بازاریابی سناریوی فرضی، ترکیبی هوشمندانه از تکنیکهای بازاریابی سنتی به همراه ابزارهای پیچیده پیشبینیکننده، به منظور تعیین استراتژیها و تکنیکهای بازاریابی برای محصولات احتمالی جدید است.
کارشناسان بازاریابی با استفاده از روشهای مطالعه درمورد مشتریان و گروههای تمرکز، به ارزیابی و اندازهگیری علاقه مشتریان به محصولات در دست تولید میپردازند.
این تکنیکها به بازاریابها این امکان را میدهند که دریابند چه محصولاتی بالاترین پتانسیل موفقیت را دارند و در عین حال از تولید محصولاتی که بالاترین احتمالات شکست را دارند، جلوگیری میکنند.
نحوه عملکرد
بازاریابان سناریوی فرضی، موقعیتهای احتمالی را به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی محصول در نظر میگیرند. آنها این سناریوها را طی مراحل تولید یک محصول جدید ایجاد میکنند تا واکنش مشتریان بالقوه خود را قبل از عرضه محصول در بازار مربوط، پیشبینی کنند. بازاریابان این دادهها را از طریق نظرسنجیهای مشتریان، مصاحبهها و دیگر تعاملات و تجزیه و تحلیل نتایج مربوط به آن به دست میآورند. اگر تحلیل درستی از دادهها صورت بگیرد، بازاریابها میتوانند استراتژیها و تاکتیکهایی برای راهاندازی کمپین بازاریابی محصول ایجاد کنند.
کاربرد
بازاریابان اغلب با استفاده از سناریوهای فرضی، تغییرات لازم را در مورد یک محصول اعمال میکنند و تستهای بازاریابی هدفمندی را بر روی این نسخههای جدیدتر اجرا میسازند. عموما این تغییرات شامل تغییر در رنگ، اندازه، لوگو یا بستهبندی و... میشوند. برای مثال، در سال 1992 شرکت پپسی کولا، نوشابه پپسی کریستال را تولید کرد که مدل شفاف و بدون کافئین محصولات این برند بود. این نوشابه توانست در بازارهای کوچکتر به موفقیت نسبی دست یابد، اما موفقیت پایداری به دست نیاورد. به همین دلیل پپسی تولید این محصول را در سال 1994 متوقف کرد.