احتمالا همه ما افرادی در محل زندگی یا کار خود میشناسیم که به طور واقعی شنوندگان خوبی هستند و به نظر میرسد در هر حالتی دقیقا میدانند چه میگویند. این افراد دلسوز و با ملاحظه هستند و معمولا در حضور آنها حس امیدواری و خوش بینی داریم.
این گروه از افراد احساسات خود را به خوبی مدیریت میکنند و در شرایط پرتنش خشمگین نمیشوند و در عوض توانایی بررسی مشکل و پیدا کردن راهی برای آن دارند. آنها تصمیمگیرندگانی عالی هستند. صرفنظر از نقاط قوتی که در خود دارند، معمولا صادقانه به توانمندیهای خود نگاه میکنند؛ ظرفیت انتقادپذیری بالایی دارند و از این موضوع برای بهبود عملکرد خود استفاده میکنند. اینگونه افراد معمولا هوش هیجانی بالایی دارند.
هوش هیجانی به اندازه داشتن تخصص حرفهای اهمیت دارد و سازمانها نیز به تدریج آن را به عنوان یک شاخص مهم برای جذب و استخدام خود در نظر میگیرند.
هوش هیجانی چیست؟ همه ما دارای ویژگیها، خواستهها، نیازها و همچنین راههای مختلفی برای نشان دادن احساسات خود هستیم و البته همه این موارد به میزان هوش، درایت و میزان امیدواری ما به زندگی بستگی دارد و این همان نقطهای است که هوش هیجانی مهم جلوه میکند.
افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، معمولا در اکثر کارهایی که انجام میدهند موفقیت کسب میکنند. وقتی فردی با هوش هیجانی بالا ایمیلی ارسال میکند، معمولا پاسخ دریافت میکند. وقتی کمک نیاز دارند، آنرا دریافت میکنند؛ چرا که به اطرافیان خود حس خوبی منتقل میکنند و زندگی را آسانتر از افرادی که همیشه در خشم و کینه هستند، میگذرانند.