مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدیر» ثبت شده است

۲۱آذر
عوامل بسیاری در اقتصاد ژاپن وجود دارد که به ایده های اقتصاد اسلامی نزدیک است. این شباهت تا آنجا است که حتی برخی از پ‍ژوهشگران بسیاری از قوانین موجود در اقتصاد ژاپن را نشات گرفته از احکام و مدل اقتصادی اسلام می دانند. شخصیت هایی مانند آیت الله صدر اقتصاد اسلامی را جزیی از کل نظام اسلامی می دانند ، عده زیادی از علمای دینی و همچنین دانشمندان اقتصاد اسلامی ، آموزهای اقتصادی اسلام را یک مدل اقتصادی می دانند که جوامع اسلامی باید این تعلیم را سرلوحه برنامه ریزی های اقتصادی خود قرار دهند ، ازهمین رو نگارنده به مواردی از آموزه های اسلامی که در اقتصاد ژاپن جاری اشاره می کند.
 

تربیت مدیر و متخصص: امروز در بین جمعیت ۱۳۰ میلیون نفری ژاپن حدود ۱۴ میلیون دانشمند ، مدیر و مهندس وجود دارد یعنی از هر ۹ ژاپنی یک نفر متخصص است. یکی از دلایل امکان تربیت مدیر و متخصص در جامعه ژاپن تحولات اساسی در عرصه آموزش این کشور بوده ، به طوری که ژاپن توانست دهها سال پیش بی سودای را ریشه کن کند. اصلی ترین دلیل اهتمام به این کار هم این بود که آنها دیدند نه زمین مناسب برای کشاورزی دارند و نه معادن غنی ونه ذخایر نفت و گاز وفقط نیروی انسانی دارند. برای همین به این نتیجه رسیدند که تنها امیدشان، مردمشان هستند و شروع کردند برروی مسئله آموزش کار کردند و این آموزش صحیح باعث شد که فرهنگ کارآفرینی و تولید تقویت شود.
چنانچه در تعالیم اسلامی نیز بر تربیت مدیران توانمند و کسانی که توانایی سرپرستی و مدیریت جامعه را داشته باشند تاکید شده است. به طوری که "فضل بن شاذان" از امام رضا (ع) نقل می کند که در مطالعه ا‌حوال بشر هیچ گروه و ملتی را نمی یابیم که در زندگی موفق و پایدار باشد مگر به وجود مدیر و سرپرستی که امور مادی و معنوی آنان را مدیریت نماید. در واقع تغییرات اساسی در نظام آموزشی ژاپن بر مبنای آموزش نیروی انسانی متخصص باعث شد که بعد از سال ها ژاپن از لحاظ نیروی انسانی متخصص به کشورها و قدرت های دیگر نیازمند نباشد کما اینکه این آموزش صرفا در حوزه علمی اتفاق نیفتاد و با ایجاد نوعی میهن دوستی و عرق ملی به قول ما ایرانی ها علاوه بر تخصص، مدیران ژاپنی به تعهد در قبال مسائل ملی نیز رسیدند که در ادامه به این مسئله بیشتر خواهم پرداخت.

۱۰آبان

مدیران اجرایی چگونه می‌توانند بفهمند که تیم‌شان در میان لیست بلندی از اهداف و وظایف جمع آوری شده که باید محقق شوند، توانایی ارائه هدف جدیدی را دارند یا نه؟ آیا این مدیران از اینکه مسوولیت تیم را برای ارائه به موقع پروژه‌ها به عهده گرفته‌اند، احساس آسودگی خاطر می‌کنند؟

هر مدیر اجرایی تلاش می‌کند شفافیت را به طور حقیقی در سازمان خود وارد کند و همواره از آخرین فعالیت‌هایی که در اطراف او انجام می‌شود، آگاه باشد. داشتن یک ایده خوب در مورد اینکه در یک لحظه خاص در سازمانی که تحرکات زیادی دارد و اولویت‌های آن دائم تغییر می‌کنند، چه اتفاقاتی می‌افتد، به‌اندازه کافی چالش برانگیز است. اما هدف مطلق هر مدیر اجرایی این است که به مدیریت سازمان اعتماد داشته باشد تا بتواند عملکرد آن را در آینده پیش‌بینی کند و در نتیجه بتواند مسائل را حتی قبل از اینکه رخ دهند پیشگویی و تنظیم کند و نسبت به آن واکنش نشان دهد.

 

ارزش پیش‌بینی برای کسب وکار چیست؟ پیش‌بینی دقیق نتایج عملکرد، فعالیت‌ها و فرآیندها برای یک شرکت چه دستاوردهایی به همراه خواهد داشت؟
مدیریت پیشگویانه یعنی با اعتماد به ضمانت اجرایی تعهدات، بتوان به مشتری ارزش واقعی داد؛ چه به صورت داخلی و چه خارجی. شرکت‌هایی که مدیریت پیشگویانه دارند، به داده‌های فوری دسترسی دارند و وقتی اولین بار برنامه‌ریزی برای فعالیت‌های آینده را شروع می‌کنند، از وسعت کار، ریسک‌ها و تعاملات، تصویر کاملی در ذهن دارند.


بنگاه اقتصادی مدرن پیچیده‌تر است و شرایط تجاری پیچیده‌تری نسبت به گذشته را سپری می‌کند. شرایط اقتصادی و قوانین اقتصادی تغییر می‌کنند و سرعتی که این تغییرات اتفاق می‌افتند، همیشه در حال افزایش است. شرکت‌ها برای دینامیک‌های مدرن محیط کسب‌وکار، باید بتوانند تصمیمات دقیقی بگیرند که از درس‌های گذشته گرفته شده و در عین حال بر برنامه‌ریزی برای آینده متمرکز باشند.

۰۱آبان

به‌عنوان مدیر تمام تاثیری که شما می‌گذارید برمبنای دستاوردهای شما نیست. مثلا پروژه‌های موفق، برنامه‌ریزی‌های دقیق، تیم منظم و این موارد بخشی از کاری است که شما انجام می‌دهید. بخشی از چیزی که شما به‌جای می‌گذارید فرهنگی است که در محیط کاری خود می‌سازید. ممکن است در طول مسئولیت خود کارهای موفق و ناموفقی داشته باشید. بسیاری از شکست‌ها را می‌توان دوباره جبران کرد. بسیاری از موفقیت‌ها را می‌توان دوباره تکرار کرد. اما آنچه که می‌ماند فرهنگ بین اعضای تیم است. فرهنگ کاری چیزی است که درناخودآگاه یک مجموعه وارد می‌شود و افراد در رفتار روزانه خود در فضای کار آنها را بروز می‌دهند. افراد جدید وقتی وارد تیم و فضای کاری می‌شوند تحت تاثیر این فرهنگ قرار می‌گیرند و بخشی از هویت کاریشان را براساس همین فرهنگ شکل می‌دهند.


بنابراین در روند کارها بد نیست کمی بیرون از تیم خود بایستید و به رفتار آدم‌‌ها و رویکردهاشون نگاه کنید. آیا شما فضایی را ساخته‌اید که آدم‌ها کنار هم خوشحال هستند و به یکدیگر اعتماد دارند یا فضایی را ساخته‌اید که حس ناامنی می‌دهد؟ آیا تیم شما یک تیم باز و پذیراست یا یک تیم بسته و مغرور؟ دیگران از کار کردن با تیم شما خوشحال هستند یا احساس ناآرامی دارند؟

معمولا در بررسی برای بهبود کار یک تیم سعی می‌کنم تاریخچه تیم را کامل از زبان افراد مختلف بشنوم. از افراد می‌خواهم تا پررنگ‌ترین خاطرات خود را از گذشته کارشان در تیم و همکارانشان تعریف کنند. در این خاطرات اطلاعات بسیار کلیدی به‌دست می‌آید که می‌گوید دلیل رفتارهای امروز چیست.

۲۵مهر

میان کار محور بودن یا هدف محور بودن تفاوت زیادی وجود دارد. افراد هدف محور کسب‌و‌کار را به سوی هدفی که باید هدایت می‌کنند.


این افراد که تنها در پی کسب موفقیت بیشتر هستند باعث نگرانی رهبران کسب و کارها می‌شوند و در صورتی که مدیر عامل شوند، خطر آنها بیشتر نیز می‌شود. چرا؟ چون میل آنها به کسب موفقیت، چشم آنها را بر روی نیاز مبرم و حیاتی به کارآمدی می‌بندد.


کلمه «کسب موفقیت» (achieve) از یک عبارت فرانسوی به معنای «به سرانجام رساندن: نشات می‌گیرد و در واقع این دقیقا همان کاری است که افراد هدف محور (Overachiever) انجام می‌دهند: آنها کارها را به سرانجام می‌رسانند. گاهی اوقات جالب است که شاهد چنین فعالیتی باشیم، ولی گاهی اوقات فعالیت آنها اصلا مناسب نیست. در هر حال، آنها به دنبال آن هستند تا به هر طریقی که هست کار را انجام دهند بدون توجه به اینکه این کار چه هزینه‌هایی در پی دارد.


کلمه «عملکرد» (perform) نیزگرچه از یک لغت فرانسوی نشات می‌گیرد، اما معنی آن کاملا متفاوت است. این کلمه به معنی تکمیل موضوعات از طریق ایجاد تغییر است. هنر کارمحوری، فقط در سرانجام رساندن کار خلاصه نمی‌شود، بلکه منظور تکمیل آن است، یعنی آن را به طور کامل انجام دادن و تغییر آن در جهت بهبود. کارمحوری (به معنی کامل کردن یک موضوع از طریق ایجاد تغییر) یک مفهوم ظریف‌تر و دقیق‌تر در مقایسه با کسب موفقیت محض است. شما می‌توانید (اگر بخواهید) یک موضوع را به زور هم که شده به سرانجام برسانید، اما برای آنکه کارمحور باشید باید با ظرافت، صبر و دقت عمل کنید تا یک موضوع را به آنچه واقعا می‌تواند باشد، تغییر دهید.
البته این به آن معنا نیست که افرادی که فقط در فکر کسب موفقیت هستند، نمی‌توانند مدیر عامل‌های خوبی باشند. می‌توانند، اما بسیار سخت است و مهم‌ترین دلیل آن این است که آنچه آنها انجام می‌دهند (به دست آوردن، به دست آوردن، به دست آوردن) و ریاست کردن است، حتی اگر واقعا در این موقعیت نباشد.