۰۶آبان
«ایدههای احمقانه»، شورشی، لجامگسیخته، بنیانبرانداز و هنجارشکن است. بسیاری از این «ایدهها»، شرکتها را به ورطه نابودی کشاندهاند و البته برخی از این شرکتها را به اوج قلل رفیع کسبوکاری در سطح جهانی رساندهاند.
خوشبختانه «ایدههای احمقانه» سالها است، با اقبال وسیع مدیران روبهرو شده تا جایی که مثلا بیل گیتس در مایکروسافت برای دستیابی به این «ایدههای احمقانه»، سازوکار فوقالعاده منظمی چیده است. هر کارمند موظف است که ساعاتی از روز را به این ایدههای احمقانه اختصاص دهد و در گزارشی مکتوب آن را ثبت و ضبط و انتقال دهد.
با وجود این، هنر مدیران عالی در آن است که بین این «ایدههای احمقانه» بتوانند تمایز قائل شوند؛ زیرا با پذیرش این ایدهها باید سرمایهگذاریهای وسیعی در شرکت به راه افتد که گاه زمان رسیدن به نتیجه نامعلوم است.
از دیگر سو، شرکتهایی که نتوانند این «ایدههای احمقانه» را تولید کنند یا به راه اندازند، پس از چندی حتما از گردونه کسبوکار خارج میشوند، چون به رکود و رخوت میگرایند و در نتیجه قطعا مشتریان خود را از دست خواهند داد.
این مقاله نشان میدهد 11 ایده احمقانه به کسبوکارهای پرسود و درآمدزایی در جهان رسیدهاند.