سازمانها ازجمله کاربران رسانههای اجتماعی هستند که نه به انگیزه سرگرمی و گذران وقت بلکه با هدف بهرهگیری از امکانات و خدمات آنها در جهت تسهیل و تسریع در رویههای کاری سازمان و بهرهگیری از ابزارهای رسانههایاجتماعی برای افزایش کارآیی فرآیندهای کسبوکار خود در این رسانهها حضور مییابند.
اگر نگاهی داشته باشیم به اینکه سازمانها در حال انجام چهکارهایی در جهان رسانههایاجتماعی هستند، خواهیم دید که درواقع ۳ گروه سازمان در این رابطه وجود دارند:
الف: آنهایی که آن را به عنوان نوعی رسانه در نظر میگیرند
ب: آنهایی که آن را به عنوان شکلی از زیرساختها قلمداد میکنند
ج: سازمانهایی که آن را به عنوان یک عامل تغییرمیشناسند.
در ادامه نگاهی خواهیم داشت به اینکه هر یک از این مراحل به چه چیزی شبیه هستند و این مراحل چه فرصتهای برای سازمانها ارایه میدهند.
مرحله اول: رسانههای اجتماعی به عنوان نوعی از رسانه
مرحلهای است که در آن سازمانها، رسانه های اجتماعی را به عنوان یکی از راههای دسترسی به مخاطبان درنظر میگیرند، به عبارت دیگر کاری را انجام میدهند که ما همیشه در استفاده از رسانهها مد نظر داشتهایم. به دلیل آنکه این رسانهها «اجتماعی» هستند، نمیتوانیم برای آن از واژه «دسترسی» به مخاطب استفاده کنیم بلکه آن را«تعامل» با مخاطب مینامیم. چرا که این واژه بیشتر ویژگی اجتماعی را بیان میکند. این مرحلهای است که چالش درآن به عنوان حداکثر« تعامل» دیده میشود و به ایجاد مخاطبان از میان فالورها (دنبال کنندهها) میپردازد. ( ما تمایل داریم که مخاطبان رسانههای اجتماعی را اجتماع بنامیم به دلیل آنکه واژه مناسبتری به نظر میرسد.)
این مرحله معمولا شامل تولید محتوا به مقدار بسیار است چراکه به رسانههای اجتماعی به عنوان یک کانال متعارف توسعه و بازاریابی پیام نگریسته میشود و به دلیل آنکه به نظر میرسد که در آنجا کانالهای بیشتری وجود دارد. وظیفه افراد پرکردن این رسانهها با چیزهایی است که مصرف کنندگان آن را جذاب خواهند دید همچنین این مرحله به عنوان یک کانال و وظیفه پیام شناخته میشود. همانند آنهایی که با بازاریابی انبوه مرسوم مرتبط هستند.