سال 1953 به دنیا آمد. گرین اسپن فارغالتحصیل مقطع دکترای اقتصاد از دانشگاه نیویورک و برنانکی فارغالتحصیل مقطع دکترای اقتصاد از دانشگاه امای تی است.
«من میدانم که شما فکر میکنید آنچه فکر میکنید من گفتهام درک میکنید اما مطمئن نیستم شما بدانید آنچه شنیدهاید چیزی نبوده که من منظور داشتهام.» آلن گرین اسپن
«من هرگز در بورس سرمایهگذاری نکردهام. علت توجه من به وال استریت یک چیز و تنها یک چیز است و آن اینکه آنچه در وال استریت میگذرد بر دولت و کشور تاثیر دارد.» بن برنانکی
واقعیت این است هیچ سمت دولتی در آمریکا به اندازه ریاست بانک مرکزی این کشور بر اقتصاد آن تاثیرگذار نیست. طی ربع قرن اخیر این دو نفر ریاست بانک مرکزی آمریکا را بر عهده داشتند. (البته چند ماه است که خانم جانت یلن جانشین بن برنانکی شده است). در فهرست تاثیرگذارترین شخصیتهای ربع قرن گذشته ما این دو نفر را مشترکا در جایگاه دوم قرار دادیم، زیرا نمیتوان تاثیر آنها را از نقشی که بهعنوان رئیس بانک مرکزی آمریکا داشتند جدا کرد. دوران ریاست این دو با بحران مالی و رکود اقتصادی سال 2008 از هم جدا میشود. در فوریه سال 2006 بن برنانکی جایگزین گرین اسپن شد. او نیز مانند سلف خود از ریاست شورای مشاوران اقتصادی به بانک مرکزی آمد اما برعکس گرین اسپن او قبلا مدتی را در بانک مرکزی مشغول فعالیت بود. تفاوت دیگر آنها این است که قبل از تصدی مقام ریاست بانک مرکزی آمریکا، گرین اسپن در بخش خصوصی مشغول کار بود اما برنانکی فعالیتهای آکادمیک در دانشگاه پرینستون داشت.
هم گرین اسپن و هم برنانکی هنگامی که بحران مالی و رکود اقتصادی در دوران ریاست شان بر بانک مرکزی آمریکا رخ داد بازارها را مطمئن کردند که نقدینگی کافی به اقتصاد تزریق خواهند کرد و نیز هر دو از ابزار نرخهای بهره برای خارج کردن اقتصاد آمریکا از رکود و بحران استفاده کردند و در این مسیر موفق بودند. سیاستهای انبساطی بانک مرکزی آمریکا هنوز هم ادامه دارد اما در حال محدود شدن است.
سرگئی برین، لری پیچ، اریک اشمیت - تیم مدیران گوگل
لری پیچ از موسسان و مدیرعامل گوگل در سال 1973 در ایالت میشیگان به دنیا آمد و دارای مدرک کارشناسی ارشد علوم رایانه است. سرگئی برین متولد سال 1973 و دارای مدرک کارشناسی ارشد علوم رایانه از دانشگاه استنفورد
است.
اریک اشمیت در سال 1955 در واشنگتن متولد شد و دارای مدرک دکترای علوم رایانه از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی است.
«نکته جالب این است که ما بخشی از زندگی روزمره مردم هستیم. شبیه مسواک زدن.»
همه ما میدانیم که وقتی نام یک شرکت به یک فعل تبدیل میشود آن شرکت تاثیر عمیق فرهنگی دارد و برای شرکت گوگل این اتفاق افتاده است یعنی واژه گوگلینگ (Googling) اکنون بهعنوان یک فعل بهکار میرود.
گوگل چگونگی توزیع محتوای سایتهای اینترنت و مصرف این محتوا را دگرگون کرده است. گوگل کاربران را قادر ساخته به ایجاد محتوا و برقراری ارتباط با آن بپردازند و نیز سایتها بر مبنای نتایج جستوجوهایی که کاربران در گوگل میکنند بازدیدکننده پیدا میکنند.
ما این سه نفر را در فهرست تاثیرگذارترین شخصیتهای ربع قرن اخیر در یک جایگاه قرار دادیم زیرا نمیتوان سهم مشترک آنها در رشد گوگل و گسترش فعالیتهای آن را از هم جدا کرد و این سه نفر همزمان با آنکه زمینه ارائه خدمات متنوع را در گوگل فراهم کردند این شرکت را به یک ماشین پول ساز، و مرکزی برای نوآوری تبدیل کردند.
هرچه گوگل در حوزه جستوجو امکانات پیشرفتهتری در اختیار کاربران قرار میدهد و از فناوریهای پیشرفتهتری بهره میبرد، توانایی آن برای استخراج دادههای مربوط به استفادهکنندگان بیشتر میشود و از این دادهها برای توسعه بخش تجاری و تبلیغات گوگل استفاده میشود.
در حال حاضر، گوگل سالانه 40 میلیارد دلار درآمد دارد. اریک اشمیت میگوید: آنها که سریعتر میآموزند پیروز خواهند شد و سرگی برین در پی آن است که گوگل را به سومین نیمه مغز کاربران تبدیل کند.
جف بزوس - مدیرعامل و رئیس شرکت آمازون
بزوس در سال 1964 در ایالت نیومکزیکو به دنیا آمد و فارغالتحصیل مقطع کارشناسی مهندسی برق و رایانه از دانشگاه پرینستون است.
«اگر نمیخواهید مورد انتقاد قرار بگیرید، هیچ کار جدیدی انجام ندهید»
بزوس خرید آنلاین را پدید نیاورد، اما آن را از حالت نو به امری پراستفاده و فراگیر تبدیل کرد. همچنین او بازار انبوه آنلاین برای کالاهای مصرفی را تعریف و ارزیابی کرد. او تجربه آنلاین را به شکلی دگرگون کرد که فرهنگ خرید مصرفکنندگان تغییر کرد، درست همانطور که چهار نفر از خردهفروشهای قبل از او در دورانهای خود، فروشگاههای واقعی خردهفروشی را متحول کرده بودند.
موفقیت بزوس و تاثیری که بر دنیای خریدهای آنلاین گذاشت در حالی تحقق یافته که شرکت آمازون جزو 50 شرکت برتر آمریکا از لحاظ درآمد قرار ندارد. فروش شرکت وال مارت در سال 2013 هفت برابر فروش 74 میلیارد دلاری شرکت آمازون بود. ویژگی دیگر شرکت آمازون ادامه فعالیت با حاشیه سود اندک است. میزان پایین ذخیره انبار، انبارداری متمرکز با هزینه پایین و دانش درباره ترجیحات شخصی مشتریها سه عامل موفقیت مالی آمازون است؛ البته بزوس ترجیح میدهد سرمایه خود را در ایجاد خطوط تجاری جدید و نوآوری سرمایهگذاری کند. آمازون به بزرگترین خرده فروش آنلاین جهان تبدیل شده و در حال توسعه فعالیتهای خود به حوزههایی نظیر فروش غذای تازه و مزایدههای هنری است.
بزوس و همسرش شرکت آمازون را در سال 1995 در یک گاراژ تاسیس کردند و دو سال بعد سهام آن در بورس آمریکا عرضه شد. راز موفقیت بزوس مانند دیگر شخصیتهای فهرست، تمرکز بر گسترش فعالیتها، افزایش کیفیت خدمات و تامین خواست مشتری بهتر از رقبا است. شرکت آمازون انبارهای خاص خود را دارد و به این شکل امکان کنترل کیفیت محصول و توزیع سریع محصولات فراهم شده است. استفاده از تازهترین امکانات فناوری در ارائه خدمات عامل دیگر موفقیت او است.
وارن بافت - سرمایهگذار افسانهای آمریکا مدیرعامل و رئیس شرکت برکشایر هث وی
وارن بافت در سال 1930 در ایالت نبراسکا متولد شد و در رشته اقتصاد از دانشگاه کلمبیا فارغالتحصیل شد.
«لازم نیست یک دانشمند نابغه باشید. سرمایهگذاری بازیای نیست که فردی با هوش 160 فردی با هوش 130 را شکست دهد»
وارن بافت موفقترین سرمایهگذار دوران خود است. اگر 25 سال پیش یک سهم از شرکت هلدینگ صنعتی برکشایر هث وی را با قیمت 5875 دلار میخریدید، با در نظر گرفتن رشد قیمت و سود نقدی و... اکنون این سهم 185 هزار دلار ارزش داشت. این رشد قیمت پنج برابر افزایش شاخص استاندارد اند پورز در همین دوره زمانی است. وارن بافت به واسطه نبوغ در خرید و فروش سهام، دقت فوقالعاده در اعداد و ارقام و جدیت در کار و زندگی ساده شهرت دارد.
خبرگزاری بلومبرگ ثروت او را 1/ 63 میلیارد دلار تخمین زده است. در سال 2008 او جای بیل گیتس را در فهرست ثروتمندترین افراد جهان گرفت و در صدر جدول قرار گرفت. او خود را 85 درصد گراهام و 15 درصد فیشر توصیف کرده است. این دو نویسندگان دو کتاب ماندگار و استثنایی در حوزه سرمایهگذاری در سهام با روش خرید و حفظ سهام پرارزش هستند. بنجامین گراهام کتاب سرمایهگذار هوشمند را نوشته که بافت آن را بهترین کتاب نوشته شده در زمینه سرمایهگذاری میداند. فیلپ فیشر نیز کتاب سهام عادی، سود غیرعادی را به رشته تحریر درآورده است.
خرید سهام با قیمت کمتر از ارزش ذاتی و سربار اندک و سهام با پتانسیل بالا برای رشد، سبب ثروتمند شدن بافت شده است، به طوری که او در سال 1960 میلیونر و در سال 1988 میلیاردر شد. در سال 1991 او که از پیش بزرگترین سهامدار شرکت سالومون در وال استریت بود به ریاست این شرکت رسید. شرکت برکشایر هثوی اکنون در حوزههای مختلف ازجمله تولید، بیمه، انرژی، حملونقل و خدمات فعالیت میکند.
مارک زوکربرگ - میلیاردر کارآفرین در حوزه رسانه
زوکربرگ مدیرعامل و رئیس شرکت فیسبوک در سال 1984 در نیویورک به دنیا آمد و تحصیلات خود را در زمینه علوم رایانه ناتمام رها کرد
«سریع حرکت کنید و چیزها را بشکنید. اگر چیزی شکسته نشود، به اندازه کافی سریع حرکت نکردهاید. »
زوکربرگ نهتنها جزو نسل جدید کارآفرینهای دره سیلیکونی است، بلکه در حوزه رسانههای اجتماعی یک انقلاب پدید آورده است.
فیسبوک بزرگترین شبکه اجتماعی در اکثر کشورهای جهان به جز روسیه، ایران و چین است.
در پایان سال 2013، در سراسر جهان بیش از یک میلیارد نفر عضو شبکه فیسبوک بودند، یعنی 351 میلیون نفر در آسیا، 275 میلیون نفر در اروپا، 199 میلیون نفر در آمریکای شمالی و 362 میلیون نفر در دیگر نقاط جهان.
درآمد سالانه این سایت 9 /7 میلیارد دلار است و ارزش آن در بورس 150 میلیارد دلار. هیچ شرکت دیگری نتوانسته در 10 سال نخست حضور خود در بورس چنین ارزشی پیدا کند. زوکربرگ در سن 23 سالگی میلیاردر شد و در سی سالگی ثروت او بنا به تخمین بلومبرگ 4/ 26 میلیارد دلار خواهد بود. در این حالت او یکی از 25 ثروتمند جهان خواهد بود و جوانترین در بین 150 ثروتمند جهان. در سال 2008 مجله فوربس مارک زوکربرگ را جوانترین میلیاردر که ثروتش را شخصا کسب کرده است، معرفی کرد. زوکربرگ نیز مانند بیل گیتس سه دهه پیش، پس از 2 سال تحصیل در دانشگاه هاروارد این دانشگاه را رها کرد تا شرکت خود را تاسیس کند.
رشد سریع فیسبوک حتی از لحاظ استاندارد شرکتهای تازه تاسیس نیز اعجاب برانگیز بوده است. سهام فیسبوک در سال 2012 در بورس عرضه شد و در بزرگترین عرضه اولیه تاریخ 16 میلیارد دلار سرمایه به آن جذب شد.
شبیه برخی دیگر از شخصیتهای فهرست، زوکربرگ برای رشد و افزایش سهم خود در بازار به تصاحب شرکتهای دیگر اقدام کرده و فیسبوک را به یک پلتفرم برای اپلیکیشنهای مختلف تبدیل کرده است.
سال پیش او ائتلافی از شرکتهای فعال در حوزه فناوری تشکیل داد تا از طریق آن خدمات دیجیتال را روی خطوط تلفن به کاربران در کشورهای در حال توسعه ارائه کند. پاسخگویی به خواست نسل نو و توجه به توسعه خدمات عوامل مهم در رشد این شبکه بودهاند
جک باگل - پیشرو صندوق سرمایهگذاری شاخصی
جک باگل موسس و مدیرعامل پیشین گروه ونگارد در سال 1929 در ایالت نیوجرسی به دنیا آمد و از دانشگاه پرینستون در مقطع کارشناسی اقتصاد فارغالتحصیل شد
«موفقیت را نباید خرید، باید بهدست آورد.»
امروزه صندوقهای سرمایهگذاری شاخصی، چنان فراگیر هستند که تصور اینکه جکباگل نخستین این صندوقها را چهل سال پیش تاسیس کرد، سخت است. آنچه جک باگل به مدیران پولی حرفهای میگفت چیز خطرناکی بود.
او میگفت، تکتک سرمایهگذاران دیگر مجبور نیستند با صندوقهای سرمایهگذاری که عملکرد پایینتر از بازار دارند، کار کنند در عوض برای آنها بهتر است سهامی از طیفی گسترده از شرکتهای حاضر در بازار را بخرند نه آنکه همواره به دنبال یافتن سهام پر سود باشند.
چنین چالشی برای صندوقهای سرمایهگذاری دردسرساز بود و به همین دلیل انتقادهای زیادی درباره این دیدگاه مطرح شد، اما تمام کسانی که ایدههای جدید مطرح میکنند با چنین انتقادهایی مواجه میشوند.
اگر چه او در سال 1974 گروه ونگارد را تاسیس کرد و نخستین صندوق شاخصی خود را 2 سال بعد راه انداخت، اما تنها در سال 1990 این صندوقهای شاخصی فراگیر شدند و این امر حاصل تلاشهای باگل بود.
در نهایت همان سال باگل از دید فعالان صنعت مدیریت پول به رسمیت شناخته شد. صندوق شاخصی 500 او وارد رقابت با دیگر فعالان بازار شد.
در نهایت صندوق ونگارد به دومین صندوق بزرگ سرمایهگذاری جهان تبدیل شد و در سال 1999 صندوق شاخصی ونگارد 500، 100 میلیارد دلار دارایی داشت. در سال 2011 داراییهای این صندوق به 200 میلیارد دلار رسید و تا آن زمان 383 صندوق شاخصی دیگر هم در آمریکا تشکیل شده بودند. در حال حاضر ارزش داراییهای این صندوق 2 هزار میلیارد دلار است. به زبان ساده، فلسفه سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری وی تمرکز بر صندوقهای شاخص گسترده بود که بهعنوان صندوقهای باهزینه ناچیز، بازدهی اندک و مدیریت بهصورت گذشتهنگر معرفی میشد. حداقلسازی هزینهها در پایهگذاری، اهداف بلندمدت سرمایهگذاری در اقتصادهای تولیدی و توجه به تحلیل منطقی به جای انتخاب احساس از مهمترین مبانی تصمیمگیری در فرآیندهای سرمایهگذاری وی بود.
لری الیسون - از بنیانگذاران شرکت اوراکل
لری الیسون از بنیانگذاران و مدیرعامل شرکت اوراکل در سال 1944 در نیویورک سیتی متولد شد و تحصیلات خود را در دانشگاههای ایلینویز و شیکاگو ناتمام گذاشت.
«من به موفقیت معتادم. هر چه بیشتر موفق میشوید، بیشتر مایلید موفق شوید.»
لری الیسون نمونهای از داستان موفقیت آمریکایی است: او فرزندخواندهای است که به یکی از ثروتمندترین افراد در جهان تبدیل شد. آنچه او را به یک تحول آفرین تبدیل کرد، نقش پیشرویی است که در شکلدهی به شرکتهای مختلف استفادهکننده از فناوری اطلاعات داشته است.
شرکت اوراکل که بزرگترین شرکت تولیدکننده نرمافزارهای اداری است، دادههای انبوه و محاسبات انبوه تجاری را آنطور که ما اکنون آن را میشناسیم، تعریف کرد. محصولات شرکت اوراکل در تک تک 100 شرکت بزرگ جهان و 400هزار شرکت دیگر در 145 کشور جهان مورد استفاده قرار میگیرد.
الیسون در نیویورک به دنیا آمد، اما در شیکاگو و توسط عموی مادرش بزرگ شد. او، لری را در 9 سالگی به فرزندی قبول کرد. الیسون پس از دوران نوجوانی پرتلاطم و ترک تحصیل از دو دانشگاه به غرب رفت و در آنجا به نوشتن کد برای شرکتهای فعال در حوزه فناوری نظیر آمپکس پرداخت. طی دهه 1990 شرکت اوراکل متحول شد و توانست برای محصولات خود مشتری بیابد. بانکها، خطوط هواپیمایی، تولیدکنندگان خودرو و خردهفروشها مشتری نرمافزارهای این شرکت شدند. شرکت اوراکل جزو نخستین شرکتهایی بود که برنامههای نرمافزاری سازگار با اینترنت تولید میکردند و همین پیشرو بودن سبب شد در رقابت با شرکتهایی نظیر سایبست و انفورمیکس پیروز شود. همزمان با آنکه شرکتها بیشتر با افراد و ابزارها مرتبط میشوند و خدمات و محصولات جدید از دادههای تراکنشها استخراج میشود نیاز به شرکتهایی نظیر اوراکل بیشتر میشود.
طبق گزارش مجله فوربس در سال 2012 لری الیسون در رده پنجم ثروتمندترین افراد دنیا قرار گرفت. فوربس اعلام کرد ارزش خالص داراییهای الیسون 40 میلیارد دلار است.
او در سال 1971 با انجام سرمایهگذاری شخصی به مبلغ 2000 دلار آزمایشگاههای توسعه نرمافزار را بنیان گذاشت. در سال 1979 این شرکت به Relational Software Inc )نرمافزار رابطهای) تغییر نام داد که بعدها با ارائه محصول اصلی این شرکت- پایگاه داده اوراکل- و براساس نام آن مجددا به شرکت اوراکل تغییر نام یافت.
جک ولش - رئیس و مدیر سابق شرکت جنرال الکتریک
جک ولش، مدیرعامل پیشین شرکت جنرال موتورز در سال 1935 در ایالت ماساچوست متولد شد و در رشته مهندسی شیمی از دانشگاه ایلینویز با مدرک دکتری فارغالتحصیل شد
«سرنوشت خود را بهدست بگیرید در غیر این صورت دیگری آن را در کنترل خود خواهد گرفت.»
جک ولش که به جای آنکه یک مالک - کارآفرین باشد، یک کارمند- مدیر بود، از برخی جهات در فهرست 25 شخصیت تاثیرگذار جهان منحصربهفرد یا کمنظیر است. او در نقش رئیس و مدیرعامل شرکت جنرال الکتریک «مدیریت شرکتی آمریکایی» را در اواخر قرن بیستم تعریف کرد.
او این کار را با رهبری نوآورانه و تلاشهایش انجام داد. ولش که مهندسی شیمی خوانده بود در سال 1960 پس از گرفتن مدرک دکترای خود در شرکت جنرال الکتریک پلاستیکس مشغول بهکار شد.
به سرعت پلههای ترقی را طی کرد و در سال 1972 به معاونت ریاست این شرکت و طی 5 سال به معاونت ارشد ریاست شرکت رسید.
در سال 1981 او به جوانترین رئیس و مدیرعامل شرکت جنرال الکتریک تبدیل شد. دیدگاههای استراتژیک ولش بهرغم جوان بودن او سبب موفقیت و ارتقای شغلی وی شد.
طی دوره ریاست جک ولش بر شرکت جنرال الکتریک ارزش بازار این شرکت از 14 میلیارد دلار به 400 میلیارد دلار افزایش رسید. طی دهه 1980 سبک مدیریتی ولش برای دیگر مدیران آمریکایی الگو قرار گرفت. او توانست بر تهدید حاصل از کاهش تقاضا و رقابت آسیاییها غلبه کند.
او برخی کارخانههای جنرال الکتریک را تعطیل و عدهای از کارکنان را اخراج کرد. او برای تغییر فرهنگ کاری در کارخانهها هر سال 10 درصد از مدیران دون پایه شرکت را اخراج کرد و به 20 درصد مدیران ارشد شرکت پاداش داد. تا سال 1985 یکچهارم نیروی کار جنرال الکتریک اخراج شده و 299 هزار نفر باقی مانده بودند.
نکته قابل توجه این است که خرید شرکتهای جدید از سوی جنرال الکتریک سبب شد توازن تجاری این شرکت از تولید به سمت خدمات مالی تغییر کند.
درآمد جنرال الکتریک از 8/ 26میلیارد دلار در سال 1980 به 130 میلیارد دلار افزایش یافت. این همان سالی بود که ولش بازنشسته شد.
نارایانا مورتی - بنیانگذار اینفوسیس، پدر فناوری اطلاعات هند
نارایانا مورتی مدیر شرکت اینفوسیس در سال 1946 در هند به دنیا آمد و از موسسه فناوری هند در رشته مهندسی برق فارغالتحصیل شد
«معتقدیم آنچه میآموزیم بیش از جایی که از آن آغاز میکنیم، اهمیت دارد.»
مهمترین تغییر در مدیریت شرکتهای بزرگ در اروپا و آمریکا طی ربع قرن گذشته برونسپاری عملیاتهای غیراداری بوده است. بخش عمده این عملیاتها در نهایت به هند منتقل شدند و به دست شرکتهای فعال در حوزه فناوری مستقر در بنگلور نظیر اینفوسیس و وایپرو سپرده شدند.
در این حوزه هیچکس به اندازه نارایانا مورتی موسس شرکت اینفوسیس در پدید آمدن این تحول انقلابگونه موثر
نبود.
او پدر فناوری اطلاعات هند قلمداد میشود و در ایجاد یک شرکت چند میلیارد دلاری نرمافزاری و ارائهدهنده خدمات فناوری اطلاعات، نشان داد که شرکتهای هندی میتوانند با بهترین شرکتهای جهان رقابت کنند.
مورتی در سال 1981 به همراه 6 مهندس نرمافزار از شرکت سیستمهای رایانهای پاتنی شرکت اینفوسیس را تاسیس کردند.
همسر مورتی که او هم مهندس رایانه بود و در آن زمان درآمد بیشتری نسبت به مورتی داشت سرمایه اولیه تاسیس شرکت را که 1150 دلار بود، تامین کرد. 2 سال طول کشید تا اولین خط تلفن برای شرکت نصب شود و 2 سال و نیم طول کشید تا اولین رایانه وارد شود.
نخستین مشتری شرکت اینفوسیس شرکت دیتابیسیکس در نیویورک بود. در سال 1990پس از 9 سال موفقیت نسبی، مورتی باید همکارانش را متقاعد میکرد که پیشنهاد خرید شرکت به قیمت یک میلیون دلار را رد کنند.
سال بعد در هند اصلاحات اقتصادی انجام شد و فعالیتهای شرکت اینفوسیس رونق گرفت. در سال 1991 اینفوسیس به نخستین شرکت هندی تبدیل شد که سهام آن در بازار نزدک آمریکا عرضه شد.
پنج سال بعد اینفوسیس نخستین شرکت بورسی هند بود که درآمد سالانه یک میلیارد دلار داشت. امروزه اینفوسیس 800 مشتری از 30 کشور جهان دارد و 85 درصد درآمد آن از آمریکای شمالی و اروپا حاصل میشود. مورتی در سال 2011 به طور کامل بازنشسته شد.
لی کاشینگ - ثروتمندترین مرد آسیا، رئیس هلدینگ چونگ کونگ
لی کا شینگ متولد سال 1928 در چین است و تحصیلات دانشگاهی ندارد.
«اگر فکر کنید، آماده خواهید شد. اگر آماده شوید، هیچ نگرانی نخواهید داشت.»
لی کا شینگ ثروتمندترین مرد آسیا به تخمین بلومبرگ ثروتی 2 /31 میلیارد دلاری دارد و بهدلیل فعالیتهای انساندوستانه و عظمت امپراتوری تجاریاش، قدرتمندترین مرد آسیا در حوزه تجارت محسوب میشود.
او در فهرست تاثیرگذارترین شخصیتهای 25 سال اخیر کهنسالترین فرد است. فعالیتهای تجاری او بسیار گسترده است و در 52 کشور جهان 270 هزار کارمند دارد. او در استان گوانگدونگ چین به دنیا آمد اما خانوادهاش طی جنگ چین و ژاپن به هنگکنگ گریختند. اندکی پس از این سفر پدرش بر اثر بیماری درگذشت و او در سن 9 سالگی مدرسه را ترک کرد و در یک کارخانه تولید ساعت بهکار مشغول شد.
در چهارده سالگی در یک شرکت تجاری که در حوزه پلاستیک فعالیت میکرد، مشغول بهکار شد. در سال 1950 او برای آنکه کسب و کار خود را راه اندازد از شرکت یاد شده خارج شد. در آن دوره او به ساخت اسباب بازیهای پلاستیکی و اقلام مصرفی روزمره پرداخت.
لی، کارخانه خود را به ماشینآلات جدید مجهز کرد تا بر تولید گلهای پلاستیکی متمرکز شود زیرا با مطالعه نشریات تجاری فهمید محصولاتش در ایتالیا طرفداران زیادی دارد. او تصور میکرد تولید گلهای پلاستیکی افق تجاری بهتری برایش
دارد.
او بهدلیل موفقیتهایی که طی 6 دهه اخیر در حوزه تجاری داشته و توانسته به ثروتمندترین مرد آسیا تبدیل شود در فهرست شخصیتهای تاثیرگذار ربع قرن اخیر قرار گرفته است. همانطور که کارلوس اسلیم بر تمام جنبههای تجاری و زندگی مردم مکزیک تاثیرگذار بوده است، لی در هنگ کنگ بر هر چیز از مخابرات و برق گرفته تا خردهفروشی، املاک و کشتیرانی تاثیرگذار است و البته فعالیتهای تجاری شرکتهای او بسیار بیش از هنگکنگ را شامل میشود.
لی، مالک بزرگترین اپراتور خصوصی پایانههای کانتینری با بنادری است که در سرتاسر جهان از انگلستان تا پاناما وجود دارند. او همچنین مالک بزرگترین خردهفروشی لوازم آرایشی و زیبایی به نام ای اس واتسون است که از اروپا تا چین فروشگاه دارد. او به «سوپرمن» هنگکنگ مشهور است.
کارل ایکان در سال 1936 در نیویورک متولد شد و فارغالتحصیل مقطع کارشناسی در رشته فلسفه از دانشگاه پرینستون است.
«در تجارت تصاحب شرکتها، اگر مایلید دوستی داشته باشید یک سگ بخرید.»
کارل ایکان پس از شناسایی ارزش یک شرکت به خرید آن اقدام میکند و نه اندازه شرکت، نه شهرت، نه صنعتی که شرکت در آن مشغول فعالیت است هیچ یک آن را از خرید آن شرکت منصرف نمیکند.
او برای تصاحب شرکت از روشهای مختلف و نقشهای گوناگون نظیر سهامدار اقلیت، مالک مدیر و... استفاده میکند و صرفنظر از روشی که برای به تملک درآوردن شرکتها دارد، فعالیتهای سرمایهگذاری ایکان ثروتی معادل 7 /21 میلیارد دلار برای او به ارمغان آورده است.
اعضای هیاتمدیره و مدیران عامل شرکتها از اینکه بفهمند او سهامدار شرکت شده دچار هراس میشوند زیرا با قدرتی که او پس از خرید سهام شرکتها بهدست میآورد به تغییرات اساسی در آنها اقدام میکند و عموما، نه همیشه، نتیجه این تغییرات برای شرکت و سهامداران بسیار مثبت بوده
است.
از دید او سهامداران به دلایل مختلف و برای مدتی بیش از حد طولانی به شکلی غیرمستقیم زیادهرویهای مدیران شرکت را نادیده گرفتهاند و در مقابل آن موضعگیری نکردهاند در نتیجه برای موفقیت بلندمدت شرکت ضروری است تغییراتی در کادر مدیریت آن داده شود.
ایکان علاقه خاصی به شرکت یا صنعتی خاص ندارد و انواع شرکتهای فعال در حوزههایی نظیر تولید قطعات خودرو، فلزات، انرژی، بستهبندی مواد غذایی، املاک و... را مدیریت میکند.
این کار را از طریق شرکت بورسی خود یعنی ایکان انترپرایز انجام میدهد او در این شرکت سهامدار عمده است. شرکت ایکان انترپرایز در سال 1987 تاسیس شد و چند صندوق سرمایهگذاری داخلی با دارایی 3/7 میلیارد دلار در آن مشغول فعالیت مالی هستند.
از سال 2000 تاکنون ایکان استراتژی سرمایهگذاری فعال را در پیش گرفته است و همواره به دنبال شرکتهای با ارزش ذاتی بالا و قیمت اندک سهام است. او به داراییهای فیزیکی علاقهای خاص دارد.
مگ ویتمن - مدیرعامل هیولت پاکارد، مدیرعامل پیشین eBay
مگ ویتمن، رئیس و مدیرعامل شرکت هیولت پاکارد در سال 1956 در ایالت نیویورک متولد شد. او در رشته اقتصاد در مقطع کارشناسی از دانشگاه پرینستون فارغالتحصیل شده و مدرک امبیای خود را از دانشکده تجاری هاروارد گرفته است.
«من وقت زیادی را صرف فکر کردن به این موضوع نمیکردم که بهعنوان یک زن چطور میتوانم به شکلی متفاوت مدیریت کنم. من صرفا از اینکه در حال مدیریت کردن هستم خشنود بودم.»
مگ ویتمن تنها زنی است که تاکنون مدیریت عاملی دو شرکت بورسی آمریکا را بر عهده داشته است: اییبی و هیولت پاکارد. همچنین تا قبل از ورود ماریسا مایر به یاهو، او تنها زن مدیر یک شرکت پیشرو اینترنتی بود. شرکتهای اییبی و هیولت پاکارد هنگامی که مگ ویتمن مدیریت آنها را بر عهده گرفت در دورههای مختلف فعالیت تجاری خود بودند اما هر دو شرکت از لحاظ مدیریتی در وضعیت ناهنجار قرار داشتند. ویتمن در سال 1998 به سمت مدیرعاملی سایت فروش آنلاین و مزایده اییبی رسید.
این شرکت که پیر امیدیار آن را تاسیس کرده بود سه سال بود که فعالیت میکرد و تنها 30 کارمند داشت و درآمد سالانه آن کمتر از 5 میلیون دلار بود. ویتمن پس از 10 سال مدیریت بر این شرکت در حالی آن را ترک کرد که فروش سالانه آن به 8 میلیارد دلار رسیده بود و 15 هزار کارمند داشت. همچنین در 30 کشور جهان فعالیت میکرد. فعالیتهای ویتمن سبب شد ارزش بازار شرکت ایی بی از 7/7 میلیارد دلار در سال 1998 به 57 میلیارد دلار در سال 2004 برسد و به این ترتیب او بهعنوان اثربخشترین مدیرعامل در آمریکا به الگویی برای زنان و مردان تبدیل شد.
6 ماه پس از ورود ویتمن به شرکت ایی بی، سهام آن در بورس آمریکا عرضه شد و ویتمن با سختکوشی و نبوغ خود این عملیات ظریف را رهبری کرد. او همچنین توانست شرکت ایی بی را به سلامت از بحران سال 2000 و 2001 شرکتهای اینترنتی خارج کند. او زمینه بینالمللی شدن این شرکت را فراهم کرد و در سال 2002 سیستم خرید آنلاین پی پال را با قیمت 5 /1 میلیارد دلار خرید. ویتمن در سال 2011 به مدیریت عاملی شرکت هیولت پاکارد برگزیده شد و در آن شرکت نیز به مدیریت از هم پاشیده سامان داد. او مجبور بود تصمیمهای سخت بگیرد و بهدلیل پشتکار و نبوغ و نیز شجاعتی که در مدیریت این دو شرکت و توسعه آنها از خود نشان داد، الگو قرار گرفت.
مایکل بلومبرگ، بنیانگذار شرکت بلومبرگ در سال 1943 در بوستون متولد شد و در رشته مهندسی برق از دانشگاه جان هاپکینز فارغالتحصیل شد. او از دانشکده تجاری هاروارد مدرک ام بیای گرفت.
«من به رها کردن اعتقادی عمیق دارم و همواره گفتهام که بهترین برنامهریزی مالی انجام تعهدات است.»
برای کارآفرینها لازم، اما نه کافی، است که ایدهای متحولکننده داشته باشند. باید فرصتی در زندگی پدید آید که این ایده به مرحله عمل برسد.
در فهرست اثرگذارترین شخصیتهای ربع قرن اخیر هیچیک از افراد به اندازه مایکل بلومبرگ نمونهای بارز از این گفته نیست.در سال 1981 بلومبرگ در وال استریت به تدریج به اوج میرسید. او ریاست بخش معاملات و توسعه سیستمها را در شرکت سالومون برعهده داشت.
هنگامی که این شرکت با شرکت فیبرو که در حوزه معامله مواد خام فعالیت میکرد، ادغام شد بلومبرگ و برخی دیگر از مدیران آن استعفا دادند. بلومبرگ با این کار 10 میلیون دلار پول نقد و اوراق قرضه بهدست آورد و 4 میلیون دلار آن را برای راهاندازی شرکت اطلاعرسانی مالی که «سیستمهای نوآورانه بازار» نامگذاری شد، اختصاص داد.
او معتقد بود یک بازار دست نخورده در حوزه اطلاعرسانی وجود دارد که با حضور در آن میتوان تحولی بزرگ در ارائه خدمات اطلاعرسانی به وجود آورد. بلومبرگ میخواست قیمتها، دادههای مالی و تحلیلها را به سریعترین شیوه و از طریق پایانههای اختصاصی در اختیار متخصصان والاستریت قرار دهد.
نخستین مشتری او بانک مریللینچ بود. این بانک 22 واحد بلومبرگ را خرید و 30 میلیون دلار برای 30 درصد آن سرمایهگذاری کرد. بلومبرگ به سرعت رشد کرد و در سال 1989 ارزش آن به 2 میلیارد دلار رسید. نشریه فوربس ثروت بلومبرگ را 32 میلیارد دلار تخمین زده است.
طی سالهای اخیر شرکت بلومبرگ خدمات متنوعی را به سبد خدمات خود افزوده است؛ اما پایانههای اختصاصی ارائه اطلاعات مالی و تحلیلها همچنان مهمترین بخش فعالیتهای این شرکت است.
در سال 2013 درآمد این شرکت 3 /8 میلیارد دلار بود و یک سوم بازار 25 میلیارد دلاری تحلیلها و دادههای مالی را در اختیار داشت.
سندی ویل، معاملهگر، رئیس و مدیر پیشین سیتی گروپ در سال 1933 در نیویورک سیتی به دنیا آمد و از دانشگاه کورنل مدرک کارشناسی امور دولتی گرفت
«یاد بگیر چطور یک بازنده باشی؛ زیرا برای برنده بودن تجربه بازنده بودن مهم است. »
سندی ویل مسلما در دوران خود استاد انعقاد قرارداد و معاملات در صنعت مالی بود. او موفق شد دو امپراتوری خدمات مالی یعنی شیرسون و سیتی گروپ را که از بسیاری جهات با نهادهای مالی مشابه متفاوت بودند، تاسیس کند. هدف از تاسیس سیتی گروپ این بود که این نهاد مالی به بزرگترین موفقیت ویل در نیم قرن فعالیت او در وال استریت تبدیل شود.
او از طریق ادغامها و تصاحبها نخستین سوپرمارکت مالی را از زمان رکود بزرگ پدید آورد. در قلب این ابداع بزرگ بانک آمریکا قرار داشت.
بحران مالی سال 2008 که کشورهای توسعهیافته جهان را به بحران مالی و رکود اقتصادی کشاند، نشان داد سیتی گروپ درست مدیریت نشده یا آنطور که ویل مدیران بعدی خود را متهم کرد، اصلا مدیریت نشده است.
همچنین آشکار شد در سیتی گروپ مولفههایی نظیر معاملات صحیح، سازگاری با تحولات تجاری بینالمللی و واکنش سریع به خواست مشتریها وجود نداشته است.
در آن بحران قیمت سهام سیتی گروپ به شدت کاهش یافت؛ یعنی از 55 دلار به ازای هر سهم در سال 2007 به یک دلار در سال 2009 رسید. دولت آمریکا برای جلوگیری از ورشکستگی این نهاد وارد عمل شد و 46 میلیارد دلار از پول مالیاتدهندگان را به آن تزریق کرد. با این اقدام خطر ورشکستگی از میان رفت.
ویل در اکتبر سال 2003 خود را از سمت مدیریت سیتی گروپ بازنشسته کرد. دریافت که توان دوری از کار و فعالیت را ندارد و مجددا برای مدت 3 سال (تا پایان سال 2006) قراردادی امضا کرد و به عرضه فعالیت بازگشت. وی بار دیگر در سال 2006 از سمت مدیر عاملی سیتی گروپ بازنشسته شد و اندکی بعد در تابستان سال 2008 بازار وامهای رهنی دچار فروپاشی شد. تحولات منفی که بعد از بازنشستگی ویل برای سیتی گروپ اتفاق افتاد از ارزش تلاشهای او نمیکاهد و درباره تواناییهای او در حوزه معاملات مالی تردید به وجود نمیآورد. تلاشهای او برای بسیاری از مدیران پس از او الگو قرار گرفته است.