پیشبینی «سیانان» برای سال ۲۰۱۵
سیانان در گزارشی پیشبینی کرد که در سال ۲۰۱۵ ایران و آمریکا در مذاکرات هستهای به توافق میرسند و تحریمها در همین سال علیه تهران متوقف میشود.
سیانان در این گزارش خاطرنشان میکند شاید بهترین انتظار و امید برای سال ۲۰۱۵ تفاهمی باشد که بر اساس آن ایران از تحریمها رها میشود و یکی از پروندههای مهم جهان از دستور کار کنار گذاشته میشود. این خبرگزاری در ادامه با اشاره به همکاریهای ایران و آمریکا در زمینه مبارزه با داعش تاکید میکند: دشمنی مشترک به نام داعش موجب همگرایی خاموشی میان ایران و آمریکا شده است.
اکنون زمان آن فرا رسیده که یکبار دیگر دست به خطرناکترین کار بزنیم، یعنی پیشبینی آنچه که در سال جدید (۲۰۱۵) در اقصی نقاط دنیا رخ خواهد داد. شگفتانگیز است که در سال ۲۰۱۴ یورش ناگهانی داعش، الحاق کریمه به روسیه و کاهش شدید قیمت نفت خام رخ داد؛ اما پیشبینی نشده بود. عواقب این حوادث و بسیاری دیگر از مسائل مشابه رد پای خود را در سال ۲۰۱۵ بر جای خواهند گذاشت. بیایید با حوادث بد شروع کنیم.
ایران: آیا معامله امکان پذیر است؟
اوباما همچنین از «صبراستراتژیک» سخن به میان آورد. این صبر در نزدیکی تدریجی به تهران قابل مشاهده است. دشمنی مشترک به نام داعش موجب همگرایی خاموشی میان ایران و آمریکا شده است. اینکه این مساله موجب باز شدن پنجرههایی به سوی روابطی گستردهتر شود و اینکه آیا مذاکرات دو طرف بر سر برنامه هستهای ایران به سرانجام برسد در زمره پرسشهای سال ۲۰۱۵ خواهد بود. از زمان روی کار آمدن رئیسجمهور روحانی، اوباما به شدت کوشیده تا به او نزدیک شود و روحانی هم مشتاق است تا به مردم ایران نشان دهد که میتواند انزوای سیاسی و اقتصادی کشور را پایان دهد. برخی تندروها در ایران بازگشایی در فضای سیاسی و اقتصادی ایران را به مثابه رسوخ و نفوذ فرهنگ غرب به کشورشان میبینند. با این حال، باید گفت که شکاف میان ایران و جامعه بینالملل همچنان برقرار است. شاید بهترین انتظار و امید برای سال ۲۰۱۵ تفاهمی باشد که براساس آن ایران از تحریمها رها میشود و یکی از پروندههای مهم جهان از دستور کار کنار گذاشته میشود.
داعش به پیش میرود
کسی نمیتواند شکست سریع گروه خلافت خودخوانده اسلامی را پیشبینی کند. این گروه انعطاف پذیری خود را طی ۶ ماهی که تا نزدیکیهای بغداد پیش رفت نشان داد. داعش در حالت «تهاجمی» است تا «تدافعی.» به نظر میرسد درگیریها در سال ۲۰۱۵ حالت سینوسی داشته باشد که میان «تصرف سرزمینی» و «تاکتیکهای کلاسیک وحشتآفرینی» در نوسان است. داعش امیدوار است بذر نفاق را میان شیعه و سنی پراکنده کند و با سوء استفاده از این مساله، دامنه نفوذ و درگیری خود را به مناطق شمالی عراق بگستراند. چالشی که داعش با آن مواجه است به شکلی است که دیر یا زود این گروه را از پا در میآورد. ارائه خدمات اجتماعی، آب، برق و تضمین عرضه مواد غذایی از پس دولتها بر میآید نه گروهی بیهویت و بیسر و ته. داعش در این زمینهها شکستهایی را تجربه کرده است. در سال ۲۰۱۵ نیروهای امنیتی عراق درصدد برخواهند آمد تا مناطق تحت کنترل داعش را بازپس گیرند چنانکه اکنون گفته میشود در بهار آینده ارتش عراق به همراه دولت آمریکا درصدد یک حمله تهاجمی بسیار وسیع علیه داعش خواهد بود. نباید احتمالات را از نظر دور داشت. احتمال میرود سال ۲۰۱۵ سال پاکسازی قومی- دینی در مقیاس وسیع به دست داعش باشد. اگر این گروه ببیند پایگاهش در حال منهدم شدن است از هیچ خشونتی در عراق و سوریه فروگذار نخواهد کرد. اینگونه است که برخی یک «کوزوو»ی جدید را در افق میبینند. برخی کارشناسان لندننشین این احتمال را مطرح کردهاند که داعش به دنبال باز کردن جبهههای جدید در سوریه (به سوی لبنان) است. این پیشروی به صورت مستقل یا با اتحاد با سایر گروههای افراطی انجام خواهد شد. اوضاع سوریه بسیار پیچیده است. در این کشور جناحها، ائتلافها و اتحادهای بسیاری شکل گرفته که بیش از آنکه بر مبارزه با اسد متمرکز باشند به دنبال مبارزه با یکدیگر هستند تا از فردای سوریه بدون اسد بهره بیشتری ببرند. «جاشوا لاندیس»، ناظر و کارشناس تحولات سوریه در دانشگاه اوکلاهما، مدعی است: «سومالیزه شدن سوریه غیر قابل اجتناب است مگر اینکه اپوزیسیون متفرق، متحد شود یا جامعه بینالملل تمام مراکز قدرت در سوریه را از میان ببرد.»
جهان عرب در آشوب
ابراهیم جعفری وزیر خارجه عراق به تازگی ظهور داعش را با جنگهای ۳۰سالهای مقایسه کرد که بسیاری از بخشهای اروپا را در قرن ۱۷ از هم درید. باید به او گفت که نزدیک به ۵۰ گروه پیکارجو در تمام جهان عرب از بنغازی تا صنعا در یمن شکل گرفته که در حال تکه پاره کردن جهان عرب هستند. چهار کشور بزرگ منطقه در آستانه جنگ داخلی هستند. وضعیت لیبی در تمام سال ۲۰۱۴ رو به وخامت بود. به تعبیری دیگر روندی وخامت بار را دنبال کرد: ترکیب گروههای قبیلهای و پیکارجو که برای «سرزمین» و «نفت» میجنگند در کنار پارلمانی ضعیف و سست که در حاشیه ایستاده اوضاع را بدتر کرده است. تولید نفت کمتر از یک چهارم سطحی است که ۴ سال پیش تولید میشد. غیر از وضعیت وخامت بار لیبی که در سال ۲۰۱۵ بدتر خواهد شد، فقدان اقتدار دولتی، به مهاجرت غیرقانونی گسترده از صحرای آفریقا به مدیترانه، دامن خواهد زد. هرج و مرج لیبی احتمالا سر ریز شود و کشورهای ضعیفی مانند نیجریه را متاثر سازد و حضور پیکارجویان در صحرای آفریقا ممکن است اقدام نظامی مصر را بطلبد. اوباما رئیسجمهور آمریکا به مشکلات بلندمدت در جهان عرب و توانایی محدود آمریکا برای مداخله در مصاحبه پایان سال خود با «National Public Radio» پیبرد. او گفت:«وقتی پای بحث پروژههای نسلی در جاهایی مانند لیبی و سوریه و عراق پیش میآید، ما میتوانیم کمک کنیم اما نمیتوانیم این کار را خودمان برای آنها انجام دهیم در حالی که آنها در گوشهای بنشینند و نظاره کنند.» اوباما به وضوح اعلام کرد که در ۲۴ ماه ریاستجمهوریاش به دنبال ساخت دولت- ملت در خاورمیانه یا جاهای دیگر نخواهد بود. وی افزود که کارشناسان در واشنگتن «معتقدند که میتوانید مهرههای شطرنج را روی میز حرکت دهید. وقتی آن کار (ساخت دولت- ملت) را انجام دادیم، در آتش آن سوختیم.»
افغانستان: آغازی جدید
اوضاع در افغانستان اینگونه به نظر میرسد:«کریسمس مبارک: جنگ تمام است» چرا که نیروهای ایساف پرچمهای خود را پایین کشیده و به ماموریت مسلحانه خود پایان دادند. طالبان هم این مراسم را به سخره گرفته و اعلام کرد که غرب میلیاردها دلار به دور ریخت و جان هزاران نفر را گرفت. آموزش و کمک به ارتش افغانستان ادامه خواهد یافت. حدود ۱۳ هزار نیرو- از جمله آمریکایی- در این کشور حضور دارند که زیر فرمان «Operation Resolute Support» عمل میکنند. برخی از این نیروها، عملیاتهای ضدتروریستی انجام میدهند؛ اما بعید است که برای مهار یاغیگری طالبان در استانهای جنوبی کافی باشد.
در سال جدید باید دید آیا اشرف غنی- بهعنوان جانشین کرزای- میتواند اوضاع را بهبود بخشد یا خیر. طنز سخن اینجا است که یکی از تراژدیهای سال ۲۰۱۴ – طالبان پاکستان به مدرسهای در پیشاور حمله کردند- ممکن است به او کمک کند. سال ها است که این دو کشور اتهاماتی (و گاهی هم تیراندازی) روانه یکدیگر میکنند و هر یک دیگری را متهم به حمایت از تروریسم میکند. در حالی که طالبان افغانستان از خاک پاکستان بهعنوان پایگاه استفاده میکند بنابراین طالبان پاکستان برای گریز از تلافی ارتش و تجدید دوباره قوا به افغانستان فرار میکنند.
یک روز پس از فاجعه مدرسه، یک مقام ارشد ارتش پاکستان برای دیدار با غنی به کابل رفت. پاکستان آشکارا خواهان اقدام علیه مغز متفکر حمله است که دست کم یکی از آنها گفته میشد در افغانستان است. غنی «جبران» و «تلافی» میخواهد که پاکستان ممکن است برای ارائه آن بیمیل باشد. این کشور همیشه طالبان افغانستان و گروههای وابسته به آن را به مثابه ابزاری علیه نفوذ هند در افغانستان مینگرد. هر دو کشور اما به دنبال افزایش همکاریها هم هستند. خیلی نادر است که یک حادثه مسیر منطقهای را تغییر دهد اما به نظر میرسد که پنجره نادری از فرصت برای عملیات هماهنگ علیه تروریسم وجود دارد. تاریخ منطقه نشان میدهد که این پنجره به مدت طولانی باز نمیماند. سرزمین ناهموار و غیرقابل انعطاف در این منطقه یار شورشیان و یاغیان است.
کاهش مالیات به خاطر نفت
براساس بیشتر پیشبینی ها، جهان برای افزایش رشد در سال ۲۰۱۵ به شدت به چین و آمریکا متکی خواهد بود. گلدمن ساکس رشد آمریکا را ۳ درصد و رشد چین را ۷ درصد پیشبینی کرده در حالی که در بیشتر اروپا رشد نه به این اندازه بلکه رگههایی کوچک از آن وجود خواهد داشت. با کاهش قیمت نفت میزان رشد ممکن است بهبود یابد. صندوق بینالمللی پول میگوید کاهش شدید قیمت نفت خام (کمتر از ۴۰ درصد از تابستان به این سو) یک درصد به رشد جهانی اضافه میکند. بسیاری (و نه همه) تحلیلگران انتظار دارند که قیمتها به تدریج بهبود یابد، اما فقط یک فاجعه در سوی تولید باعث بازگشت قیمت ۱۰۰دلاری به ازای هر بشکه میشود. برای اروپا، ایالاتمتحده و چین، قیمت پایین نفت خبر خوبی است. این ضرورتا کاهش مالیات برای مصرفکنندگان است. مجله اکونومیست تخمین میزند که میانگین موتورسواران آمریکایی ۸۰۰ دلار ذخیره میکنند، اما اقتصادهایی که به شدت متکی به درآمدهای نفتی هستند- نیجریه، روسیه و ونزوئلا- به مشقت خواهند افتاد. شرکتهای نفتی بدهکار هم همینطور. به ازای هر یک دلار کاهش قیمت نفت خام، ونزوئلا تقریبا ۷۰۰ میلیون دلار از درآمدهای خود را از دست میدهد و همین باعث میشود دخل و خرج این کشور جور در نیاید و واردات اساسی با مشکل مواجه شود. تقاضای راکد جهانی و تولید نفت شیل در آمریکا دو دلیل در کاهش قیمت نفت هستند. تصمیم عربستان برای کاهش ندادن تولید خود دلیل دیگر است. برخی تحلیلگران نفتی معتقدند که عربستان سعودی به دنبال به دست آوردن دوباره بازار نفتی خود بوده و میکوشد منابع «غیرمتعارف» مانند نفت شیل را از میدان به در کند و منتظر ورشکستگی تولیدکنندگان کوچکتر شیل باشد.
روسیه، مشکلی دیگر
یکی از روشنترین پیشبینیها در سال ۲۰۱۵ این است که روسیه سال سختی خواهد داشت. علاوه بر کاهش قیمت نفت، نرخ بالای بهره برای دفاع از روبلِ آسیبپذیر، اقتصاد در حال آب رفتن و تحریمهای مالی (که به دلیل حمله به اوکراین از آمریکا و اروپا علیه روسیه وضع شد) ترکیبی مسموم هستند. پرسش غیرقابل پاسخ این است که پوتین چگونه پاسخ خواهد داد. آیا او تلاش خود را مضاعف خواهد کرد، به دنبال تعامل نزدیکتر با چین و هند و سایر آسیا بر خواهد آمد و دستاندازیهایی در بالتیک انجام خواهد داد؟ پوتین برای اینکه افکار عمومی داخل را گمراه کند احتمالا به احساسات جداییطلبانه در میان اقلیت روس زبان در استونی در شهر «ناروا» دامن خواهد زد. برای مسکو سیاست الحاق اوکراین به ناتو به معنای تکرار سیاست «مهار» از سوی غرب است، اما ضعف روسیه- و اوکراین- ممکن است معاملهای را سبب شود. اوکراین برخی از شرایط ناتو را میپذیرد آن هم برای مدتی مشخص. با این وجود، تا زمانی که ستیز همچنان وجود داشته باشد شرکتهای روسی در مشقت بوده و نمیتوانند از بازار اعتباری بینالمللی استفاده کنند. سطح زندگی مردم روسیه هم با تورم و نرخ بهره خزنده آسیب خواهد دید.
چرخش به سوی چین
گذاری تاریخی در چین در حال آغاز شدن است: «چرخش» از اقتصاد مبتنی بر «کارگاه جهان» به اقتصادی که ضامن حمایت و تقویت آن درخواست داخلی است. رهبری چین در حال حرکت میان «رشد» و «اجرای اصلاحات ساختاری» است که شامل حمله به فساد نهادین و محدود کردن آن چیزی است که «بانکداری در سایه» مینامد. ارزش این بانکداری ۵ تریلیون دلار است. سال ۲۰۱۵ مرحلهای حساس در این گذار خواهد بود. یکی از اتفاقات ۲۰۱۵ احتمالا عزم پکن برای بازترسیم نقشه دریای چین جنوبی خواهد بود که این کشور مدعی ۸۰ درصد از آن است. محرک این ملیگرایی قاطعانه وعده نفت و گاز و اهمیت خطوط کشتیرانی منطقهای است. احتمالا ایالاتمتحده هم به این مناقشه کشیده شود.