مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

ترویج کارآفرینی

شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۴۸ ق.ظ

امروزه کارآفرینی بعنوان عنصر حیات آفرین و دگرگونی بخش و نیز عامل تغییر در تجدید ساختار جوامع می رود تا در سازگاری و تعامل با تحولات عمیق و شتابان عصر شگفت آور اطلاعات و ارتباطات و در راه ارتقاء و رشد جهشی شاخص های توسعه ای ملت ها در جایگاه یک عامل رقابتی نقش بارز و ارزنده ای را ایفا نماید.


نقش جامعه درترویج کارآفرینی

کارآفرینان در مقام انسان های متعالی ، جوامع را از رکود و ایستایی ، خمودگی و سستی رهانیده و بسوی پویایی ، حرکت ، انسجام و توسعه ی متوازن رهنمون می سازند .

آنان همچنین برای سازمان ها ، بنگاه ها ، اجتماعات و کشور ها مزیت آفرین بوده و دراعتلا و ترقی انسان های دیگر و در جهت تامین آسایش و رفاه ، خوشبختی و رفع نیاز های اساسی جوامع خود از هر گونه کوشش و تلاشی فروگذار نمی باشند .

با مطالعه در ویژگی ها و خصایص روانی و رفتاری آنان به بسیاری از عناصر تعالی آفرین همچون : توفیق طلبی ، سخت کوشی ، همت والا ، اراده قوی ، مسئولیت پذیری و تعهد در قبال جامعه ، آینده نگری ، برخورداری از روح متعالی ، شیفتگی نسبت به کار و تلاش ، ایثار و فداکاری و بسیاری از شایستگی های دیگر می رسیم که لازمه بقا و دوام اجتماعات بشری بوده و توسط آنان تقدیم جامعه می گردد در حالی که آنان چشمداشت هیچگونه پاداشی را از جامعه ندارند . آنان همچنین از طریق خلاقیت و نوآوری و شناسایی فرصت های ارزشمند محیطی و از راه خلق ارزش ، فواید بی شماری را عاید و واصل انسان های نیازمند و جوامع بشری می نمایند .

اینک که جامعه ترقی و پیشرفت ، آسایش و رفاه و امنیت و خوشبختی ابناء و آیندگان خود را مدیون و مرهون تلاش بی وقفه آنان می داند ، این پرسش مطرح است که آیا سایرین و آحاد و گروه ها و نهاد های جامعه در قبال عظمت و افتخار آفرینی های بیشمار کارآفرین چه مسئولیتی را بعهده خواهند داشت و درقبال حجم عظیم کار های آنان چه واکنشی را باید بروز دهد تا به اندازه ای هرچند اندک دین خود را به آنان ادا نماید ؟ قطعا بدیهی ترین پاسخ به این سئوال این خواهد بود که جامعه به معنای کلی خود و نهاد ها و سازمان ها بطور اخص وظایف و مسئولیت های بس خطیری در برابر انبوه خدمات کارآفرینان بردوش دارند . ابتدا اینکه آنان باید به این پنداشت دست یابند که کارآفرینان تافته های جدا بافته از جامعه نبوده بلکه افرادیند از آن جامعه و برخواسته از متن آن . آنان کسانی هستند که نیاز دارند تا توسط دیگران درک شوند ، و باید امکان رشد و شکوفایی آنان توسط جامعه فراهم گردیده تا آنها بتوانند از پس مسئولیت های خطیر و حساس که همانا فعالیت های کارآفرینانه است به نحو مطلوب و ایده آل برآیند . جامعه باید این قبیل افراد را بمانند سربازان شجاع خط مقدم عرصه نبرد با جهل و فقر و ذلت پنداشته و در راه حمایت از آنان از هیچگونه کوششی فروگذار ننمایند .

کمترین کاری که جامعه می تواند در برابر آنان انجام دهد پذیرش آنان بعنوان عوامل شکوفاساز و نوآفرین می باشد . اما با مروری به عظمت کار کارآفرینان و زحمات زیادی که آنان در راه توسعه جامعه متحمل می گردند و تعهد بالایی که نسبت به درخشش جامعه در آینده دارند افراد و گروه های موجود در جامعه در کلیه سطوح منجمله خانواده گرفته که بنیادی ترین نهاد اجتماعی و موسس و هسته اصلی جامعه تلقی می گردد تا نهاد های آموزشی ، پژوهشی و پرورشی و سازمان هایی که به هر نحوی از انحای ممکن می توانند زمینه ساز حرکت و جوشش و خیزش فعالیت های کارآفرینانه باشند و در این راه پاپیش نهند و آنان را در راه تحقق آرمان ها و اهداف عالیه شان یاری نمایند چرا که آنان نیازمند آنند تا از سوی جامعه و همکیشان و همنوعان خود مورد پذیرش و قبول واقع گردند .

جامعه امکانات و منابع لازم را در اختیارشان قرار دهد ، موانع و محدودیت های احتمالی را از پیش روی آنان بردارد و از نظر روحی و روانی مشوق آنان باشد تا حاصل این تعامل و همفکری و هم افزایی بصورت دستاورد های بی بدیل کارآفرینانه سرانجام به خود جامعه برگردد.

 

بنابراین مسئولیت جامعه در قبال زحمات و تلاش های کارآفرینانه بشرح ذیل می باشد :

۱) پذیرش آنان بعنوان عاملان تغییر و تعالی جامعه و درک این مفهوم که کارآفرینان عامل پیشرفت ، توسعه و تحول جامعه هستند و جز سعادت و شکوفایی همنوعان خودسودایی درسر نمی پرورانند که این خود باعث می گردد تا آنان خود را منفرد از اجتماع ندانسته و برای خود پایگاه و جایگاهی را در بین آحاد جامعه متصور گردیده و دل به کار دهند .

۲) قدردانی و سپاسگزاری جامعه و نهاد های مدنی از زحمات و تلاش های خلاقانه کارآفرینان برهمگان فرض بوده و جامعه باید آنان را به مانند افراد موثر ، تلاشگر ، ارزشی ارج نهاده و به خدمات آنان پاداش درخور و فاخر دهد این امر باعث خواهد شد تا آنان از کارکرد های خود احساس رضایت نموده و سعی در گسترش دامنه ی فعالیت هایشان داشته باشند .

۳) حمایت های روحی ، معنوی و فکری از افراد کارآفرین : کارآفرینان به جهت اینکه در فعالیت های نوآورانه و مخاطره آمیز وارد می شوند به همان اندازه که در معرض ریسک های مالی هستند از جهت روحی و روانی نیز بشدت آسیب پذیر بوده و ممکن است متحمل صدمات و ضربات جبران ناپذیر گردند بنابراین لازم است افراد و گروه های موجود در جامعه همواره مواظب روح لطیف و روان ظریف آنان بوده و در لحظات سخت کار و تلاش و به گاه حادثه از هر طریق ممکن حمایت های روحی و معنوی لازم را از آنان بعمل آورند . در همین راستا جامعه باید اجازه اشتباه کردن و لغزش و خطا و شکست را جزیی از فرایند کارآفرینی دانسته و از هرگونه شماتت و ارزیابی و قضاوت در این مورد حذر نماید تا آنان جرات ادامه مسیر را پیدا نمایند .

۴) حمایت های گسترده مادی از کارآفرینان : اکثر آنان منابع مادی لازم برای عملیاتی نمودن ایده ها و نوآوری های خود را ندارند و اگر نباشد کمک ها و مساعدت های جامعه همه ی آن افکار و برنامه های مترقی آنان در نطفه عقیم خواهد ماند پس لازم است ایده ها و فرصت های نوآورانه ی آنها توسط جامعه درک گردیده و حمایت های مالی در راستای تامین منابع سرمایه ای از طرحه ای آنان بعمل آید .

۵) حمایت های نهادی و سازمانی : حمایت نهادی بالاخص در سه زمینه مهم آموزشی و پژوهشی و مشاوره ای برای کارآفرینان نظیر تدارک و اختصاص مراکز رشد وانکوباتور های تجاری ، ترویج و نهادینه سازی فرهنگ کار و کارآفرینی برای آنان و حمایت های قانونی و نیز رفع موانع نهادی در پیشبرد اهداف آنها بالاخص باید از جانب نظام حکومتی و حاکمیتی و همچنین نهاد های غیردولتی اعمال گردد بنابراین وجود دولت کارآفرین و حضور حامیان پر و پا قرص برای آنان اصولا جزو چرخه ی فعالیت کارآفرینی بوده و این موضوع بقدری حایز اهمیت و حساس است که بدون وجود آن چرخه ی فعالیت کارآفرینی ناتمام و ناکامل بوده و عملا ممکن است در بسیاری از زمینه ها آن فعالیت ها قابل نضج گرفتن و به ثمرنشستن نباشد .

۶) ترجیح جامعه در انتخاب نهاده ها و فرآورده های کارآفرینان در تامین نیاز های خود در مقابل وجود سایر فرآورده ها ، تولیدات ، محصولات ، کالا ها و خدمات می تواند عامل مهمی در ارتقا و توسعه کسب و کار های کارآفرینانه بشمار آید .

۷) نقش بسیار راهبردی و حیاتی مجامع علمی و آکادمیک بعنوان مغز متفکر و چشم بینای جامعه و بعنوان پیوندگاه علم وصنعت می تواند نقش بی بدیلی در راستای ایجاد موج عظیم کارآفرینی و استقرار " نهضت ملی کارآفرینی " در جامعه ایرانی تلقی گردیده و در این بین نقش بسیار ارزنده دانشگاه جامع علمی – کاربردی بعنوان " دانشگاه کارآفرین "می تواند بسی راهگشا و مهم پنداشته شود .

در خاتمه این مقاله یادآوری می گردد ، اساس فرایند کارآفرینانه حول محور جامعه ی کارآفرین ، دولت کارآفرین ، نهاد های مدنی کارآفرین و بویژه دانشگاه ها و مراکز پژوهشی کارآفرین می باشد و تنها در کنار حمایت های آنها و تعامل با کارآفرینان فعالیت های کارآفرینانه قابل پیگیری و انجام می باشد .