مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۱۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کسب و کار» ثبت شده است

۲۳شهریور

برخلاف باور عمومی، رقابت با شرکت‌های بزرگ برای شرکتی که تازه راه‌اندازی شده است، نقطه ضعف محسوب نمی‌شود. 

 حتی کارآفرین‌های باتجربه نیز گاهی تصورات منسوخی درباره نحوه کارکرد دنیای کسب‌وکار دارند. توجه نداشتن به واقعیت باعث می‌شود این افسانه را باور کنید که شرکت‌های  کوچک در برابر شرکت‌های بزرگ در موضع ضعف قرار دارند. 
در اینجا پنج باور غلط بسیار رایج را درباره شرکت‌هایی که به تازگی شروع به کار کرده‌اند همراه با حقایقی که کمتر به آنها توجه شده بررسی می‌کنیم:

افسانه شماره 1. فروش برای یک برند ناشناخته بسیار دشوار است.
 نمی‌توان این حقیقت را کتمان کرد که برند شناخته شده باعث می‌شود فروش به سادگی انجام شود؛ اما در واقع تنها چند برند محدود هستند که قادرند هر کسی را به سمت خود جذب کنند. در اغلب موارد  تفاوتی بین یک برند جدید و برند قدیمی نیست. علاوه بر این بسیار پیش آمده که برخی از برندهای قدیمی در طول زمان تجربه بدی را برای مشتریان ایجاد کرده باشند و شهرتشان به دلیل وجود آن نکته منفی، خدشه دار شده است. مزیت برند جدید این است که  حداقل این مشکل را ندارد.
واقعیت: ویژگی محصول  است که برند  را در نظر مشتریان تعریف می‌کند. 

افسانه شماره 2. مشتریان به شرکت‌هایی که تازه وارد بازار شده‌اند، اعتماد ندارند. 
به همان ‌اندازه که داشتن یک سابقه درخشان مهم  است، توانایی عرضه محصول جدید و متمایز نیز ارزشمند است. شرکت‌های موفق (مانند شرکت شما) معمولا در جست‌جوی چیزی هستند که به آنها مزیت بدهد و از سایرین متمایز کند. اگر بتوانید این کار را انجام دهید فرقی نمی‌کند که دیروز تاسیس شده‌اید یا از دهه 1890 در بازار حضور دارید.
واقعیت: چیزی که برای مشتریان  اهمیت دارد کاری است که می‌توانید انجام دهید، نه زمان تاسیس شرکتتان. 

افسانه شماره 3. ما برای ارائه خدمت به مشتریان بزرگ خیلی کوچک هستیم. 
یک لحظه به این موضوع فکر کنید. آیا تا کنون برایتان پیش آمده که از یک شرکت بزرگ خدمات نامناسبی دریافت کرده باشید؟ آیا در واقعیت، این موضوع که شرکت‌های بزرگ خدمات بهتری ارائه می‌کنند بیشتر از اینکه یک قانون باشد، یک انتظار نیست؟ به عنوان شرکتی که تازه راه‌اندازی شده است الزامی ندارید برای ارائه خدمات مناسب خودتان را با لایه‌های بوروکراسی و نامه نگاری‌های مرسوم در شرکت‌های بزرگ مشغول کنید. در واقع این شانس را دارید که حتی اگر خیلی کوچک باشید در ارائه خدمات بهتر  چابک‌تر عمل کنید.
واقعیت: برای ارائه خدمات بهتر به مشتریان  مهم داشتن تمرکز است، نه‌اندازه شرکت. 

افسانه شماره 4. محصولات آزمایش نشده ما در بازار‌ها به سختی فروش می‌روند. 
احتمالا کسی تمایل ندارد محصولات شرکت‌های متاخری را انتخاب کند که صبر کرده‌اند تا همه رقبای  موجود در بازار، کالایی را به بازار عرضه کنند و بعد آنها همان کالا یا خدمات را عرضه کنند. به هر حال در دنیای کسب‌وکار سریع امروز توانایی نوآوری ارزش بالایی دارد و بسیاری از شرکت‌ها برای ارائه ایده‌های جدید تلاش بالایی از خودشان نشان می‌دهند.
واقعیت: اگر ایده خوبی داشته باشید، مشتریان به سراغ شما خواهند آمد.

افسانه شماره 5. تعداد زیاد رقبا باعث می‌شود که از بازار خارج شویم. 
مسلما چنین اتفاقی می‌تواند رخ دهد. اما تنها درصورتی که نتوانید چیزی را که شرکت‌های بزرگ نمی‌خواهند یا نمی‌توانند عرضه کنند، ارائه دهید. به جای اینکه خودتان را با بزرگان بازار درگیر کنید، در جست‌وجوی مشتریانی باشید که شرکت‌های بزرگ (که تنها به ارائه خدمات به مشتریان بزرگ فکر می‌کنند) خدمات خوبی به آنها ارائه نمی‌دهند. کسب‌وکار خود را در حاشیه بازار ( جایی که  بزرگان بازار آن را نادیده می‌گیرند یا متوجه آن نیستند) بنا کنید. 
واقعیت: می‌توانید کوچک‌تر ، سریع‌تر  و البته بهتر باشید.
۲۳شهریور

شرکت مدیا مارکت (Media Markt)، یکی از بزرگ‌ترین خرده‌فروشی‌های لوازم الکترونیکی در اروپا، مثل بسیاری از خرده‌فروشی‌های دیگر با فرصت‌هایی برای افزایش درآمد از طریق فروش آنلاین روبه‌رو بوده است.

اما اولین تلاش این شرکت برای فروش اینترنتی به تلاقی و تقابل بین کانال‌های فروش آن منجر شد و فروشگاه آنلاین این شرکت در نهایت تعطیل شد. اما اکنون که مدیا مارکت تملک شرکت ردکون (Redcoon) را به عنوان یک توزیع‌کننده خدمات اینترنتی به دست آورده، آماده است که بار دیگر فروش اینترنتی را امتحان کند. 
اما این تلاش جدید در حالی قرار است آغاز شود که این شرکت با چالش‌های مهم دیگری روبه‌رو است: توسعه حضور کسب‌وکارش در چین، پیشرفت شرکت آمازون در اروپا، پیش رو داشتن رقیب زنجیره‌ای بزرگی مانند بست بای، تغییرات در روند تقاضا برای برخی محصولات و ظهور برندهای جدید. 

هر شرکتی منحصر به فرد است
مدیا مارکت در کنار شرکت‌های ساترن (Saturn) و ردکون، شرکت اختلاطی مدیا-ساترن هلدینگ را تشکیل داده‌اند که توسط شرکت آلمانی گروپ مترو اداره می‌شود. اما با اینکه اسم این دو شرکت با هم ادغام شده، هر کدام عملکرد و مدیریت مستقلی دارند و حتی با هم رقابت هم می‌کند. بیشتر مصرف‌کنندگان نمی‌دانند که این سه برند یک مدیریت واحد دارند. 
در مورد مدیا مارکت، استقلال مدیریت کسب‌وکار فقط به شرکت مادر منحصر نیست و فروشگاه‌های زنجیره‌ای آن هم از این استقلال برخوردار هستند. هر فروشگاه به عنوان یک شرکت با مسوولیت محدود تاسیس می‌شود و مدیران آن هر کدام 10 درصد از سهام فروشگاه را در اختیار دارند. آنها در واقع مدیران فروشگاه محسوب نمی‌شوند، بلکه شرکای مدیریتی و کارآفرین هستند. هر چقدر که آنها به معیار عملکردهای قبلی وفادار بمانند، در تصمیم‌گیری برای محصولات، قیمت‌گذاری، خرید، بازاریابی و استخدام نیرو مستقل هستند. 
به همین دلیل، کالاهایی که در هر فروشگاه به معرض نمایش گذاشته می‌شود، با هم فرق دارند و قیمت‌گذاری آنها نیز با توجه به موقعیت محل و شرایط مشتریان دائم آن فروشگاه متفاوت است. 

استقبال از دردسر
اولین زخمی که مدیا مارکت از فروش آنلاین خورد در سال 2000 و پس از راه‌اندازی یک پورتال مستقل و خودگردان برای فروش کالا از طریق اینترنت بود. 
ساختار غیرمتمرکز مدیا مارکت باعث شد کارها به خوبی پیش نرود. هر فروشگاه تبلیغات و عملکرد خود را با مشتریان محلی خود تطبیق می‌داد. بنابراین پورتال مدیا مارکت سرشار از کالا و قیمت‌های ناهمگون بود. ناگهان، فروشگاه‌های فیزیکی مدیا، مارکت مجبور شدند قیمت‌های خود را با قیمت‌های اینترنتی که در سطح ملی بنا نهاده شده بود، هماهنگ کنند. شرایط وقتی بدتر شد که بسیاری از مصرف‌کنندگانی که خرید آنلاین انجام داده بودند، به فروشگاه‌های فیزیکی مراجعه کردند تا خدمات پس از فروش دریافت کنند؛ موضوعی که هزینه‌های فروشگاه‌ها را افزایش داد، در حالی که درآمدی برای آنها نداشت. 
در واقع، راه‌اندازی فروش اینترنتی در میان کانال‌های فروش مختلف مدیامارکت تعارض ایجاد کرد. این موضوع نه‌تنها بر فروش و سود کلی فروشگاه‌های قبلی تاثیر گذاشت، بلکه برای مدیران سهامدار هم گران تمام شد و در نهایت تنش‌های داخلی شدیدی در این شرکت به وجود آمد. 

به دنبال یک استراتژی چندکاناله
کل داستان در سال 2007 پایان یافت، اما مدیران شرکت می‌دانستند که تعطیل کردن فروش اینترنتی راه‌حل این موضوع نیست. با توجه به اینکه تحقیقات متعدد نشان داده فروش اینترنتی هر روز سهم بازار بیشتری به دست می‌آورد و فروشگاه‌های سنتی در بهترین حالت راکد هستند، مدیا مارکت فهمید که نمی‌تواند برخلاف جریان آب شنا کند. این شرکت مجبور بود راه بهتری پیدا کند، راهی که تعارض بین کانال‌های فروش مختلف آن را حل و فصل کند. 
در سال 2011 فرصت ادغام با شرکت ردکون که فعالیت آن صرفا اینترنتی بود و در فروش آنلاین کالاهای الکترونیکی در حراجی‌های بزرگ تخصص داشت، به وجود آمد. بنابراین مدیا مارکت از این تعامل استفاده کرد تا پایگاه‌های فروش آنلاین را احیا کند. 
برای اجرای استراتژی چند کاناله، مدیران شرکت پنج رکن را ایجاد کردند:
• مدل آنلاین کاملا با فروشگاه‌های فیزیکی تلفیق شود.
• هم در اینترنت و هم خارج از آن، باید یک برند یکسان– یا مدیا مارکت یا ساترن- مورد استفاده قرار بگیرد. 
• قیمت‌ها باید در اینترنت تعیین شوند، چون در سطح کشور رقابتی‌تر و شفاف‌تر خواهد بود. 
• دامنه گسترده‌ای از محصولات باید در اینترنت ارائه شود، در حالی که فروشگاه‌ها می‌توانند به روش غیرمتمرکز خود ادامه دهند. 
• تهیه و توزیع کالاها باید در یک کارگاه مرکزی سازمان دهی شود، در حالی که بخشی از بخش‌ها می‌توانند برون‌سپاری شوند، می‌توان با بهترین عرضه‌کنندگان همکاری کرد و بین فروشگاه‌های زنجیره‌ای باید یکپارچگی کاملی وجود داشته باشد. 
این تجربه به مدیا مارکت اجازه داده مسائلی را که در اولین تلاش خود برای راه‌اندازی فروش آنلاین به مشکلاتی حیاتی تبدیل شده بودند، حل کند. 
اما مدیران شرکت هنوز با مسائلی استراتژیک روبه‌رو هستند، چگونه می‌توان انگیزه کافی برای مدیران فروشگاه‌ها ایجاد کرد و در عین حال از تعارض بین کانال‌های فروش جلوگیری کرد؟ چگونه می‌توان قیمت‌های فروش آنلاین را در سطح ملی تعیین کرد، در حالی که به فروشگاه‌ها اجازه داد همچنان با توجه به شرایط محل و مشتریانشان به طور مستقل قیمت‌گذاری کنند؟ و مدیامارکت چگونه می‌تواند با خرده‌فروشی‌های آنلاین بزرگی مانند آمازون رقابت کند؟

نظر کارشناسان
آندرئاس سیتز، مدیر منابع انسانی
شرکت C&A:
مدیا مارکت می‌داند به‌رغم مشکلاتی که در گذشته برای راه‌اندازی فروش آنلاین داشته، احیای رشد فروش بدون حضور آنلاین گزینه مناسبی نیست. این شرکت باید راه‌های بهتری برای حل مشکل تعارض بین کانال‌های مختلف فروش خود پیدا کند. توصیه من این است که یک استراتژی چندکاناله واقعی در همه بازارها داشته باشد تا بتواند تجربه مشتری را در کانال‌های آنلاین، آفلاین، موبایل و رسانه‌های اجتماعی توسعه دهد. 
با توجه به اینکه مدیا مارکت در کنار ساترن، موقعیت پیشتازی برای کالاهای مصرفی الکترونیکی با ارزش در بازار آفلاین دارد، دلیلی وجود ندارد که نتواند در حوزه آنلاین نیز عملکرد قابل توجهی داشته باشد. اما انجام این کار نیازمند یک مدل کسب‌وکار کاملا یکپارچه در کانال‌های فیزیکی و دیجیتال است. برندسازی و قیمت‌گذاری یکپارچه و منسجم بودن کالاها و خدمات فاکتورهای حیاتی 
موفقیت هستند. 
مدیا مارکت باید قابلیت‌های سازمانی خود را بسط دهد تا نیازها و خواسته‌های مصرف‌کنندگان آنلاین خود را که به قیمت، دسترس پذیری، سرعت، راحتی و امنیت داده اهمیت می‌دهند، برطرف کند. 
برای تحقق این هدف، کل سازمان از جمله مدیران فروشگاه‌ها باید انگیزه داشته باشند که از استراتژی چندکاناله شرکت پشتیبانی کنند، قابلیت‌های مرتبط سازمانی را توسعه دهند و از تعارض بین کانال‌های فروش و تنش‌های داخلی جلوگیری کنند. 
محرک‌های چندکاناله می‌توانند بر اساس فروش کلی و روند کل خرده‌فروشی که از طریق ترافیک مشتری تعیین می‌شود، ساختاربندی شوند. تجربه صنایع دیگر نشان می‌دهد بین 40 تا 50 درصد ترافیک آنلاین را می‌توان با فروشگاه‌های فیزیکی مدیریت کرد. چنین آماری می‌تواند به مدیران فروشگاه‌ها کمک کند دریابند که هر گونه تعامل مشتری، مبنای مهمی برای به دست آوردن مشتریان جدید و تبدیل ترافیک آنها به رشد 
فروش باشد. 
به علاوه، پرتفوی محصولات آنلاین می‌تواند به میزان قابل‌توجهی توسعه یابد. مدیا مارکت به این منظور باید بتواند معیارهای واحدی برای محصولات خود در سطح ملی و بین‌المللی ایجاد کند و برای آنها قیمت‌گذاری یکنواختی را در نظر بگیرد و در عین حال به مدیران فروشگاه‌ها در قیمت‌گذاری استقلال بدهد. 
همچنین تملک شرکت ردکون، ابزار مثبتی برای مدیا مارکت است تا روش کار را از شرکتی که فعالیت اینترنتی صرف دارد، فرابگیرد. 
در نهایت، مدیا مارکت باید از این فرصت که مصرف‌کنندگان از خرید اینترنتی انتظارات بالاتری دارند، استفاده کند. آنها انتظار دارند همه چیز دردسترس باشد، به موقع تحویل داده شود و قیمت‌ها رقابتی باشند. هر خرده‌فروشی که وارد فضای اینترنت می‌شود، باید برای ارائه این خدمات آمادگی داشته باشد. این یعنی علاوه بر شناخت ویژگی‌های رقابتی برند خود، باید نحوه خرید مصرف‌کننده را نیز بدانید. 
 
فابریزیو فرارو، مدیر پروژه تجارت الکترونیک شرکت نستله:
موفقیت شرکت‌هایی که صرفا اینترنتی هستند، فشار بر شرکت‌های خرده‌فروشی سنتی را که ساختار، رویکرد و استراتژی‌های آنها در رقابت دیجیتالی عقب مانده، بیشتر کرده است. برندگان اصلی، شرکت‌هایی هستند که از انقلاب دیجیتال استقبال کرده‌اند و مدل‌های کسب‌وکار انعطاف‌پذیری را ایجاد کرده‌اند که می‌تواند خود را به سرعت با تغییرات سریع بازار وفق دهد. چه چیزی باعث می‌شود مدل کسب‌وکار آنها منحصربه‌فرد باشد؟ و یک خرده‌فروشی سنتی مانند مدیا مارکت می‌تواند چه چیزهایی از آنها فرا بگیرد؟
اول، خرده‌فروشان صرفا آنلاین، مشتری محور هستند، یعنی وجود و برتری آنها دقیقا به این خاطر است که اولویت‌ها و رفتارهای مشتری نهایی را به‌صورت روزانه می‌شناسند و می‌سنجند. آنها مدل کسب‌وکار خود را بر اساس «سفر مشتری» (روندی که مشتری در خرید طی می‌کند) جدید تنظیم می‌کنند که این سفر به‌طور فزاینده‌ای به صورت آنلاین انجام می‌گیرد. 
چالش اصلی مدیا مارکت این است که باید کاملا مشتری محور شود. این مشتری محوری نیازمند ایجاد یک ساختار عملیاتی یکپارچه است که از تکروی خودداری کرده و به ارائه بهترین خدمات به مشتری از طریق کانال‌های مختلف آنلاین و غیرآنلاین، اختصاص یابد. یعنی باید یک استراتژی چندکاناله طراحی شود که در همه ارتباطات با مشتری، تجربه یکسانی برای او به وجود آورد. 
از آنجا که هزینه جذب مشتری به صورت آنلاین، نسبت به روش‌های دیگر بسیار کمتر است، انجام تجارت از کانال‌های مختلف بسیاری حیاتی است. حضور فیزیکی فعلی مدیا مارکت به‌عنوان بخشی از یک استراتژی چندکاناله 
مشتری محور که فرآیندهای فروش را تلفیق می‌کند، بر نوآوری خدمات متمرکز می‌شود و تجربه مشتری مناسب و شخصی ایجاد می‌کند، باید تقویت شود. این کار نیاز دارد به اینکه فروشگاه آنلاین این شرکت یک کانال مجزا نباشد، بلکه مشتری سفر خود را  به سوی خرید بپیماید. 
خرده‌فروشی آفلاین مثل یک نمایشگاه عمل می‌کند که افراد می‌توانند قبل از مراجعه به خانه و جست‌وجوی اینترنتی برای پیدا کردن بهترین محصول و معامله، به آن مراجعه کنند و در نهایت برای خرید یا دوباره به فروشگاه بروند یا به‌صورت اینترنتی خرید کنند. 
در این صورت، نقش شبکه خرده‌فروشی فیزیکی و غیرمتمرکز باید بازتعریف شود؛ به‌طوری‌که فرقی اساسی با فروشگاه‌های خرده‌فروشی دیگر داشته باشد و منبع مزیت رقابتی باشد که خرده‌فروشی‌های صرفا آنلاین از آن برخوردار نیستند. 
اگر بپذیریم که تعاملات انسانی برای یک استراتژی چند کاناله و مشتری محور حیاتی هستند، در آن صورت شبکه آفلاین از یک مسیر فروش غیرمتمرکز به یک مسیر 
خدمات دهی یکپارچه تغییر پیدا می‌کند که فروش آنلاین را هم در برمی‌گیرد. در این شرایط، فروشگاه‌های فیزیکی به مکانی تبدیل می‌شوند که مشتری می‌تواند محصولاتی را که در کاتالوگ‌های آنلاین به نمایش گذاشته شده، به کمک یک کارشناس فروش، لمس و تجربه کند.  
 
خاویر وایدال دلا کروز، مدیر فروش شرکت هنکل بیوتی: 
در دوران رکود، طبیعی است که کسب‌وکارها بخواهند مسیرهای فروش خود را تقویت کنند و به تک‌تک فروشگاه‌های خود اجازه دهند که خود را با نیازهای مردم محلی وفق داده و جای مانور بیشتری به آنها بدهند. این همان چیزی بود که به‌رغم یک تجربه ناامیدکننده، به مدیا مارکت انگیزه داد تا پایگاه فروش اینترنتی خود را دوباره راه‌اندازی کند. 
قبلا مدیران می‌ترسیدند که کسب‌وکار اینترنتی ممکن است مدل موفق فروشگاه‌های فیزیکی آنها را تضعیف کند. این احتمال وجود داشت که ترافیک مشتری به سوی فروشگاه‌های فیزیکی کم شود و مشتری فقط برای خدمات پس از فروش به آنها مراجعه کند. این موضوع سود فروشگاه‌ها و در نتیجه درآمد مدیران را کاهش می‌داد. 
اما پایگاه آنلاین نیز فرصتی برای طراحی یک سیستم جبرانی جهانی به وجود می‌آورد که سازمان را حول یک هدف مشترک متحد می‌کند. 
به همین دلیل، توصیه من این است که فروشگاه‌های فیزیکی با ایجاد سیستم جدید انگیزه‌دهنده، از فروش آنلاین بهره ببرند. مثلا به مدیرانی که بر اساس سه هدف نتایج بهتری به دست می‌آورند، پاداش بدهد. این سه هدف عبارتند از: عملکرد مدیامارکت در سطح ملی، فروش آنلاین در حوزه نفوذ هر یک از فروشگاه‌ها و عملکرد فردی هر فروشگاه. 
این حقیقت که بخشی از این متغیر به عملکرد کسب‌وکار در سطح ملی مربوط است، پیام واضحی را به سازمان می‌فرستد که شرکت شبکه پراکنده‌ای از فروشگاه‌ها نیست، بلکه یک برند جهانی است که هدف آن رقابت با بزرگ‌ترین فعالان این عرضه در هر پایگاه است. مزایای این کار به طور مساوی شامل حال همه کارمندان– فارغ از پستی که در مدیا مارکت دارند- می‌شود.
متغیر کلیدی دوم باید به میزان فروش در حوزه نفوذ هر فروشگاه بستگی داشته باشد؛ چه فروش در فروشگاه‌ها و چه به‌صورت اینترنتی. در این صورت، مدیران فروشگاه‌ها هر کاری را برای افزایش فروش اینترنتی خود انجام می‌دهند. 
سومین و البته مهم‌ترین حوزه، هدف فروش برای هر فروشگاه است. در اینجا علاوه بر سطح کلی درآمد، دیگر شاخص‌های کلیدی عملکرد مانند میزان سودآوری فروشگاه‌ها، میانگین دریافت، بهره‌وری هر کارمند و تعداد بازدید مشتری از فروشگاه‌ها باید مد نظر قرار بگیرد. 
این شاخص‌ها باید مطابق با اثر کانال آنلاین به‌روز شوند؛ چون مشتریان از هر دو کانال استفاده می‌کنند. در این صورت، بهره‌وری هر یک از کارمندان مهم‌تر از تعداد بازدید مشتریان خواهد بود. 
برای اینکه مدیران کانال فروش آنلاین را رقیب خود ندانند، باید شفاف‌سازی صورت بگیرد. بنابراین، علاوه بر مدیر اصلی، مدیر فروش و مدیر منابع انسانی هم می‌توانند مسوولیت این فرآیند را بر عهده بگیرند. 
چالش مدیا مارکت این است که ترافیک مصرف‌کننده را با تلفیق فروش آنلاین و فروش فیزیکی افزایش دهد و از مزیت هر دو روش برای کاهش هزینه‌های عملیاتی خود استفاده کند.
مترجم: مریم رضایی (منبع: Business Insight)
۱۸شهریور

این عنوان مقاله ای خواندنی است که توسط آقای حمید حسن آبادی ، ایران ترجمه شده است، در مقدمه ی آن چنین آمده است :

سؤال حیاتی وجود دارند که اعضای هیات مدیره می‌بایست در هنگام بحث با مدیران فناوری‌اطلاعات و کسب‌و‌کار راجع به سیاست فناوری شرکت، بپرسند.


بعضی از سازمان‌ها در حال ایجاد انجمن‌های فناوری جدید، ارتقاء مهارت مدیران شرکت و تقویت استفاده از فناوری اطلاعات، همه با هدف اجازه دادن به اعضای هیئت مدیره برای پرسش سؤالات درست راجع به فناوری، هستند. امّا اساسی‌ترین سؤالات در زمانیکه فناوری‌‌های دیجیتال در حال از هم گسیختن صنایع هستند و تسلط بر این فناوری‌ها، کلید بقاء و موفقیت طولانی مدت است، چه می‌باشند؟

مطمئناً، خصوصیات شرایط شرکت‌‌ها، تمرکز مباحث و جزئیات سؤالات را تعیین می‌کنند. به هر‌حال، در میان همه صنایع، هر مدیر شرکت  چه آشنا با فناوری‌اطلاعات و چه نه  از مرور سؤالات زیر بعنوان نقطه‌ی شروعی برای شکل‌دهی یک مکالمه مؤثر با هیئت‌مدیره درباره اینکه شرکت به چه چیز‌هایی نیاز دارد تا به یک برنده در استفاده از فناوری تبدیل شود، بهره می‌برد.

 متن کامل ترجمه ی این مقاله ی 

۰۴شهریور

 

نیروهای پنجگانه پورتر، ابزاری ساده اما کارآمد، برای درک مناسب از قدرت نهفته در وضعیت کسب‌وکار است. این ابزار به شما کمک می‌کند تا از موقعیت رقابتی فعلی خود و موقعیت رقابتی که باید به سمت آن حرکت کنید، آگاه شوید.


معمولا این ابزار برای تشخیص پتانسیل سودآوری محصولات، خدمات یا کسب‌وکارهای جدید مورد استفاده قرار می‌گیرد، علاوه بر آن به شما کمک می‌کند تا درک بهتری از تعادل قدرت در شرایط آتی کسب‌وکار خود به دست آورید. با استفاده از این ابزار قادر خواهید بود ماهیت رقابتی سازمان خود را مشخص کنید، در مورد ورود یا خروج از یک کسب‌وکار تصمیم گیری و میزان سودآوری احتمالی بنگاه خود را تعیین کنید.


معرفی ابزار
در این ابزار، فرض می‌شود که پنج نیروی رقابتی، به شناسایی قدرت رقابتی یک موقعیت کسب‌وکار کمک می‌کنند؛ برای استفاده از این ابزار باید درک عمیقی از هریک از عوامل ارائه شده به دست آورید.    

  •                                                                
    1) قدرت جایگزینی محصولات- این قدرت به عنوان یک تهدید تلقی می‌شود و به میزان سهولت مشتری برای جایگزینی دیگر محصولات با محصولات رقبای شما گفته می‌شود. این تهدید در این مواقع شکلی جدی به خود می‌گیرد:
  •  

  • زمانی که برای محصولات جایگزین‌های زیادی در بازار وجود دارد.
    مشتری به آسانی می‌تواند محصول یا خدمتی که شما ارائه می‌کنید را با قیمت یکسان یا کمتر پیدا کند.
    کیفیت محصول رقبای شما بهتر باشد.  
    در شرایط ذکر شده بالا، شرکت رقیب به آسانی می‌تواند محصولات جدید را جایگزین محصولات شما کند به همین خاطر این موضوع می‌تواند تهدیدی مهم برای شرکت شما باشد. زمانی که محصولات جایگزینی بالفعل یا بالقوه در دسترس موجود باشد، فعالیت اقتصادی در این بخش بازار غیرجذاب خواهد بود. سود و قیمت نیز تاثیری مستقیم برای جایگزینی محصول دارد و به همین دلیل، نظارت دقیق بر روند قیمت‌ها یک ضرورت است. در صنایع جایگزین، اگر رقابت افزایش پیدا کند یا تکنولوژی ارتقا پیدا کند، قیمت و سود بنگاه شما کاهش پیدا خواهد کرد.  

  • 2) قدرت تازه‌واردها- ورود یک رقیب تازه‌وارد در بازار نیز برای شما یک تهدید محسوب می‌شود. جدی بودن این تهدید بستگی به موانع ورود و خروج برای رقیب تازه وارد دارد. این تهدید در شرایط زیر جدی تلقی می‌شود.
  •  

  • میزان سرمایه مورد نیاز برای ورود به کسب‌وکار شما، کم باشد.
    دستیابی به فرآیندهای کلیدی شما خیلی سخت نباشد یا به خوبی محافظت نشده باشد.
    محصول شما متمایز نباشد.
    تنوع در میزان جذابیت بخش بندی بازار بستگی به موانع ورودی و خروجی دارد. بدیهی است آن بخش از بازار جذابیت بیشتری دارد که موانع ورود به آن سخت و موانع خروجی آن (وجود مشتری) کم باشد. بدترین حالت زمانی اتفاق می‌افتد که موانع ورود یک
    تازه کار به بازار شما کم باشد و موانع خروجی سخت باشد، در این صورت رقابت برای شما بسیار سخت‌تر
    خواهد شد.

  • 3) قدرت رقابت رقبای موجود- این نیرو شدت رقابت بین رقبای موجود را نشان می‌دهد که بستگی به تعداد رقبا و توانایی آنها دارد. قدرت رقابت میان رقبای موجود در شرایط زیر بالاتر خواهد بود:
  •  

  • تعدادی رقبای کوچک یا مساوی وجود دارند که به دنبال یک رهبر شناخته بازار در حرکت هستند.
    صنعت شما در حال رشد و توسعه باشد.
    موانع خروج از بازار زیاد باشد و رقبا در بازار باقی بمانند.
    این شرایط موجب جنگ تبلیغاتی، جنگ قیمت و تغییرات می‌شود که خود باعث بالا رفتن هزینه‌ها شده و رقابت را دشوارتر می‌کند.

  • 4) قدرت چانه‌زنی تامین‌کنندگان- این نیرو مشخص می‌کند که تامین کننده شما تا چه اندازه در موضع قدرت قرار دارد و اینکه به چه میزان تامین کننده شما، کنترل افزایش قیمت را در دست دارد. تامین‌کنندگان شما در موارد زیر قدرت چانه‌زنی بالاتری خواهند داشت:
  •  

  • وقتی تامین کننده به خوبی متمرکز عمل کند و به طور مناسبی سازماندهی شده باشد.
    جایگزین مناسب و در دسترسی برای تامین کننده وجود نداشته باشد.
    محصول تامین کننده شما، انحصاری باشد.
    هزینه استفاده و انتقال به تامین‌کنندهای دیگر بالا باشد.
    اساسا زمانی که یک تامین‌کننده بر دیگر تامین‌کنندگان و قیمت محصول کنترل دارد، این بخش از بازار کمتر برای او جذاب خواهد بود. بهترین رویکرد در تعامل با تامین‌کنندگان رویکرد برنده-برنده و استفاده از دو یا چند تامین‌کننده است. 
  • 5) قدرت چانه زنی خریداران- این نیرو به معنی توانایی خریدار برای کنترل قیمت فروش شما است. قدرت چانه‌زنی خریداران در این مواقع بیشتر خواهد شد: 
  •  

  • تعداد کمی خریدار برای محصولات انبوه تولید شده شما وجود داشته باشد.
    محصولات شما متمایز یا کلیدی نباشد.
    هزینه‌های تغییر تامین کننده برای خریدار پایین باشد.


آنچه معرفی شد می‌تواند ورودی خوبی برای تجزیه و تحلیل(SWOT) و ابزاری قوی در تجزیه کسب‌وکار باشد. فراموش نکنید که شناخت‌وآگاهی از شرایط است که به تصمیم‌گیری درست منتهی خواهد شد. 

 
 
مترجم:  سید محمد اعظمی نژاد      منبع: Mindtools
 
Gadgets powered by Google