موضوع جذب و پرورش نیروی انسانی در سازمانهای تازه تاسیس و شرکتهای نوپا، ساز و کار و رویکردی متفاوت نسبت به تشکیل تیمهای کاری در سازمانهای بزرگ میطلبد. بنابراین منابع انسانی کارآمد در این قبیل سازمانها باید واجد شرایطی خاص و ویژه باشند، چرا که کار کردن در یک استارتاپ مقولهای کاملا متفاوت از کار در شرکتی پا گرفته است.
گاه حتی ممکن است آن چه در سازمانهای بزرگ و قدیمی دارای ارزش و اهمیت است، در سازمانها نوپا موجب خسارت و تضعیف فرهنگ سازمانی باشد. به همین دلیل کارکنان یک کسب وکار نوپا باید دارای ویژگیهای متفاوتی باشند که در ادامه به گوشهای از آنها اشاره میشود:
1- مادی نگر نیستند
کسب وکارهای بزرگ عموماٌ نیازمند صرف سرمایههای کلان و قابل توجهی هستند. اما اغلب کسب و کارها به ویژه بنگاههای کوچک و متوسط برای آغاز کار، سرمایه کمتری را میطلبند. جالب آنکه عمدهی شرکتهای برتر معرفی شده در فهرست موسسه Inc.5000 ، در میان شرکتهای خود-راهانداز قرار دارند و با سرمایهای ناچیز شروع به کار کردهاند. در واقع رابطه چندانی میان حجم سرمایهگذاری صورت گرفته با میزان موفقیت بلند مدت کسب و کارهای کوچک و نوپا متصور نیست.کارمندان مناسب برای استارتاپها، توجه چندانی به دکوراسیون دفتر و یا وجود تجهیزات اداری کامل و موارد سطحی از این دست ندارند، بلکه دغدغه آنها کار با حداقل امکانات درمیان موجی از مشکلات است. بنابراین پول و مادیات از اولویتهای آنها به شمار نمیرود.
2- اجرایی هستند نه ذهنی، ضمن آنکه مجهز به فناوری فکر هستند.
یک برنامهریزی با جزئیات کامل، توصیه مناسبی برای بنگاههای کوچک و متوسط نیست. شرایط و فضای کسب و کار به شدت متلاطم است ، و نمیتوان با استناد به برنامههای بلند مدت به ادارهی یک بنگاه اقتصادی امیداور بود . در واقع، هیچ کارآفرین موفقی را سراغ نداریم که نتیجهی امروزش کاملا منطبق با طرح کسب وکار دیروز او بوده باشد.
یک کارمند شایسته در بخش کسب و کارهای نوپا، زمان اندکی را صرف برنامهریزی کرده و بیشتر به عمل میپردازد و تفکر اجرایی دارد. افراد دارای تفکر اجرایی ، عملگرا ، پیرو کار تیمی ، تمام کننده کار و هماهنگ هستند. البته برنامهریزی از ملزومات مدیریت منسجم است و موجب وسعت یافتن دید و پیوند خوردن گذشته و حال و آینده میگردد و به منزلهی پلی در زمان است ، اما اجرا، کلید موفقیت به شمار میرود. انسانهای اجرایی به مراتب به پیشرفتهای بیشتری به نسبت متفکران و نوابغ ذهنی دست میبایند . کارکنان کارآمد مجهز به تکنولوژی فکر هستند و قادرند ضمن برنامهریزی ذهن ناخودآگاه خود، به باورهایی درست دست یافته و با در پیش گرفتن تفکر اجرایی به خلق دستاوردهایی موفقیت آمیز در زندگی شخصی وحرفهای خود اقدام کنند.
3-به دیدگاه مشتری اهمیت میدهند
در شرایط رقابتی کنونی، شرکتهایی موفق خواهند بود که بتوانند ارزشهای بیشتری را به مشتریان ارائه کنند تا آنها را به خرید بیشتر و ایجاد روابط بلند مدت با شرکت ترغیب سازند.
کارمندان شایسته به طور ذاتی درک میکنند که تنها باید روی مواردی هزینه صرف شود که تفاوتی واقعی برای مشتری بوجود آید و برای او تولید ازرش شود. آنها موفقیت را در گرو سودآوری بیشتر و تولید ارزش بالاتر برای مشتری و سازمان میدانند.
4- نگاه فرصت یاب دارند
هیچ انسانی وجود ندارد که دو بار پا به دنیای خاکی بگذارد، تا اینگونه بتواند تجربهای دیگر کسب کند، بلکه عمر فرصتی کوتاه و محدود است که باید آن را غنیمت شمرد و از لحظه لحظه آن غافل نبود. فرصتها هم چون ابرهای بهاری به سرعت در حال گذرند، از این رو نگاه فرصتیاب، بزرگترین هنر انسان در زندگی است. کارکنان شایسته واقف به اهمیت شکار فرصتها هستند. آنها از هر موقعیتی برای جذب مشتری بهره میبرند و سر بزنگاه، بازاریابی میکنند. آنها سعی دارند تا پایگاهی گسترده از مشتریان ایجاد کنند و بعد با بهرهگیری از آموختهها و تجارب خود از رقابت، اهدافی بزرگتر را نشانه روند. لذا اهداف کوچک آنها در خدمت اهداف بزرگترشان است.
5- کار را برای موفقیت و نه رفع تکلیف انجام میدهند
به عنوان یک کارآفرین ، فارغ از آنکه چقدر سخت کوشیم، باید به این امر واقف باشیم که هیچ کس ناچار به خرید از ما نیست. از این رو عدالت در چگونگی رفتار ما با مشتریان و دیگر ذینفعان و تامینکنندگان تبلور مییابد. لذا عدالت به معنای استحقاق ما برای شکست یا توفیق نمیباشد.
این موضوع در مورد نظام مدیریت منابع انسانی نیز نمود دارد، به این معنا که عدالت این است که پرداخت براساس عملکرد بهرهور باشد. کارکنان شایسته و جاهطلب، کار میکنند تا به تحقق اهداف خانواده سازمانی خود کمک و برای خود درآمد بیشتر کسب کنند، آنها کار برای حفظ شغل خود و رفع تکلیف کاری را انجام نمیدهند. عشقورزی به کار از خصیصههای کارکنان شایسته در کسب و کارهای نوپا است. آنها ارزش کار خود را وابسته به عشق و علاقه خویش به انجام آن کار و نیز میزان مسئولیتپذیری خود میدانند.
6- آراستگی کاری را در امور حرفهای خویش لحاظ میکنند
کارمندان خوب به همکاران خود کمک میکنند، امانتدار هستند، تابع نظم و آراستگی هستند، وقت را به بطالت نمیگذرانند، اعتماد ساز هستند، منصف و مبادی آداب هستند، در کار گروهی فعالند، وقتشناس هستند، عاشق کار خود هستند و انگیزه بالایی برای کار دارند، به چشمانداز سازمان احترام میگذارند، به وظایف محوله اکتفا نمیکنند و فراتر از آنها عمل میکنند، به کار خود احاطه دارند، به ارباب رجوع ارج مینهند و مشتری را ولینعمت خود میدانند ، از شایعات دوری میجویند ، پرتلاش و خیراندیش هستند ، انتقادات سازنده را میپذیرند و همواره امیدوار و مثبت اندیشاند. شخصیتی استوار و محبوب دارند، از شهامت و صداقت کافی برخور دارند، میتوانند تیم را رهبری کنند و کفایت و شایستگی لازم را دارند و یا تلاش میکنند بدست آورند.
7- نتیجه گرا هستند
نتیجهگرایی از ضروریات پایداری و پویایی سازمانها در عصر رقابت است و سازمانها را به سوی بهره وری و ارزش افزوده بیشتر هدایت میکند. نتیجهگرایی از نیمه تمام ماندن و یا تاخیر در انجام کارها جلوگیری میکند وتصویری مطلوب از ما در ذهن مخاطب میسازد.
کارکنان شایسته به ویژه در سازمانهای نوپا تلاش میکنند، تا حداکثر تمرکز خود را جلب فعالیتهایی کنند که بیشترین ثروت را برای سازمان تولید میکند. آنها همچنین تلاش میکنند تا به هر طریق ممکن از هزینههای زائد بکاهند. آنها در مذاکرات و چانه زنی های خود با تامین کنندگان سازمان، به نوعی عمل میکنند که گویی قصد خرید کالایی برای خود را دارند. لذا دغدغه سازمان و چشمانداز آن در ذهن این عده بسیار پر رنگ و قابل توجه است.
منبع: اقتباس از 7 qualities every start-up employee needs ( آقای درگی)