مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۱۳ مطلب با موضوع «آموزش و مهارت :: ابزار» ثبت شده است

۱۳بهمن

امروزه جبر دنیا به ما تحمیل میکند که کسب و کار، محوری اصلی به اسم ارتباطات دارد به شکلی که میزان گسترش کار شما در برخی موارد ارتباط مستقیمی با شبکه ارتباطات شما دارد.

دنیای فضای مجازی و ابزار شبکه های اجتماعی یکی از راه­کارهای اصلی توسعه ارتباطات هستند. ارائه زیر توسط یکی از مشاوران مجموعه جهت آموزش تهیه شده است و امیدواریم به شکل کلی اهمیت و چارچوب موضوع را مطرح نماید.

 

لطفا فایل را از مسیر زیر دانلود یا مشاهده نمایید.

 

http://www.slideshare.net/MehdiAleAhmad/ss-42463808

۰۷آذر

در اغلب موارد تعارضات و ناکارآمدی در تیم‌های کاری ریشه در نداشتن اهداف شفاف، عدم درک صحیح نقش‌ها، فرآیندهای تعریف‌نشده و ارتباطات ضعیف در تیم دارد. 

با صرف زمان برای شفافیت و رسیدگی به هریک از عوامل موثر ذکرشده، می‌توان تیمی قدرتمند برای حل مسائل تا رسیدن به نتایج مطلوب تشکیل داد. در این نوشتار، مدل GRPI به‌عنوان ابزاری ساده برای کمک به این کار معرفی می‌شود. 


 معرفی ابزار
ابزار GRPI برای اولین بار توسط (ریچارد بکهارد) یکی از بنیانگذاران توسعه سازمانی معرفی شده است. GRPI مخفف واژگان زیر است: 
• اهداف (Goals) 
• نقش‌ها (Roles) 
• فرآیندها (Processes یا Procedures) 
• ارتباطات (Interactions) 
ابهام در هریک از سطوح می‌تواند روی سطح بعدی اثر گذاشته و موجب بروز ابهامات بیشتر شود. 

  • • اگر اهداف مشخص و شفاف نباشد، نقش‌های فردی با عدم قطعیت مواجه می‌شوند. 
  • • اگر وضعیت نقش‌ها در تیم معلوم نباشد، منجر به تعارض در فرآیندها می‌شود. 
  • • اگر فرآیندها وضعیت نامشخصی داشته باشند، درگیری و تعارضات زیادی در ارتباطات بین اعضای تیم پدیدار خواهد شد. 

بنابراین شفافیت حداکثری در هریک از مولفه‌های GRPI، کمک به اثربخشی هرچه بیشتر تیم کاری خواهد کرد. 


اکنون با جزئیات بیشتری به بررسی اجزای این ابزار پرداخته می‌شود: 
1. اهداف (Goals)
هدف‌گذاری، یکی از اساسی‌ترین اقدامات برای داشتن تیم کاری یا سازمانی اثربخش است. هنگامی که «چشم‌انداز مشترک» و «ارزش‌های مشترک» به خوبی شفاف شده باشد، اعضای تیم نیز قادر به درک آن خواهند بود. 
برای اطمینان از وضعیت اهداف می‌توانید این سوالات را از خود بپرسید: 
 آیا ماموریت و اهداف تیم روشن و مشخص است؟  آیا اهداف تعیین شده هماهنگ با وضعیت اعضای تیم هست؟  آیا اعضای تیم این اهداف را به خوبی درک می‌کنند و آنها را به‌عنوان وظایف اصلی خود پذیرفته اند؟  اهداف اولویت‌دار تیم کدامند؟ آیا همه اعضای تیم با این اولویت‌بندی موافقند؟  آیا اعضای تیم کاری، نسبت به اهداف احساس تعهد دارند؟ 


2. نقش‌ها (Roles)
نقش‌ها و مسوولیت‌ها نشان‌دهنده جایگاه‌های شغلی رسمی و غیررسمی افراد در تیم کاری هستند. معمولا هر یک از نقش‌ها در تیم کاری برای تحقق اهداف تعیین‌شده به افراد محول می‌شود. موضوع مهم در عامل نقش‌ها، درک عمیق افراد از مسوولیت‌ها و سطوح اختیارات ایشان است. به‌طور بدیهی با شفاف بودن هرچه بیشتر نقش‌ها، میزان اثربخشی تیم کاری بالاتر خواهد رفت. 
برای اطمینان از وضعیت نقش‌ها می‌توانید سوالات زیر را از خود بپرسید: آیا نقش‌ها و مسوولیت‌ها به وضوح تشریح، درک و پذیرفته شده است؟ آیا نقش‌های تعریف شده به‌طور کامل از اهداف تیم پشتیبانی می‌کند؟  آیا اعضای تیم شایستگی و منابع لازم برای انجام نقش‌های خود را دارند؟  آیا رهبری رسمی (یا‌غیررسمی) در تیم وجود دارد؟  اعضای تیم چه توقعاتی از یکدیگر دارند؟  آیا این انتظارات به اشتراک گذاشته شده است؟  آیا اهداف فردی در تیم با اهداف کلی تیم سازگاری دارد؟ 


3. فرآیندها
فرآیندها توافق‌نامه‌هایی هستند که اعضای تیم را برای تحقق اهداف تعیین‌شده تیم راهنمایی می‌کنند. فرآیندها می‌توانند شامل ارتباطات، آموزش، تصمیم‌گیری، حل مساله و برنامه‌ریزی باشند. 
برای اطمینان از وضعیت فرآیند‌ها می‌توانید سوالات زیر را از خود بپرسید: آیا فرآیندها و دستورالعمل‌های تیم (مانند روش حل مساله، روش‌های ارتباطات، فرآیندهای تصمیم‌گیری، تخصیص منابع) درک و پذیرفته شده است؟  آیا فرآیندها و دستورالعمل‌ها اهداف و نقش‌های تیم را به‌خوبی پشتیبانی می‌کند؟  تصمیمات در تیم چگونه اتخاذ می‌شود؟ آیا میزان اختیارات روشن و شفاف است؟  آیا در سرتاسر تیم کاری، فرآیند ارتباطات بین اعضا به خوبی عمل می‌کند؟  مشکلات و تعارضات بین اعضا چگونه حل و فصل می‌شود؟  هماهنگی بین فعالیت‌های اعضای تیم چگونه است؟  آیا دستورالعملی برای ارائه گزارش و اظهار عملکرد اعضا وجود دارد؟ 


4. ارتباطات (Interactions) 
این عامل در ابزار GRPI، نشان‌دهنده چگونگی ارتباطات اعضای تیم کاری با یکدیگر و ذی‌نفعان بیرونی تیم است. سبک رهبری تیم کاری، تاثیر زیادی در نحوه ارتباطات بین اعضا دارد و جنبه‌ای حیاتی برای ایجاد اعتماد و پاسخگویی افراد به شمار می‌آید. رهبری که به خوبی گوش می‌کند و به موقع بازخورد موثر می‌دهد، می‌تواند محیطی مناسب برای ارتباطات در تیم ایجاد کند. برای اطمینان از وضعیت ارتباطات در تیم می‌توانید سوالات زیر را از خود بپرسید:
 آیا سطح سالم از اعتماد، باز بودن فضای ارتباطی و پذیرش در تیم وجود دارد؟  اعضای تیم کاری نسبت به یکدیگر چه احساسی دارند؟  آیا نیازهای فردی افراد در تیم به رسمیت شناخته شده و مورد احترام است؟  آیا شرایط تیم اجازه انتقاد و به اشتراک‌گذاری نگرانی‌ها و دغدغه‌ها را می‌دهد؟  آیا رهبر و اعضای تیم برای ارائه بازخورد اشتیاق دارند؟
به‌خاطر داشته باشید انتخاب و به‌کارگیری ابزارهای بهبود اثربخشی کار تیمی، برای تیم‌های کاری، سازمان‌ها و کشورهایی که در آن افراد نیاز جدی به بهبود همکاری با هم دارند، یک الزام است.

۰۸آبان

تحلیل PEST چیست؟ ( ? What is PEST Analysis )

شناخت محیطی که شرکت در آن به کسب و کار می پردازد در تعیین استراتژی ها و پیاده سازی آنها از اهمیت فراوانی برخوردار است. شناختی که منجر به شناسایی فرصت ها و تهدیدات خارجی سازمان خواهد شد، بر موفقیت سازمانها تاثیر بسزایی خواهد داشت.

مهمترین متغییرهای محیط خارجی که بر کسب و کار و فعالیت شرکت تاثیر می گذارند عبارتند از :

  1. مسائل سیاسی Politics
  2. مسائل اقتصادی Economics
  3. مسائل اجتماعی Social
  4. مسائل تکنولوژیکی Technological

که از حروف ابتدای این فاکتورها، تحلیل PEST به وجود آمده است ( برخی این تحلیل را STEP نیز نامیده اند) . تحلیل PEST بخشی از یک تحلیل جامع تر می باشد. تحلیل جامع محیط شامل دو بخش تحلیل داخلی سازمان و تحلیل خارجی سازمان می باشد، تحلیل خارجی خود به دو دسته ی تحلیل متغیرهای کلان و خرد تقسیم می شود، و PEST به تحلیل کلان محیط خارجی تعلق دارد.

 

تحلیل متغیرهای سیاسی

قوانین و آن چه از سوی سازمانهای دولتی تعیین می شود، بدون شک بر کسب و کارها تاثیر فراوانی دارند. این موارد می تواند شامل قوانین رسمی و غیر رسمی باشد که بر محیط فعالیت سازمان موثر است. این تاثیر در ایران که اقتصاد آن دولتی است، بیش از سایر کشورها نیز می باشد. در ایران دولت نه تنها تعیین کننده قوانین است (نقشی که دولت در کشورهی با اقصاد غیردوبتی نیز ایفا می کند)، بلکه در بسیاری موارد خود به عنوان یک رقیب برای کسب و کارها و در برخی موارد می تواند یک مشتری مهم برای کسب و کارها باشد.

۱۴شهریور

موضوع اعتماد، از جمله مواردی است که شاید در تمام جنبه‌های زندگی ما تاثیرگذار باشد. اما به ویژه در سازمان‌ها، اعتماد نقش محوری در میزان مشارکت و نحوه عملکرد کارکنان دارد. 
نظرسنجی که اخیرا در سطح شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی کشور آمریکا انجام شده است، نشان‌دهنده آن است که تنها هفت درصد کارکنان به رهبران سازمانی اعتماد دارند و همین تحقیق بیان می‌کند یکی از دلایل اصلی ترک کارکنان از سازمان همین عامل است. اعتماد، عاملی است که چگونگی تعامل افراد با یکدیگر وایجاد ارتباطات اثربخش را تعیین می‌کند. اعتماد ارتباط مهمی با پیشرفت در زندگی شخصی و حرفه‌ای دارد. مطالعات انجام شده در سازمان‌های موفق نشان می‌دهد بهره‌وری، درآمد و سودآوری ارتباط مستقیم با سطح اعتماد در محیط کار دارد. فقدان اعتماد منجر به شک و اضطراب در بین کارکنان می‌شود. وقتی کارکنان به رهبران سازمانی خود بی‌اعتماد باشند، سطح مشارکت آنها به حداقل می‌رسد و در برابر هرگونه تغییری مقاومت می‌کنند. 


 معرفی ابزار
دکتر بلانچارد طی پژوهش از هزار رهبر سازمانی، به این نتیجه رسیده است که پنجاه و نه درصد از پاسخ‌دهندگان به دلیل بی‌اعتمادی به سازمان و به‌طور ویژه عدم ارتباط مناسب و صداقت سازمان خود را ترک می‌کنند. ابزار مدل ABCD، شامل چهار عنصر کلیدی است که رهبران برای ایجاد یا بازسازی اعتماد به آن نیاز دارند. با استفاده از این ابزار قادر خواهید بود به ایجاد برنامه‌ای برای افزایش سطح اعتماد در روابط یا بازسازی روابطی که اعتماد در آن از میان رفته است، اقدام کنید. 

چهار عنصر این ابزار عبارت است از: 

 

  1. Able (توانایی)، که نشاندهنده شایستگی‌ها است. آیا رهبران از چگونگی انجام کارها اطلاع دارند؟ آیا آنها توانایی انجام کاری را که ارجاع می‌دهند، دارند؟ آیا شناخت کافی از منابع، کارکنان و تجهیزات سازمان دارند؟ 
  2. Believable (باورپذیری)، که نشان‌دهنده صداقت است. مدیران باید در ارتباط خود با کارکنان صادق باشند. کارکنان باید احساس کنند که با آنها منصفانه برخورد می‌شود. وقتی افراد مشاهده کنند که در سازمان مطابق با میزان عملکرد آنها، جبران خدمت صورت می‌گیرد، احساس خواهند کرد که ارزش‌گذاری برای آنها بر همین اساس صورت می‌گیرد و به این ترتیب می‌توانند بر رهبران خود تکیه کنند.
  3.  Connected (در ارتباط بودن)، به معنای مراقبت و دغدغه داشتن برای افراد است. این عنصر نشان‌دهنده تمرکز بر افراد و شناسایی نیازهای آنها است و مهارت‌های ارتباطی در این عنصر نقش مهمی را ایفا می‌کنند. رهبران باید بتوانند به‌طور آشکارا اطلاعات مورد نیاز در مورد خود و سازمان را در اختیار کارکنان قرار دهند. این روش موجب اعتمادسازی و ایجاد حس ارتباطی مناسب میان کارکنان و رهبران سازمان می‌شود.
  4.  Dependable (قابلیت اعتماد)، عمل کردن به آنچه می‌گویید! کارکنان سازمان هوشمند هستند و با دقت رهبران سازمانی خود را رصد می‌کنند. قابلیت اعتماد در افراد سازمان زمانی به وجود می‌آید که باور کنند رهبران سازمان به آنچه می‌گویند دقیقا عمل کنند. اکنون پس از آگاهی از عناصر اساسی مدل ABCD، اگر در سازمان خود به دنبال افزایش سطح اعتماد هستید، گام‌های زیر را بردارید.