مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کارمند» ثبت شده است

۱۲مهر

 ۸ راز رییسی که کارمندان‌اش عاشق کار کردن برایش هستند.

رییس‌هایی که عاشق کار کردن برایشان هستیم، فقط مهارت‌های فنی بالایی ندارند، بلکه خصوصیاتی دارند که بیش‌ترین تاثیر را در مهم‌ترین جاها می‌گذارند.

روی قلب و ذهن افرادی که برایشان کار می‌کنند. اگر رییسی هستید که دیگران دوست دارند برای‌تان کار کنند، این ۸ ویژگی شما را از بقیه متمایز می‌کند:

 

۱.باورنکردنیها را باور دارید.

بیش‌تر آدم‌ها می‌کوشند تا به‌دست آوردنی‌ها را به‌دست آورند؛ به همین خاطر است که بیشتر اهداف و آرمان‌ها با مضمون کسب منافع بیش‌تر هستند نه انجام ناممکن‌ها.

بهترین رؤسا انتظارات بیش‌تری از دیگران و مهم‌تر از همه، از خودشان دارند. آنها به ما نشان می‌دهند چگونه به آن انتظارات برسیم. و ما را همراه خودشان به دنیای ناممکن‌ها می‌برند.

 

۲.شما فرصت‌ها را می‌بینید، در حالی‌که دیگران بی‌ثباتی و بلاتکلیفی را می‌بینند.

مشکلات غیرمنتظره، موانع پیش‌بینی نشده، بحران‌های بزرگ – اغلب رؤسا بادبان‌ها را پائین می‌کشند، دست روی دست می‌گذارند و به این امید می‌نشینند که توفان بخوابد.

عده‌ی معدودی، از بحران‌ها فرصت می‌سازند. آنها می‌دانند ایجاد تغییرات بزرگ، حتی تغییرات ضروری، بسیار سخت است.

رؤسایی که دوست داریم برایشان کار کنیم، بی‌ثباتی و بلاتکلیفی را نه یک مانع بلکه راهی برای اثبات توانایی و نوعی محرک می‌بینند. آنها برای قوت قلب، انگیزه و الهام بخشی، باز سازماندهی و باز مهندسی می‌کنند – و در این فرآیند، سازمان را قوی‌تر می‌سازند.

۱۰آذر

براساس تحقیقات اخیر منتشر شده لینکد این، در تمام دنیا سازمان‌ها با کمبود جدی استعدادها مواجهند. بسیاری از کارمندان سعی در جذب بهترین موقعیت‌های شغلی موجود دارند. چشم‌اندازهای امیدوارکننده برای متخصصان جویای کار، اشتیاق به‌دست آوردن شغل بهتر و درآمد بیشتر کارمندان را مجبور به بازنگری در گزینه‌های پیش رو می‌کند. 
بررسی‌های لینکد این در یک تحقیق محیطی نشان می‌دهد که 85 درصد از کل نیروی کار یا آگاهانه به دنبال شغلی هستند یا آماده مذاکره با شرکت‌های استخدام کننده درباره موقعیت‌های شغلی بهتر هستند. تحقیق روی این شاخصه که در سال 2012 انجام گرفت کارمندانی که رضایت شغلی داشتند را نیز دربر می‌گیرد. این بررسی آشکار کرد که کارمندان زیادی متمایل به ترک موقعیت شغلی فعلی و پیوستن به شرکت دیگری هستند. این هزینه بسیار سنگینی برای شرکت‌ها است، چون کارمندان مهم‌ترین بخش یک شرکت هستند. مطالعات فوق پاسخ‌های 7530 عضو لینکد این از ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، کانادا، استرالیا و هند را در بر می‌گرفت. این افراد اخیرا شغل خود را تغییر داده بودند. این نتایج نشان داد که در هند 5/12 درصد از کارمندان، داوطلبانه استعفا داده‌اند، این در حالی است که خروج آنها قابل جلوگیری بود. این شاخصه در ایالات‌متحده 3/10 درصد، در کانادا 3/8 درصد، در استرالیا 7/7 درصد و در بریتانیا 3/7 درصد بود.

عللی برای تغییر
مثل قدیمی که می‌گوید: «کارمندان مدیرانشان را ترک می‌کنند نه شرکت‌هایشان را» در برخی موارد صدق می‌کند. اگرچه کارمندان در واقع شرکت‌هایشان را ترک می‌کنند به‌خصوص وقتی که فرصت‌های داده شده جدید بتوانند موقعیت شغلی آنها را ارتقا دهند. عوامل متعددی وجود دارند که می‌تواند بر جابه‌جایی کارمندان از شغلی به شغل دیگر تاثیرگذار باشند. تصمیم نهایی کارمندان همیشه براساس یکی از این عوامل استوار است که تعدادی از آنها قابل پیشگیری است.

در ادامه تعدادی از این عوامل که کارمندان را متقاعد به ترک موقعیت فعلی می‌کند، ذکر شده است:

  • عوامل موثر بر تغییر: مزایای بالاتر، توازن بهتر کار و زندگی و موقعیت‌های بیشتر برای رشد و پیشرفت.
  • عوامل ضروری ساختن تغییر: موقعیت‌های بیشتر برای رشد و پیشرفت، داشتن رئیسی بهتر و مزایای بالاتر.

ساختن تیمی قوی و موفق از حرفه‌ای‌ها شاید کمی دشوار به نظر برسد اما حفظ آنها به مراتب دشوارتر است. جابه‌جایی‌های متعدد کارکنان ممکن است منجر به تنزل میزان بازدهی و اتلاف وقت شود.

۱۱تیر
 
 

  نوآوری اغلب از داشتن یک رویکرد چندبعدی می آید. این ویژگی کمتر به تخصص فرد بستگی دارد و بیشتر به داشتن ذهنی مربوط است که می تواند با تمرکز بر تصویر بزرگ تر به تمام جزئیات فکر کند. داشتن استعدادی درونی هم در سطح کمی و هم کیفی برای این خصلت مورد نیاز است. توانایی تطبیق ایده های بلندپروازانه با واقعیت و قدرت و شکیبایی در وارد کردن آنها به بازار نیز مهم است.


    هنگامی که شما کارمندانی داشته باشید که دارای تفکر بیحد و حصر و قابلیت تحقق ایده های متفاوت و خلاقانه باشند، ظرفیت بالقوه برای نوآوری در شرکت شما افزایش می یابد.


     اما آیا می توان افراد را با چنین قابلیت هایی در اولین برخورد در طول یک مصاحبه کاری شناسایی کرد. پاسخ مثبت است، اما به این شرط که شما دقیقا بدانید به دنبال چه می گردید و پرسش هایی متناسب با آن هدف در دست داشته باشید.


    در جست وجو به دنبال فردی مبتکر برای اضافه کردن به تیم خود، ابتدا به دنبال این پنج مهارت مهم در نوآوری بگردید و سوال های مناسب را مشخص کنید:
 

    1. تخیل استراتژیک:

یعنی به کارگیری تخیل در راستای اهداف مشخص و تولید ایده های جدید. افراد دارای این مهارت به اندازه کافی باهوش هستند که نیروهای موثر در تغییرات جهان را شناسایی کنند و آنقدر دارای قوه تخیل هستند که این تغییرات را در زمینه کسب وکار به کنترل درآورند. به عنوان مثال، دیلن لورن (Dylan Lauren)، رویای باز کردن یک فروشگاه آب نبات فروشی را در سر داشت که ترکیبی از محصولات جذاب برای کودکان را به همراه نوستالژی های مورد علاقه بزرگسالان فراهم کند؛ نتیجه این تخیل، برند آب نبات دیلن شده است که امروزه یک امپراتوری موفق در این صنعت است.


    2. سوال های تفکربرانگیز:

استعداد برای پرسیدن سوال های هوشمندانه. کارکنان با این نوع کنجکاوی اغلب با پرسش های محرک خود وضع موجود را زیرسوال می برند، مثلامی پرسند «کسب وکار ما واقعا چیست؟» این نوع فکرکردن تاکنون باعث تحولات بزرگی در صنایع مختلف شده است. به عنوان مثال شرکت های خودروسازی به سیستم های حمل ونقل ویژه و شرکت های بهداشت و درمان به مراکز مراقبت های پیشگیرانه توسعه پیدا کرده اند.


    3. حل مسائل به طور خلاقانه :

استفاده از بهترین روش ها از منابع گوناگون به منظور ایجاد راه حل های نوآورانه. این نوع ذکاوت اغلب به تولید راه حل های عجیب و دور از انتظار ختم می شود. به یاد جیمز دایسون می افتیم که توفانی از گرد و خاک را در حیاط خانه اش دید و با استفاده از آن ایده، نوعی جدید از جاروبرقی را طراحی کرد.


    4. زبردستی:

توانایی سازگار شدن و مدبرانه عمل کردن در شرایط پیش بینی نشده است. کارکنان زبردست می توانند روی پای خود بایستند و در برابر شرایط پیش بینی نشده که غافلگیرانه وارد مسیر آنها می شود با مهارت برخورد کنند. این قابلیت در صنایعی که به سرعت در حال تغییر هستند مانند تولید برنامه های سرگرمی کمک می کند تا محتوای خود را در سریع ترین شکل ممکن در کانال های جدید ارائه دهند و به رقابت های غیرمنتظره بی درنگ پاسخ دهند. رسانه نتفلیکس(Netflix) مثالی از این نوع زبردستی است که به سرعت کتاب های الکترونیک را راه اندازی کرد و تجربه مطالعه برای خوانندگان کتاب را به عملی چندرسانه ای تبدیل کرد. 

۲۷خرداد

همواره این پرسش برای مدیران مطرح است که چرا کارمندان کاری را که باید انجام دهند، انجام نمی‌دهند. در این شرایط بخشی از این مسوولیت متوجه کارمندان است، اما مدیران نیز در برخی موارد باید مورد سرزنش قرار گیرند. 
کارمندان می‌خواهند در کار و حرفه خود موفق شوند. من کسی را نمی‌شناسم که صبح از خواب برخیزد و بگوید «امروز می‌خواهم به سر کار بروم و ناموفق باشم». علت کم کاری یا شکست کارمندان، در اغلب موارد سیستم‌های مدیریتی است که شما پیاده می‌کنید.
در پاسخ به سوالی که سال‌ها پیش توسط دکتر دبلیو ادواردز دمینگ (پدر جنبش کیفیت در آمریکا) مطرح شد که
«اگر سیستم کاری که در سازمان‌ها وجود دارد، علت شکست کارمندان باشد، چه!؟»
تحقیقات در زمینه سیستم‌ها نتایج جالبی را به بار آورد.


 


چرا کارمندان آنچه را از آنها می‌خواهید انجام نمی‌دهند؟

باید توجه داشت مدیران نقش مهمی در کمک به کارمندان برای فهم آنچه آنها باید انجام دهند ایفا می‌کنند. مدیران این کار را با ایجاد سیستم‌های موثر مدیریت انجام می‌دهند. آنها با کمک این پنج سیستم مدیریتی به کارمندان خود در این زمینه کمک می‌کنند.

تعیین هدف و مشارکت کارمندان:
• در جهت تعیین اهداف کلی به واحد خودتان کمک کنید. خودتان مالکیت اهدافی که شرکت برای شما تعیین کرده است را داشته باشید و علاوه بر آن، اهدافی که خودتان با توجه به موضوع می‌توانید تعیین کنید را نیز دنبال کنید.
• اهداف واحد کاری خود را با کارمندان در میان بگذارید یا آنها را در تعیین اهداف دخالت دهید تا به این وسیله کارمندان نیز در این زمینه احساس مالکیت کنند.

• کارمندان را در تعیین چگونگی دستیابی به اهداف دخالت دهید.
• بگذارید کارمندان بدانند چه چیز را باید اندازه گیری کنند و چگونه باید این کار را انجام دهند تا همواره بتوانند شاخصی برای پیشرفت کار در رسیدن به اهداف داشته باشند.
تفویض اختیار:
• به کارمندان در ایجاد یک برنامه کاری کلی که در آن تاریخ و زمان تحویل کار مشخص شده باشد کمک کنید.
• اگر تصویری دارید که نشان دهد انتظار دارید نتایج و خروجی کار اینگونه باشد، آن را با کارمندان درمیان گذارید.
• برای موفقیت معیار مشخص کنید.
• در تاریخ‌هایی که از قبل تعیین شده است، با کارمندان ملاقات داشته باشید تا پیشرفت کار را با حضور آنها مرور کنید.
برنامه‌ریزی برای بهبود کارآیی و فیدبک:
• با هر کارمند یک برنامه‌ریزی ابتدایی برای بهبود کارآیی انجام دهید.
• حداقل هر سه ماه یکبار با کارمندان ملاقات داشته باشید تا پیشرفت کار را ارزیابی کنید و در صورت لزوم اهداف تازه‌ای تعیین کنید.
• با هر یک از کارمندانتان که به شما گزارش می‌دهد به طور هفتگی ملاقات تک به تک داشته باشید تا در جریان پیشرفت کار و دستاوردها قرار گیرید.
آموزش، تعلیم و توسعه:
کارمندان در قالب آموزش متوجه می‌شوند که چه کاری را باید انجام دهند. آنها برای موفقیت در کار خود به مهارت‌ها و ابزارهایی نیاز دارند.
• فرصت‌های مربوط به توسعه کارمندان باید به طور مکتوب در برنامه توسعه کارآیی گنجانده شده باشد و شما باید از انجام آن مطمئن شوید.(توان رشد و توسعه مهارت‌های کارمندان برای ایجاد انگیزه در کارمندان و موفقیت آنها حیاتی است).
• توسعه مهارت کارمندان را به طور روزانه و در ملاقات با آنها پیگیری و دنبال کنید.

تایید کردن و اهمیت دادن به کارمندان:
گاهی اوقات تایید کارمندان باعث می‌شود آنها در کارهایی که شما مایلید بیشتر از آنها ببینید، خود را تقویت کنند.
• کارمندان را در زمان مناسب مورد تایید قرار دهید؛ این کار باعث یادگیری بیشتر کارمند و رسیدن به هدف می‌شود.
• کارمندان را برای انجام آنچه از آنها خواسته‌اید مورد عنایت قرار دهید.

تحقیقات سالانه‌ای در رابطه با رضایت کارمندان دریک شرکت متوسط انجام گرفت. تیم فرهنگ و ارتباطات از نتایج حاصل از یک سوال که از کارمندان پرسیده شده بود، راضی نبود. سوال این بود که «شرکت برای آنکه شما احساس کنید به رفاه شما اهمیت می‌دهد چه اقدامی می‌کند؟» به همین خاطر، کمیته تصمیم گرفت پرسشنامه دومی را تهیه کند و به این وسیله به مهم‌ترین عامل درباره اینکه کارمندان چگونه فکر می‌کنند که شرکت به آنها اهمیت می‌دهد، پی برد. کارمندان بر این باور بودند که تعامل مثبت و شخصی با رییس‌شان این احساس را به آنها می‌دهد.

آیا شما چنین سیستم‌هایی را در محل کار خود دارید؟ آیا کارمندان هنوز طوری رفتار می‌کنند که گویی نمی‌دانند از آنها چه می‌خواهید؟

برخی از نشانه‌ها حکایت از این دارند که کارمندان نمی‌دانند، حتی از آنها چه می‌خواهید. از جمله این نشانه‌ها، کارهایی است که به موقع تمام نمی‌شوند؛ تاخیر در پروژه‌ها؛ خطا و اشتباه؛ تمرکز بر مسائل غیرضروری؛ خروجی و نتایج ناامیدکننده و عدم ارائه فیدبک به موقع.

اگر این نشانه‌ها را می‌بینید، در پاسخ به آن از پنج سیستم مدیریت که ذکر شد استفاده کنید.
این نشانه‌ها تنها به دلیل ناکارآمدی کارمندان نیست؛ بلکه به آنها توجه نشده است؛ آنها انگیزه خود را از دست داده اند. مساله فقط این است که نمی‌دانند از آنها چه می‌خواهید.

نقل از روزنامه دنیای اقتصاد