کارآیی، مزیت کسب و کار الکترونیکی را در کاهش هزینه های داد و ستد آشکار می سازد (از این روی شامل هزینه داد و ستد است) (ویلیامسون،1975). با استفاده از کسب و کار الکترونیکی جستجوی تامین کنندگان، برقراری ارتباط و داد و ستد با آنها و مشتریان سریعتر و آسانتر می شود. در نتیجه، هزینه ها کاهش می یابند، و انتخابهای بیشتری در انتخاب شرکای داد و ستد در دسترس قرار می گیرند. با استفاده از کسب و کار الکترونیکی، اطلاعات بیشتری در مورد طرف مقابل داد و ستد در دسترس است، که این امر عدم تقارن اطلاعات را جاهش می دهد، که این کاهش نیز به نوبه خود ریسک را – برای هر دو طرف داد و ستد- پایین می آورد. (هدمن و کالینگ،2003)
تازگی منابع ارزش است. زیرا با توجه به نظریه شومپیتر در مورد نوآوری (1934)، تازگی امکان تولید محصولات، خدمات، فرایندهای جدید را فراهم می آورد. از این رو، تازگی مزیت بالقوه اولین استفاده کننده را فراهم می آورد. اما کسب و کار الکترونیکی همچنین امکانات توسعه ساختارهای داد و ستدی جدید مانند بازارهای معکوس[1] و مزایده های[2] مشتری – با – مشتری[3] را به وجود می آورد، که کسب و کارهای جدید را امکانپذیر می سازند، و این به نوبه ی خود موجب مزیت های اولین استفاده کننده می شود. یک خصوصیت کلیدی کسب و کار الکترونیکی، توانایی آن برای ساخت و کمک به شبکه های بازیگرانی است که ممکن است در بازار فیزیکی قادر به تعامل با هم نباشند. مکمل ها با امکان عرضه محصولات یا خدمات به صورت بسته ای اشاره دارد (همراه کردن خدمات با محصولات و یا ارایه محصولات با خدمات مربوط به آن). این امر براساس منطق دیدگاه منبع – محور (بارنی،1991) است، که بیان می کند که مکمل دارایی، خود منبع ارزش است. به طور عمودی، عرضه ها می توانند برای دربرگرفتن هم محصول و هم خدمات پس از فروش، برای مثال با رایانه ها، توسعه داده شوند. به طور افقی، کسب و کار الکترونیکی امکان توسعه از برای مثال بلیط های هواپیمایی به میلان به پیش بینی آب و هوا میلان، یا از کتاب ها به دی وی دی ها فراهم می آورد. مکمل هم بودن همچنین میان محصولات آنلاین و آفلاین وجود دارد. در بارنزاندنوبل دات کام[4] ، یک کتابفروشی آنلاین پیشتاز در ایالات متحده که در اصل از نوع کسب و کار خشت و گلی است، خریداران الکترونیکی می توانند سفارشات خود را به طور یکجا از یکی از فروشگاه ها تحویل بگیرند. از نظر مشتریان، ارزش (که از این انتخاب حاصل می شود) قیمت کاهش یافته است. از نظر کتابفروش، ارزش در جاهش هزینه های توزیع و بدست آوردن مشتری جهت وارد شدن به فروشگاه و خرید بالقوه کتاب های اصافی از قفسه های کتابفروش است. قفل کردن در بازار، یک منبع ارزش وابسته به این واقعیت است که کسب و کار الکترونیکی می تواند برای مشتریان هزینه های جابجایی ایجاد کند (ویلیامسون،1975؛پورتر،1980) و اینکه برگشت های فزاینده ای در سرمایه گذاری های کسب و کار الکترونیکی وجود دارد (آرتور[5]،1996).
کسب و کار الکترونیکی می تواند پیوندهای میان طرفین داد و ستد را تقویت نماید و مشتریان را به یک تامین کننده به خصوص وابسته سازد. برای مثال، از طریق برنامه های وفاداری (مانند برنامه های آگهی و اعلان متعدد)، از طریق طراحی برتر (مانند سفارشی سازی وب سایت ها یا کارت های خرید اختصاصی نظایر آن). جنبه دیگر برای کسب و کار الکترونیکی، پتانسیل آن برای افزایش برگشت های سرمایه است. در حالی که عرضه سنتی با برگشت های نزولی روبرو هستند (قیمتی که بازار حاضر است به ازای هر واحد بپردازد با مقادیر انباشته شده ای از کالا و خدمات که توسط بازار کسب می شود، کاهش می یابد)، هرچه مشتریان بیشتری وجود داشته باشد، عرضه های مبتنی بر اطلاعات[6] ارزش بیشتری پیدا می کنند. اولین تلفن در اصطلاحات علمی چندان اهمیت ندارد، زیرا شخص دیگری برای برقراری مکالمه تلفنی وجود ندارد. اما با تلفن دومی که اتصال برقرار می شود، مشارکت در شبکه جذابتر می گردد. با ورود هر مشارکت کننده جدید بر روی خط تلفن، تعداد ارتباط ها به طور نمایی که رشد می کند – و همین طور ارزش عملی حضور یک مشارکت کننده در شبکه، در صورتی که سایر مسایل یکسان باشد، به طور نمایی افزایش می یابد. اتاق های گفتگو[7] و تابلوهای اعلانات[8] مثال های دیگری از این بحث هستند. علاوه بر این، جدا از ارزش عملی حضور داشتن در یک شبکه (به عنوان بخشی از یک شبکه بزرگتر بودن)، یک مولفه روانشناختی نیز وجود دارد که افراد را به ایجاد یک شبکه با هم ترغیب می نماید و مشارکت کردن در یک شبکه را با ارزش می سازد. چنان که این مطلب برای روندها و موجها در هر الگوی مصرف دیده می شود ما محصولات را از تامین کنندگان معروف می خریم)، تعلق داشتن یا تجارت کردن با یک شبکه معروف ممکن است از لحاض اجتماعی کار صحیحی تلقی شود، که بنابراین مشارکت کنندگان را به خود جذب می کند. (هدمن و کالینگ،2003)
بنا به تحقیق آمیت و زوت، کسب و کار الکترونیکی به طور بالقوه ارزش را برای همه ذینفعان شبکه، که همان مشتریان، تامین کنندگان و سایرین هستند، ایجاد می کند. چارچوب "آمیت و زوت" غنی و جامع است. با این حال، یک نقطه ضعف مقاله "آمیت و زوت" این است که آنها فرایندهای پیاده سازی و مسایلی را که شرکت ها در زمان راه اندازی اقدامات همراه با ریسک کسب و کار الکترونیکی با آنها مواجه هستند، توصیف نمی کنند. این موضوع, با درنظر گرفتن رویکرد آنها، که عبارت است از شناخت موانع ارزش در کسب و کار الکترونیکی، چندان عجیب به نظر نمی رسد. به هر حال، ممکن است کسی این مطلب را بیان کند که درک کامل منابع ارزش می بایست شامل درک عواملی که مانع ارزش می شوند نیز باشد. از این حیث، مقاله "آمیت و زوت" نماینده رویکرد خوش بینی جدید نسبت به فناوری اطلاعات است، کف توسط خوش بینی نسبی و فقدان کسب و کارهای الکترونیکی بادوام که می توانند موضوع تحقیقات دیگری باشند، هدیت می شود. (هدمن و کالینگ،2003)
تحقیقات موجود در فناوری اطلاعات و استراتژی منحصراً بر روی کسب و کار الکترونیکی تمر کز نمی کند، اگر چه این موضوع، زمینه اصلی و مرکزی تحقیق است. تحقیقات در مورد سیستم ها و برنامه های کاربردی پیشرفته دیگری نیز انجام می شود، مانند سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری، سیستم های برنام ریزی منابع سازمانی، سیستم های مدیریت زنجیره تامین، سیستم های مدیریت دانش، اینترانت و شبکه ها.. (هدمن و کالینگ،2003)