تبیین جایگاه تعاونی ها در موفقیت کارآفرینان (مقاله)
رویکرد اکثر کشورهای جهان در دهههای اخیر به موضوع کارآفرینی و توسعه آن، موجب گردیده موجی از سیاستهای توسعه کارآفرینی در دنیا ایجاد شود. کشورهای مختلف راهحلی را که در سه دهه گذشته برای فائق آمدن بر مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی به آن روی آوردهاند، توسعه فرهنگ کارآفرینی، انجام حمایتهای لازم از کارآفرینان، ارائه آموزشهای مورد نیاز به آنان و انجام تحقیقات و پژوهشهای لازم در این زمینه بوده است.
توسعه کارآفرینی نیازمند شناسایی ساختارهای مناسب و راهکارهای موثری است که بتواند شرایط لازم برای تحقق کارآفرینی در سطح کل آحاد جامعه را فراهم آورد. یکی از ساختارهای مناسب جهت جذب کارآفرینان درکشور ما، بخش تعاونی میباشد.
تعاونیها بعنوان یکی از اشکال سازمانهای مردمی دارای قابلیتهای فراوان جهت ایفای نقش در حمایت اقتصادی جوامع میباشند و افزون بر ویژگی ایجاد آفرینش تعاملات مثبت اجتماعی، اهمیت ویژه آنها در استفاده از امکانات بالقوه کسب و کار، حمایت از کارآفرینی، تولید ثروت و تأمین خدمات اجتماعی- رفاهی و طبقهبندی واحدهای تولیدی و خدماتی به عنوان مکمل روشهای دیگر میباشد. بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی کشور ما، کارکرد بخش تعاون ایجاد اشتغال برای کسانی است که مهارت لازم برای انجام کار و حرفهای را دارند اما سرمایه کافی برای ایجاد اشتغال در اختیار ندارند. این افراد میتوانند در قالب تشکلهای تعاونی سازماندهی شوند و از محل تسهیلات بانکی و سایر منابع مالی، کسب وکاری را راهاندازی نمایند.
بررسی تحقیقات انجام شده نشان میدهد که تا کنون در کشور ما مطالعهای در خصوص جایگاه و نقش شرکتهای تعاونی در موفقیت کارآفرینان انجام نشده است. راجا مایی مان راجا یوسف در کالج تعاونی مالزی مطالعهای در زمینه "خصوصیات و وظایف مدیران در شرکتهای تعاونی مالزی: مقایسهای بین مدیران موفق و کمتر موفق" انجام داده است که در نتیجه این تحقیق او نتوانست در مقایسه بین خصوصیات شرکتهای تعاونی موفق و کمتر موفق تفاوت بارزی را شناسایی کند.
این مقاله میکوشد مشخص کند که تعاونیها جایگاه مناسبی برای موفقیت کارآفرینان میباشند. اهداف این تحقیق عبارت از: تعیین ویژگیهای محیطی و نیروی انسانی تعاونیهای موفق و ناکارآمد، تعیین خصوصیات کارآفرینی کارآفرینان، مشخص کردن سبک مدیریتی در شرکتهای تعاونی و مطالعه ویژگیهای مدیریتی مؤثر در موفقیت مدیران تعاونیها و بررسی شباهتها و تفاونهای بین خصوصیات کارآفرینی، مدیریت و رهبری تعاونیها میباشد.
● بیان مسأله
رشد سریع جمعیت و سایر تحولات اجتماعی ـ اقتصادی پرشتاب در چنددهه گذشته از جمله: محدود شدن فرصتهای استخدامی از طرف دولت، عملکرد نامطلوب نظام آموزش عالی در تربیت نیروی انسانی ماهر و کارآزموده و کم توجهی به آموزشهای کاربردی، فقدان ساختار مناسب در بخش خصوصی برای جذب دانشآموختگان دانشگاهها، مشکلات موجود در ساختار فرهنگی جامعه، مشکلات موجود در فضای کسب و کارها، فقدان ارتباط مؤثر میان دانشگاه و بخشهای مختلف اقتصادی، وجود مشکلات اجرایی در پیاده کردن سیاستها و برنامههای کلان اشتغال کشور و... (۱) موجب بروز مساله بیکاری جوانان در جامعه ایرانی شده است. حل معضل بزرگ بیکاری جامعه فعلی ایران و دغدغه جدی اشتغال، تنها از طریق بخش دولتی و خصوصی میسر نمیباشد به عبارت دیگر امروزه در عصر جهانی شدن و برداشته شدن سرحدات و مرزها، بخش دولتی به تنهایی قادر به حل مشکل بیکاری نمیباشد چرا که استخدام در بخش دولتی به ندرت صورت میگیرد و سیاست دولت مبنی بر کاستن از بار سنگین پیکره این بخش باید عملی گردد لذا استخدام و جذب نیرو در مراکز دولتی آن طوری که باید و شاید مقدور نمیباشد.
امروزه اکثر صاحبنظران بر این باور هستند که کارآفرینی تنها راهکار مؤثر جهت رفع معضل بیکاری در جامعه است. کارآفرینی، به معنای فرآیندی ارزشی که منجر به تولید کالاها یا خدمات جدید میشود، موجب میگردد که سرمایهها و استعدادهای افراد در مسیر اشتغالزایی، خدمترسانی، افزایش سطح رفاه عمومی جامعه و پویایی اقتصاد کشور به کار گرفته شده و دستیابی به توسعه پایدار تسهیل گردد. یک فرد کارآفرین، منتظر سرمایهگذاری و ایجاد شغل ازطرف دولت نیست. او خود با شناخت صحیح از فرصتها و استفاده ازسرمایههای راکد، امکاناتی را فراهمنموده و با سازماندهی و مدیریت مناسب منابع، ایدة خویش را عملیمینماید و بدین ترتیب نه تنها خودش شاغل میشود، بلکه بدون اتکاء به دولت، برای تعداد دیگری از افراد نیز شغل میآفریند که این امر در دراز مدت سبب کاهش نرخ بیکاری در کشور خواهد گردید (۲). با توجه به لزوم توجه و اهمیت به مقوله کارآفرینی به منظور رفع بحران بیکاری در کشور، لازم است که با توجه به نظام اقتصادی و چشمانداز آینده، ساختارهای مناسب جهت توسعه کارآفرینی نیز به کارآفرینان معرفی گردد. یکی از مناسبترین ساختارها و سازمانهایی که میتواند کارآفرینان را در خود جای دهد و آنان را به سر منزل مقصود برساند، بخش "تعاونی" است. زیرا اکثر نیروهای بیکار جامعه فعلی ایران به ویژه تحصیل کردهها و فارغالتحصیلان دانشگاهها فاقد سرمایه کافی و در گردش برای آغاز و تدارک فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی و ایجاد منبع درآمد و زمینه شغلی میباشند و اغلب به لحاظ کمبود یا فقدان سرمایه کافی برای آغاز حرکت و فعالیت در زمینههای مختلف اقتصادی دچار مشکل میباشند در نتیجه نیروهای بیکار جویای کار میتوانند با تشکیل تعاونیهای مختلف و ادغام سرمایههای فکری و مادی و تبدیل سرمایههای کوچک به سرمایههای کلان و کارساز و با در کنار هم قرار دادن مهارتها و توانمندیهای مختلف در زمینههای مختلف و متنوع بسیاری از نیازهای خود از جمله اشتغال را با فعالیتهای گروهی خودشان برآورد سازند و اغلب نیازهای جامعه را نیز برطرف نمایند و زمینههای شکوفایی بسیاری از زمینهها و موارد احیاء نشده را به فعل برسانند.
با توجه به اینکه خلاقیت، نوآوری و توان کشف فرصتهای جدید از بارزترین ویژگیهای کارآفرینان است و خصوصیات رفتاری و روانی این گونه افراد ( ازقبیل استقلال طلبی، نیاز به پیشرفت, ریسک پذیری و ... ) نیاز به شرایط خاص ومتفاوتی دارد، بخش تعاونی بهترین بستر برای پرورش و پیشرفت کارآفرینان میباشد: عوامل تشکیل دهنده یک تعاونی به جای فردیت مبتنی بر جمع است. از این رو ماهیت جمعی فکر کردن و جمعی عمل کردن را با خود به همراه دارد. ثانیاً در تعاون سود شخصی به عنوان محور و یا هدف اصلی نیست و آراء و عقاید دیگران، حتی اگر حداقل سهام را داشته باشند مورد احترام واقع میشود (۳). روح کلام اینکه تعاونی جایگاه مناسبی است که میتواند روحیه کارآفرینی را در افراد تقویت نموده و در شکوفایی ویژگیهای مثبت آنان نقش بسزایی داشته باشد. به همین منظور در مقاله حاضر تلاش گردیده است تا با توجه به ضرورتهای مطرح شده در خصوص تعامل میان کارآفرینی و بخش تعاونی، تبیینهای لازم ارائه گردد.
● تعریف تعاونی
واژه (Co-Operation) را اولین بار رابرت آون در مقابل واژه رقابت (Competition) به کار گرفت. تاکنون تعاریف متعددی ازتعاون و تعاونی ارائه گردیده است. تعاون را میتوان نوعی کار و زندگی مشترک در سطوح گوناگون فعالیتهای اجتماعی دانست (۴). تعاون به معنی همکاری به منظور تأمین متقابل است (۵). کلمه تعاون به معنای کار مشترک میباشد و یا بعبارت دیگر منظور از تعاون، گروهی متشکل از افراد است که با مشارکت یکدیگر بتوانند اموری را انجام دهند که یک نفر به تنهایی قادر به انجام آن نیست.
آخرین تعریف بینالمللی تعاون در سی و یکمین کنگره اتحادیه بینالمللی تعاون که درسال ۱۹۹۵ در منچستر برگزار گردید بدین صورت ارائه گردیده است: "تعاونی انجمنی مستقل و متشکل از افرادی است که به طور داوطلبانه برای تأمین نیازهای مشترک اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اعضا تأسیس شده و فعالیت خود را با مشارکت و با مدیریتی دموکراتیک به اجرا در میآورد".
● اهداف تعاونی
مهمترین و جامعترین اهداف تعاونی، اهدافی است که در قانون بخش تعاون جمهوری اسلامی ایران به آن اشاره شده است و عبارتند از:
۱) ایجاد و تأمین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل
۲) قرار دادن وسایل کار در اختیار کسانی که قادر به کارند، ولی وسایل کار ندارند
۳) پیشگیری از تمرکز و دست به دست گشتن ثروت در دست افراد و گروههای خاص جهت تحقق عدالت اجتماعی
۴) جلوگیری از کارفرمای مطلق شدن دولت
۵) قرار گرفتن مدیریت و سرمایه و منافع حاصله در اختیار نیروی کار و تشویق بهرهبرداری مستقیم از حاصل کار خود
۶) پیشگیری از انحصار، احتکار، تورم و زیان به غیر
۷) توسعه و تحکیم مشارکت و تعاون عمومی در بین مردم
۸) قرار دادن مدیریت، سرمایه و سود حاصل در اختیار نیروی کار و تشویق به بهرهبرداری از حاصل کار (۶).
● نقش تعاونیها در توسعه
▪ توسعه اقتصادی
هنگامی که بحث توسعه کشورها به میان میآید یکی از مهمترین جهات آن و شاید اولین جهتی که ذهن شنونده را به خود جلب مینماید توسعه اقتصادی آن کشورها میباشد. اصولاً تصور کشوری توسعه یافته، بدون توجه به رشد اقتصادی غیر ممکن است و همان طور که قبلاً نیز اشاره گردید با وجود آن که توسعه اصولاً دارای مفهومی کیفی و همه جانبه اعم از سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است، اما در بسیاری از مواقع به دلیل نقش و جایگاه مهمی که رشد اقتصادی در فرآیند توسعه کشورها دارد، رشد اقتصادی و توسعه کشور به صورت مترادف به کار میرود. به همین علت نقش مهم تعاون در فرایند توسعه جوامع باید معطوف به توسعه اقتصادی آن جوامع باشد و غالباً نیز تأکید بر روی ویژگیهای اقتصادی شرکتهای تعاونی است. ویژگیهای دیگر تعاونیها از قبیل توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که شرح آنها گذشت دارای اهمیت ثانوی هستند، هر چند که به نوبه خود بسیار مهم و اثرگذار در توسعه و زمینه و بستر رشد اقتصادی جوامع میباشند (۷).
سازمان ملل در سال ۱۹۹۴ طی تحقیقی پیرامون تأثیر تعاونیها در اقتصاد جهان به این نتیجه رسید که زندگی حدود ۳ میلیارد نفر یا تقریباً نیمی از جمعیت آن روز جهان، از طریق فعالیت تعاونیها تأمین گردیده است. هماکنون حدود ۸۰۰ میلیون نفر در سرتاسر جهان عضو تعاونیها هستند که این رقم در سال ۱۹۶۰ میلادی حدود ۱۸۴ میلیون نفر بوده است.
تعاونیها تأمین کننده تقریباً ۱۰۰ میلیون شغل بوده و با تأمین مواد غذایی، مسکن، اعتبارات مالی و ارائه حجم وسیعی از خدمات مصرفی، از لحاظ اقتصادی در بسیاری از کشورها تأثیرات عمدهای از خود به جای گذاشتهاند (۸).
در ایران نیز شرکتهای تعاونی به عنوان نهادهای مردمی در سالهای بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به قانون اساسی راه یافته است و از توسعه همه جانبه برخوردار گردیده است و اکنون میتواند در سایه توانمندیهای بالقوه و بالفعل خود در تحولات اقتصادی کشور، مشارکت وسیعی داشته و مبشر آینده امیدبخش برای جوانان امروز و نسل آینده باشد. در اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بخش تعاونی به عنوان یکی از پایههای نظام اقتصادی کشور قلمداد شده است. در اصل ۴۳ نیز بر انسان محوری اقتصاد در بخش تعاونی تاکید ویژهای شده است. برنامه چهارم توسعه در شرایطی تدوین شده است که اقتصاد کشور در مرحله خیز اقتصادی قرار گرفته است. در این مرحله عدالت اجتماعی در حوزه اقتصاد اهمیت ویژهای مییابد، چرا که ممکن است خیز اقتصادی کشور و انتقال بخشی از مالکیت عمومی به بخش غیر دولتی موجب اختلاف فاحش طبقاتی شده و عواید ناشی از رشد اقتصادی را عمدتاً عاید افراد و گروههای خاص و غنی نماید و پیشگیری از وقوع چنین پدیدهای مستلزم استفاده مؤثر از قابلیتهای بخش تعاون در توسعه کشور میباشد (۳).
در سالهای اخیر تلاش زیادی صورت پذیرفته تا لزوم توسعه این بخش و نقش محوری آن در استقرار عدالت اجتماعی به موازات رشد اقتصادی مورد توجه قرار گیرد و همین تلاشها موجب شده تا برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی اقدام جدی و قانونی در زمینه تدوین جایگاه بخش تعاونی در اقتصاد کشور صورت گیرد. این در حالی است که از سوی مقام معظم رهبری، مجمع تشخیص مصلحت نظام موظف شده است تا سیاستهای کلی توسعه بخش تعاونی را تدوین کرده و در انتقال بنگاههای اقتصادی بخش دولتی و بخش غیر دولتی اولویت را به بخش تعاون بدهد (۷).
▪ توسعه اجتماعی
بدون تردید شرکتهای تعاونی در کشورهای در حال توسعه به دلیل اهمیتی که در این شرکتها به فرد داده میشود و به ویژه به علت قابلیت و خصوصیات خاص این شرکتها که قادرند هم در اقتصاد و هم در اجتماع مدرن و امروزی و هم در اقتصاد و اجتماع سنتی این کشورها رسوخ نمایند، میتوانند در توسعه اجتماعی این کشورها نقش مهمی ایفا نمایند. اهمیت شرکتهای تعاونی در توسعه اجتماعی از ویژگی خاص تشکیلات تعاونی ناشی میشود که در آن افراد هم برای همکاریهای متقابل و ایجاد همبستگی یعنی جنبههای اجتماعی تعاون و هم برای رفتارهای یاریگرانه و با صرفه یعنی جنبههای اقتصادی شرکتهای تعاونی تربیت میشوند (۷).
اقتصاددانان تا مقطعی از زمان بر این عقیده بودهاند که رشد و توسعه جوامع به سرمایه فیزیکی بستگی دارد ولی بعد از دهه ۱۹۷۰ سرمایه اجتماعی به عنوان عامل رشد و توسعه جوامع مورد توجه قرار گرفت. صاحبنظران مسائل اجتماعی- اقتصادی، سرمایه اجتماعی را شبکه نامرئی رسمی و غیر رسمی از روابط متقابل بین انسانها در جامعه میدانند و معتقدند زیباترین جلوه سرمایه اجتماعی در تعاون نمود پیدا میکند؛ زیرا تعاونیها با توجه به مزایا و ویژگیهایی که دارند، میتوانند آموزههای انسانی جامعه بشری را بین همه بخشهای جامعه به واقعیت تبدیل کنند. تعاونیها در طول حیات خود توانستهاند در ایجاد و فضای مناسب، ویژگیهای سرمایه اجتماعی را که شامل اخلاق، آزادی، مسئولیتپذیری، وجدان کاری و احترام به دیگران است را در عمل و در سطح جامعه پیاده کنند. بنابراین باید اذعان داشت که تعاون از میان سرمایههای فیزیکی، انسانی و اجتماعی که مورد نظر کارشناسان توسعه است، بیشترین قرابت و نزدیکی را با سرمایههای اجتماعی دارد. زیرا اولاً عوامل تشکیل دهنده یک تعاونی به جای فردیت مبتنی بر جمع است. از این رو اولین ویژگی و ماهیت سرمایه اجتماعی را که جمعی فکر کردن و جمعی عمل کردن است را با خود به همراه دارد. ثانیاً در تعاون سود شخصی به عنوان محور یا هدف اصلی نیست و به آرا و عقاید دیگران، حتی اگر حداقل سهام را داشته باشند احترام گذاشته میشود و چون فرد میبیند به رغم دارا بودن سهام اندک همانند سایرین مورد احترام جمع قرار میگیرد، طبعاً احساس مسئولیت و وجدان کاری که از دیگر شاخصهای سرمایههای اجتماعی است را در خود تقویت میکند و به کار میگیرد (۳).
▪ توسعه سیاسی
بسیاری از کشورهای در حال توسعه که بعد از جنگ جهانی دوم به کسب استقلال سیاسی نایل گردیدهاند به نوعی از یک سیستم سیاسی دموکراتیک و منطبق با نمونههای غربی تبعیت نمودهاند. تجربه نشان داده است که نظام حکومتی دموکراسی اقتباس شده از حکومتهای غربی در جوامع در حال توسعه به لحاظ ساختار اجتماعی خاص و فقدان شرایط کافی و فراهم نبودن زمینههای لازم، غالباً به صورت کوتاه مدت به حیات خویش ادامه میدهد.
اهمیت تعاون و نهادها برای حیات سیاسی کشورهای در حال توسعه در این است که شرکتهای تعاونی از طریق اصول و عقاید خویش شرایطی را به وجود آورد که مردم این کشورها به تدریج و به طرز سیستماتیک جهت اداره و رهبری سیاسی و ایجاد حس مسئولیتپذیری آماده و تربیت شوند و برای نیل به مقاصد اساسی دولت در زمینه آزادی و عدالت بالنسبه بهتر از هر جنبش دیگر عمل نماید. زیرا تعاون، آزادی فردی را با تمایل به زندگی جمعی ضمن تأمین حقوق مساوی تلفیق نموده و هماهنگی لازم را در این زمینه به وجود میآورد (۷).
▪ توسعه اشتغال
در قرون اخیر دگرگونیها، تحولات اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عظیمی در بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای اروپایی به وقوع پیوسته است. بحرانهای اقتصادی که در برخی از کشورهای جهان به وجود آمد پیامدهای ناگواری از فقر و بیکاری را افزایش داد. افزایش بیکاری و فقدان فرصتهای شغلی مناسب برای نیروی کار موجب گردید که بسیاری از اقتصاددانان و جامعهشناسان برای کاهش بیکاری و ایجاد زمینه اشتغال راهحلهایی را ارائه دهند که انطباق آنها با شرایط و موقعیتهای اقتصادی و اجتماعی در برخی از جوامع منجر به پیدایش نظریههای جدید در مورد بیکاری با اشتغال گردید (۹).
به نظر برخی از صاحبنظران مسائل اقتصادی و اجتماعی، یکی از راهحلهای مناسب و مطلوب برای افزایش فرصتهای شغلی، تشکیل شرکتهای مختلف از جمله شرکتهای تعاونی است که در قانون اساسی ایران (اصل ۴۳ و ۴۴) مدنظر قرار گرفته است. زیرا یکی از اهداف عالیه قانون اساسی، ایجاد اشتغال سالم، برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی، محرومیت زدایی و ... از طریق ایجاد تعاونیهای تولیدی و خدماتی میباشد (۱۰).
با تأسیس شرکتها یا اتحادیههای تعاونی، دو نوع اشتغال در جامعه ایجاد میشود: نوع اول اشتغال برای اعضای تعاونیهاست و نوع دوم، برای افرادی است که بدون عضویت در شرکت به صورت کارکنان، مزد و حقوق دریافت میکنند و در ضمن با آغاز فعالیت یک شرکت تعاونی علاوه بر شاغل شدن به تولید کالاها و خدمات میپردازند.
ایران جمعیتی جوان دارد که هر ساله جمع کثیری از جوانان فارغالتحصیل دبیرستانها و دانشگاهها به نیروی کار آن افزوده میشود. ایجاد فرصتهای اشتغال مولد برای مبارزه با بیکاری و جلوگیری از فسادهای اجتماعی و اقتصادی الزامی است و چنانچه در این زمینه قصوری صورت گیرد، نه تنها فقر در جامعه گسترش مییابد، بلکه آمار بزهکاری و تخلفات اجتماعی- اقتصادی روز به روز افزایش خواهد یافت (۱۱).
یکی از بهترین و قابل حصولترین شیوهای که میتوان با آن اشتغال را در یک بازده زمانی قابل قبول گسترش داد، ایجاد «واحدهای صنعتی، خدماتی، تحقیقاتی، پزشکی، توریستی، اعتباری، آموزشگاهی و ...» میباشد .بدین ترتیب نیروهای جوان به ویژه تحصیل کردههای دانشگاهی میتوانند نسبت به ایجاد واحدهای اشتغالزا و نوآور بر حسب تخصص خود بپردازند و سرمایههای اندک خود را با تخصصهای خود پیوند دهند. البته باید به طور جدی مورد حمایت دولت قرار گیرند و عرصهها ومیدانهای کار را با بوروکراسی هر چه کمتر برای آنان فراهم نمایند. گروههای ۱۵-۱۰ نفره و حداکثر ۵۰ نفره را میتوان در قالب تعاونیهای تولید و نوآور سامان داد. این گروهها بعد از اندکی فعالیت، خود قادر خواهند بود که لایههای بعدی خود یعنی اتحادیههای مورد نیاز را به وجود آورند و اتحادیهها در این حالت میتوانند کلیه امور حقوقی و بازرگانی آنان را سامان دهند.
● انواع تعاونیها
۱) تعاونی کشاورزی و روستایی
۲) تعاونی صیادان
۳) تعاونی مصرف کنندگان
۴) تعاونی مسکن
۵) تعاونی اعتبار
۶) تعاونی آموزشگاهها
۷) تعاونی کار
۸) تعاونی صاحبان حرفهای و صنایع دستی
۹) تعاونی صنایع کوچک
۱۰) تعاونی تهیه و توزیع
۱۱) تعاونی صاحبان مشاغل آزاد
۱۲) تعاونی معدنی
۱۳) تعاونی کارگری و شرکتهای تعاونی غیر کارگری
● کارآفرینی چیست؟
واژهنامه بینالمللی وبستر (۱۹۶۱) کارآفرین یا entrepreneur را به صورت زیر تعریف میکند؛ کارآفرین به عنوان سازمان دهنده فعالیت اقتصادی فردی است که مخاطرههای یک فعالیت تجاری را سازماندهی، مدیریت و تقبل میکند.
"پیتر دراکر " معتقد است که کارآفرین کسی است که فعالیتهای اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع میکند.
رافائل امیت معتقد است کارآفرینان افرادی هستند که نوآوری میکنند، فرصتهای تجاری را شناسایی و خلق و ترکیبات جدیدی از منابع را ارائه میکنند تا در محیط عدم قطعیت از این نوآوریها سود کسب کنند.
ژوزف شومپیتر در باره کارآفرین میگوید: کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است و نقش وی عبارت است از نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد.
کارآفرینی را عمدتاً شتابدهنده تغییر در فعالیتهای اقتصادی میانگارند، زیرا شخص کارآفرین، شجاعت انجام واکنش متفاوت از دیگران را در برابر رویدادها دارد. کارآفرین در حقیقت عنصری اقتصادی است که با به کارگیری عوامل تولید و بهرهگیری از فرصتهای به وجود آمده در بازار بنگاه خود، دست به کارهای تولیدی وتجاری میزند. وی پیشتاز است چون ریسکپذیری بالایی دارد.
● صفات و ویژگیهای کارآفرینان
در کتاب دایره المعارف کارآفرینی نوشته کنت، سکستون و وسپر (۱۹۸۲) ویژگیهای کارآفرینان به دو دسته ویژگیهای شخصیتی و ویژگیهای شخصی تقسیم شده است. مواردی مانند: انگیزه پیشرفت، منبع کنترل درونی و ریسک پذیری، تحت عنوان ویژگیهای شخصیتی و دارا بودن سن ۲۵ تا ۴۰ سال و نداشتن تحصیلات دانشگاهی، تحت عنوان ویژگیهای شخصی بیان شده است.
ویژگی منحصر به فردی که کارآفرین را از افراد دیگر متمایز میکند این است که کارآفرین فردی است ریسکپذیر، نیاز زیادی به موفقیت دارد، تمایل قویای به کنترل داشته و در مقابل ابهام بسیار شکیباست (۱۲).
مردیت، نلسون و نک (۱۳۷۶) شش ویژگی شخصیتی برای افراد کارآفرین به شرح زیر بیان میکنند:
۱) خودباوری
۲) میل به نتیجه }انگیزه پیشرفت{
۳) ریسکپذیری
۴) هدایت و رهبری
۵) خلاقیت
۶) آیندهنگری
احمدپورداریانی (۱۳۸۱) معتقد است مهمترین ویژگیهایی که محققان از انواع ویژگیهای شخصیتی کارآفرینان ارائه کردهاند به شرح زیر است:
۱) نیاز به توفیق و توفیق طلبی {نیاز به پیشرفت}
۲) مرکز کنترل درونی
۳) تمایل به مخاطرهپذیری {ریسکپذیری}
۴) نیاز به استقلال
۵) خلاقیت
۶) تحمل ابهام (۱۳).
علی رغم این ویژگیهای محدود، برخی ویژگیهای بسیار زیادی را برای کارآفرینان ذکر کردهاند، از جمله هورنادی (۱۹۸۳) تعداد ۴۲ ویژگی نام میبرد که در جدول ذیل آمده است (۱۴).
۱) اعتماد به نفس
۲) پشتکار، اراده
۳) انرژی، عزم
۴) دارا بودن امکانات
۵) توانایی محاسبه ریسک
۶) پویایی- رهبری
۷) خوش بینی
۸) نیاز به پیشرفت
۹) دانش تولید و بازار، تکنولوژی، ماشینآلات و تغییرپذیری
۱۰) خلاقیت
۱۱) توانایی تحت تاثیر قراردادن دیگران
۱۲) توانایی برخورد مناسب با مردم
۱۳) نوآوری
۱۴) انعطافپذیری
۱۵) هوش
۱۶) جهت یابی اهداف روشن
۱۷) اثربخشی
۱۸) توانایی تصمیمگیری
۱۹) پاسخ مثبت به چالشه
۲۰) استقلال
۲۱) صداقت- یکپارچگی
۲۲) بلوغ، تعادل
۲۳) پاسخگویی به پیشنهادات و انتقادات
۲۴) احساس مسئولیت
۲۵) دوراندیشی
۲۶) دقت
۲۷) مشارکت
۲۸) سودگرایی
۲۹) توانایی یادگیری از اشتباهات
۳۰) احساس قدرت
۳۱) شخصیت دلپذیر
۳۲) خود مرکزگرایی
۳۳) شجاعت
۳۴) قدرت تخیل و تصویرسازی
۳۵) ادارک
۳۶) تحمل ابهام
۳۷) پرخاشگری
۳۸) ظرفیت لذت بردن
۳۹) کارآیی
۴۰) تعهد
۴۱) توانایی برای اعتماد به دیگران
۴۲) حساسیت نسبت به دیگران
کارآفرین با ویژگیهای فوق هشت وظیفه کلی زیر را بر عهده میگیرد:
۱) از موقعیتهای محیطی آگاه میشود.
۲) برای استفاده از این موقعیتها پذیرای ریسک میشود.
۳) سرمایهگذاری میکند.
۴) نوآوری میکند.
۵) کار و تولید را نظم میبخشد.
۶) تصمیم میگیرد.
۷) برای آینده برنامهریزی میکند.
۸) محصول خود را با سود میفروشد.
● کار تیمی، شروع کارآفرینی
یکی از معیارهایی که کشورهای توسعه یافته را از کشورهای در حال توسعه مجزا میکند، فرهنگ گروهی کار کردن است، در کشورهای توسعه نیافته، افراد علاقهیی به فعالیتهای تیمی ندارند و همین امر سبب می شود علاوه بر صرف انرژی بیشتر، کارها با کیفیت پایینتری انجام پذیرد.
اصولا جهت رسیدن به یک جامعه کارآفرین، رشد فعالیتهای گروهی نیز ضروری است و بدون چنین ویژگی، کارآفرینی در جامعه فراگیر نخواهد شد. حال ما با این سوال روبرو خواهیم بود که چگونه باید یک تیم کاری موفق را سازماندهی کنیم و چه شرایط فرهنگی باید بر این گروه حاکم شود تا بتواند به اهداف مورد نظر خود دست یابد.
آقایی در مقاله خود عوامل زیر را برای تشکیل یک گروه کاری و مفید مد نظر قرار میدهد:
▪ یکی از نکاتی که اعضای گروه باید به آن توجه کنند،
▪ انجام مطالعات در زمینه خلاقیت،
▪ نوآوری و کارآفرینی است و همچنین لازم است اعضا با تکنیکهای مورد نیاز برای گروه نظیر یورش فکری،
▪ تکنیک شش کلاه تفکر و دیگر تکنیکهای خلاقیت آشنا شوند و در زمینه تکنیکهای حل مشکل،
▪ بیشتر بدانند و در این رابطه مطالعه و تمرین کنند.
▪ صبر و انتقاد پذیری از ویژگیهای مهم فرهنگ فعالیتهای تیمی است،
▪ اعضای گروه باید همیشه آماده پذیرش سختترین انتقادات بوده و در برابر ناملایمات صبر فراوان داشته باشند.
انسانها از نظر خصوصیات شخصیتی متفاوتند. زمانی که انسانها در شروع فعالیتها کنار هم قرار میگیرند، بعضی از خصوصیات رفتاری غیرقابل تحمل به نظر میرسند، درست مانند چرخدندههایی که با یکدیگر جفت نمیشوند و همین موضوع باعث برخورد چرخدندهها و اصطکاک میان آنها میشود. اما میان انسان با چرخدندهها فرق بسیار اساسی وجود دارد. آدمی قادر است با گذر زمان کمکم خود را با شرایط تطبیق دهد، لذا در اینجا صبر بسیار، ضروری است. تحمل سختیهای شروع کار و تحمل بعضی خصوصیات رفتاری انسانها سبب میشود آرام آرام انسانهای صبور به نتایج ارزشمندی دست یابند. صبر باعث میشود آدمی از انجام رفتارهای شتابزده وغیرمنطقی خودداری کرده و شاهد نتایج شیرین اعمال خود در آینده باشد.
- گهگاه لازم است گروه از متخصصین مرتبط با موضوعات مورد بحث دعوت کرده و از نظرات آنان بهرهمند شود. شرکت در سمینارها، نمایشگاهها و...میتواند فرصتی برای دیدار با متخصصان و افراد صاحبنظر باشد.
- اعضای گروه باید سعی کنند در عرصه پژوهش نیز وارد شوند تا بتوانند به نتایج ارزشمند دست یافته و در کنار آن به انتقال افکار نو پرداخته و راهحلهای کاربردی و ارزشمند به جامعه ارایه کنند.
- تیم میتواند در بعضی مواقع جلسات خود را در مکانهای تفریحی و فرحبخشی نظیر مکانهای سرسبز برگزار کند که این خود میتواند انگیزه بیشتری برای تداوم بحثها باشد.
- گروه باید علم و دانش خویش را در رابطه با رایانه و اینترنت و زبان انگلیسی ارتقا دهد و از اطلاعات روز برخوردار شود به گونهیی که اعضا بتوانند از منابع خارجی بهره برده و از طریق و بلاگها و یا وبهای ایجاد شده توسط گروه به انتشار نتایج فعالیتهای خود بپردازند. این اقدام سبب میشود که زمینه برای جذب علاقهمندان و تبادل نظر در سطحی بسیار وسیعتر و در مقیاس فراملی پدید آید که این خود زمینهساز انتقال علم و دانش به داخل مرزهای کشور است و اعتبار ملی را ارتقا میدهد.
- گروه باید نتایج فعالیتهای خود را برای علاقهمندان در همایشها ارایه کند. این اقدام باعث خواهد شد که گروه بازخوردهای ارزشمند از دیگران دریافت کرده و از طرفی بتواند با انگیزش بیشتر به نقد و بررسی و اصلاح فعالیتهای خویش بپردازند.
- لازم است اعضای گروه در زمینه «روانشناسی گروه» مطالعه کنند. کسب اطلاعات در این خصوص میتواند زمینهساز شناخت اعضای گروه از یکدیگر شده و زمینه برای همبستگی بیشتر شود (۱۵).
به عقیده الیزابت چل یک تیم موفق دارای ویژگیهایی است که عبارتند از:
▪ یک تیم موفق اهدافی را برای فعالیتهای خود تعیین نموده و همواره برای به انجام رساندنشان تلاش مینمایند و دائما این پرسش را از خود میکنند که " چه چیزی را می خواهیم انجام دهیم ".
▪ از بین بردن موانع: یک تیم موفق همیشه در تلاش است تا موانع( افراد و موقعیتهایی که موثر عمل نمیکنند) را از سر راه خود بردارد.
▪ انتظار عملکرد : یک تیم موفق خود را متعهد میکند که در فعالیت های خود عملکرد با کیفیتی ارائه دهد. در واقع هر یک از اعضای تیم از همدیگر انجام عملکردی در سطح بالا را انتظار دارند.
▪ شناخت محیط: به نظر میرسد اعضای تیم نسبت به فلسفه، استراتژی و ارزش سازمان خود به شناخت کافی دست یافتهاند.
▪ بینش: یک تیم موفق دارای تصور روشنی نسبت به آنچه در حال انجام آن هستند بوده و دارای استراتژیهای مشخصی برای به انجام رساندن اهداف خود هستند.
▪ شبکه سازی: اعضای تیم در ایجاد شبکههای داخل و خارج سازمانی بسیار خوب عمل می کنند. آنها افراد و گروههایی را که میتوانند از آنها حمایت نموده و یا آنها را در جهت رسیدن به اهداف شان کمک نمایند شناسایی میکنند.
▪ دسترسی آسان: قابلیت دسترسی هر یک از اعضا برای دیگران آسان است. آنها به آسانی با دیگران ارتباط برقرار نموده و از تجربیات، توصیهها و بازخورد دیگران نیز برای دست یافتن به اهدلف خود استفاده می نمایند
▪ برانگیخته شدن بواسطه موفقیت: اعضای یک تیم موفق در نتیجه موفقیت برانگیخته شده و انرژی، هیجان و تعهدشان افزایش پیدا میکند. آنها از پاداشهایی که در نتیجه موفقیت کسب مینمایند لذت میبرند.
▪ ابتکار عمل: یک تیم موفق فعالیت محور است. اعضای تیم در انتظار نمینشینند که اتفاقی برای آنها روی داده و یا فرصتی برای آنها به وجود آید، بلکه به سرعت و به طور مثبت نسبت به اتفاقات واکنش نشان میدهند و برای خود فرصت ایجاد می نمایند.
▪ مسئولیت پذیری: هر یک از اعضای تیم خود را در موفقیت سازمانشان سهیم دانسته و در دست یافتن به اهداف آن احساس مسئولیت میکنند.
▪ تاثیر گذاری: هر کدام از اعضای تیم بر سازمان و افراد و گروههایی که با آنها در تعامل هستند تاثیر میگذارند. آنها در همه موقعیتها به جای اختیاراتشان از صداقتشان استفاده می کنند.
▪ انعطافپذیری: یک تیم موفق به جای استفاده از قوانین و مقررات خشک و انعطافناپذیر با رهنمودها و اصول و قوانین گسترده و منعطف کار میکنند.
▪ ضرورت و اهمیت: اعضای تیم قادرند میان فعالیتهای مهم و ضروری تفاوت قائل شده و از میان آنها دست به انتخاب زنند. یک تیم موفق همواره نسبت به تغییر مشتاق بوده و سعی می کند آن را با برنامه هایش تلفیق نماید.
▪ رهبری مشارکتی: اعضای تیم رهبرانی را دوست دارند که قادر باشند آنها را در فعالیت هایشان به درستی هدایت نموده و در حفظ انرژی گروه و تداوم تعهد و مسئولیتپذیریشان بیافزایند. آنها از رهبران خود انتظار دارند که در تصمیمگیریهای خود با آنها مذاکره نمایند. رهبری با توجه به شرایط، نیاز گروه و مهارت اعضای گروه تغییر پیدا میکند. هر یک از اعضا آماده هستند در صورت ضرورت، رهبری گروه را بر عهده گیرند.
▪ ارتباط: اعضای گروه حتی هنگامیکه جدا از هم فعالیت می کنند ارتباط شان را حفظ می نمایند. هر کدام از اعضا آزادانه عقاید و دیدگاه شان را در مورد عملکرد و وظایف هم بیان میکنند.
▪ نوآوری: اعضای یک تیم موفق همواره در فعالیتهایشان نوآور بوده و به منظور ارتقاء خلاقیت و نوآوری از قابلیت ریسکپذیری برخوردارند.
▪ پیشرفت: یک تیم موفق همواره علاقهمند است در انجام فعالیتهایش موفق بوده و پیشرفت نماید. اعضای تیم همیشه در تلاش هستند تا شیوههای جدید و متفاوتی را برای انجام کارها و وظایف خود بهکار گیرند.
▪ مشارکت: اعضای تیم همواره قادرند به آسانی و بدون هیچ مشکلی با دیگران فعالیت نموده و به جای کارکردن در مقابل دیگران و مانع ایجاد کردن در برابر آنها بر مشارکتشان بیافزایند (۱۶).
بدون شک ایجاد تیمی با ویژگیهایی که در بالا ذکر شد میتواند زمینهای گردد برای وقوع خلاقیت و کارآفرینی، که این امر خود میتواند شروعی برای سازندگی جامعه باشد. بنابراین در صورتیکه گروههایی که تعاونیها را تشکیل میدهند دارای چنین خصوصیاتی باشند میتوانند در انجام وظایف خود مفیدتر عمل نموده و در راستای اهدافشان و بالطبع اهداف اقتصادی کشور گامهای موثری بردارند.
● مدیریت تعاونیها و کارآفرینی
شرکتهای تعاونی باید دارای مدیریت قوی و کارآمد، نیروی انسانی توانا و شایسته و منابع مالی باشند تا بتوانند در رقابت پیروز شوند. زندگی در دنیای کسب و کار امروز، رقابت در فناوری، مدیریت نوین و درگیری تعاونیها با فعالیتهای چالش برانگیز (سرمایهگذاری، بیمه، صنایع کوچک و متوسط، امور مالی و غیره) باعث میشود که تعاونیها به گونهای حرفهای در صدد کسب کارایی اقتصادی باشند. مدیران تعاونیها باید فرصتها را بشناسند و از آنها در استراتژیهای کسب و کار استفاده کنند.
هرچند، تعاونیهای بزرگی وجود دارند که به پیشرفتهای قابل توجهی در فعالیتهای مختلف اقتصادی نایل آمدهاند، اما تعاونیها به ندرت به عنوان مجموعهای شناخته شدهاند که میتوانند کسب و کار را سازماندهی و بازده سرمایه بالایی را فراهم کنند. به نظر میرسد کارایی پایین مدیریت تعاونیها و مشکلات بوروکراسی که در تعاونیها وجود دارد مانع موفقیت آنهاست.
خصوصیات کارآفرینی مدیران تعاونیها کمتر با مدیران بخش خصوصی مقایسه شده است. تاکنون مطالعهای که اثبات کند موفقیت تعاونیها به خصوصیات کارآفرینی مدیران آن بستگی دارد یا از آنها تاثیر پذیرفته، صورت نگرفته است. به هرحال، درباره مدیران بخش خصوصی مطالعات زیادی بعمل آمده که نشان میدهد مدیرانی که دارای خصوصیاتی نظیر: "اعتمادبهنفس"، "ریسکپذیری"، "انعطافپذیری"، " نیاز به موفقیت" و" خوداتکایی" هستند، آنان را به سمت موفقیت در کسب و کاری که مدیریت آنرا به عهده دارند، هدایت میکنند.
براساس مطالعهای که در کالج تعاونی مالزی انجام شده است؛ برجسته ترین خصوصیاتی که در بین مدیران تعاونیهای مالزی وجود دارد، عبارت از: ارتقا کیفی ، شایسته محوری ، مسئولیت پذیری ، صداقت و اعتماد و تشکیل گروه دادن است و ریسک پذیری و استقلال اگر چه در پایینترین ردهها جای دارند، اما ضروری میباشند (۱۷).
بدیهی است که توانایی و مهارت مدیران، بهرهوری، ثبات و قابلیت پاسخگویی یک سازمان را شکل میدهد. این امر برای تعاونیها نیز مصداق دارد. مدیر، رهبریت گروه را به عهده دارد. اوست که تصمیم میگیرد و ارتش خود را برای کسب پیروزی در جنگ رهبری می کند. اگر شکست بخورد ، سازمان شکست می خورد.
یکی از مسئولیتهای مهمی که یک مدیر در شروع کار خود باید به آن توجه نماید تصمیمگیری است. عوامل مؤثر در فرآیند تصمیمگیری عبارتند از: ۱) ویژگیهای شخصی و شخصیتی کارآفرین
۲) محیط شخصی کارآفرین مانند خانواده یا محیط کاری
۳) مولفههای موثر بر محیط کار مانند نگرشهای اجتماعی، جو اقتصادی و بودجه
۴) ایده کارآفرین و ارزیابی آن
۵) اهداف کارآفرین (۱۸).
برنامهریزی ماموریت یا وظیفه بسیار سختی است، بنابراین مدیران جوامع تعاونی باید قادر به برنامهریزی باشند. مهم است که یک برنامهریزی کامل قبل از اجرای دیگر وظایف مدیریت تعاونی صورت پذیرد. در خصوص الگوی رهبری، بیشتر مدیران تعاونیها با رویکرد مشورتی سازگاری یافتهاند.
برجستهترین خصایصی که بین مدیران تعاونیها یافت میشود عبارتند از: ارتقا کیفی، مسئولیت پذیری، شایسته سالاری، صداقت و اطمینان و تشکیل گروه دادن است. حال آنکه، ریسک پذیری و استقلال اگرچه لازمند اما کمترین اهمیت را دارند. این امر شاید به این دلیل است که اکثر مدیرانی که هم حقوق میگیرند و یا وظایف مدیریتی را افتخاری انجام میدهند، معمولا" از درگیر کردن خود با طرحهای پرخطر به دلیل تاکید اصول تعاونی بر سود و ریسک پذیری منطقی خودداری میکنند. بعلاوه، بیشتر مدیران از تصمیمها و سیاستهای تعیین شده توسط هیات مدیره – که بالاترین اختیار را در تصمیم گیریهای مدیریتی برای تعاونی دارد- پیروی میکنند (۱۷). بنابراین با توجه به مطالب ارائه شده میتوان ویژگیهای مشترک بین کارآفرینان موفق و مدیران تعاونی موفق را اینگونه برشمرد:
۱) انگیزه قوی از نظر فلسفی و اعتقادی برای شروع یک فعالیت اقتصادی داشته باشد.
۲) اعتماد به نفس داشته و خودباور باشد.
۳) دارای استقلال رأی باشد.
۴) توان تصمیمگیری با توجه به شرایط مکانی وزمانی را دارا باشد.
۵) خوشبین و امیدوار باشد.
۶) صبر و استقامت لازم برای مقاومت در برابر مشکلات را دارا باشد.
۷) روحیه سختکوشی و تلاش مداوم برای تحقق اهداف داشته باشد.
۸) در اثر شکست ناامید نشودواز هر شکست برای اصلاح امور و دیدگاههای خود درس بگیرد.
۹) دارای تفکر و توان برنامه ریزی باشد.
۱۰) اطلاعات عمومی لازم برای انجام فعالیتهای اقتصادی مانند خرید و فروش، تولید، بازار، امورمالی و حسابداری را دارا باشد.
۱۱) شوق به کار و تلاش داشته باشد.
۱۲) دارای طبع بلند و اشتیاق به انجام کارهای بزرگ بر اساس عقل و منطق باشد.
۱۳) داشتن اراده و آمادگی لازم برای ایثار وفداکاری تا رسیدن به هدف
۱۴) قدرت پیشبینی وضع اقتصاد و بازار را دارا باشد.
۱۵) قدرت ظرفیت، نوآوری و ایجاد روشهای نوین را داشته باشد.
۱۶) توان مشکلیابی و تشخیص تنگناها و قدرت حل مسئله را داشته باشد.
۱۷) روحیه انتقاد پذیری داشته باشد.
۱۸) انعطاف پذیر باشد.
۱۹) مسؤولیتپذیر باشد.
۲۰) داشتن روحیه تقسیم کار و تفویض اختیار.
۲۱) داشتن توان ایجاد انگیزه در افراد برای انجام کار و پذیرش مسؤولیت.
۲۲) توان قضاوت با رعایت بیطرفی و عدالت را دارا باشد.
۲۳) نگرش سیستمی داشته باشد.
۲۴) تفکر بهرهور داشته باشد.
۲۵) روحیه توجه به رفاه کارکنان داشته باشد.
۲۶) داشتن روحیه رعایت نظم و انضباط.
۲۷) داشتن برنامه برای بالابردن توان افراد از طریق آموزش و سپردن مسؤولیت بر اساس استعداد آنها.
۲۸) اعمال شیوه صحیح تشویق و تنبیه در سیستم مدیریت.
۲۹) افراد را در تصمیمگیری مشارکت دهد.
۳۰) روحیه انجام کار گروهی داشته باشد (۱۹).
● تعامل میان تعاونی و کارآفرینی
شواهد و قراین موجود در جامعه، حاکی از این است که تعاونی بستر مناسبی برای کارآفرینی و کارآفرینی به منزله یکی از پیش شرطهای موفقیت تعاونی بوده و میان این دو رابطه محکمی وجود دارد. هنگامی که کارآفرینی به حوزه تعاونی وارد میشود میتوان امیدوار بود که تعاونی با بهرهگیری از فاکتورهایی از قبیل «خلاقیت و نوآوری»، «شناسایی و بهرهگیری از فرصتها» و «ریسکپذیری» میتواند در فضای رقابتی کسب و کارها جایگاه قابل قبولی را برای خود ایجاد کرده و موفق عمل نماید. همانطور که میدانیم "خلاقیت"، توانایی خلق فکرهای جدید است که این فکرها ممکن است به ایجاد محصولات یا ارائه خدمات جدید منجر شوند. "نوآوری" نیز عبارت است از جست و جوی خلاق یا غیر عادی راهحلهای تازه برای رفع نیازها و مسائل موجود. نوآوری و خلاقیت از اجزای لاینفک کارآفرینیاند و بهرهگیری از این ویژگیهای کارآفرینانه در تعاونی میتواند با ایجاد مزیت رقابتی، زمینه موفقیت تعاونی را در میان کسب و کار مشابه، فراهم آورد (۲۰).
از سوی دیگر محیط اقتصادی که پیوسته در حال تحول است، جریان پیوستهای از فرصتهای بالقوه را فراهم میآورد به شرط آنکه فرد بتواند ایدههای نافع را در بحبوحه یک وضعیت آشفته و نیز بدبینی که در چنین محیطی نفوذ میکند، تشخیص دهد. بنابراین شناسایی منابع فرصت به عنوان یکی از اجزای لاینفک کارآفرینی و بهرهگیری از آن در نظام تعاونی میتواند موفقیت در عرصه اقتصادی را برای تعاونی به ارمغان آورد (۲۱).
مناسب بودن تعاونی بعنوان یک بستر مناسب برای کارآفرینی را میتوان با توجه به هویت تعاونی و نقش آن در شکوفایی ویژگیهای کارآفرینانه مورد بررسی قرارداد. برای آشنایی با هویت تعاونی میتوان به بیانیه اتحادیه بینالمللی تعاون درباره هویت تعاونی استناد نمود که در آن اصول تعاونیها شامل موارد ذیل میباشند:
▪ عضویت اختیاری و آزاد
▪ کنترل دموکراتیک توسط اعضاء
▪ مشارکت اقتصادی اعضاء
▪ خودگردانی و عدم وابستگی
▪ آموزش، کارورزی و اطلاعرسانی
▪ همکاری بین تعاونیها
▪ توجه به جامعه (۸).
بنابر بیانیه مذکور، تعاونی ماهیتاً فضای مناسبی است که میتواند نیازهای سازمانی کارآفرینان را برآورده سازد برخی از این نیازها عبارتند از:
▪ نیاز به توجه، اعتماد، احترام، تشویق و حمایت
▪ نیاز به آزادی در انتخاب نقش خود در سازمان
▪ نیاز به آزادی در انتخاب همکاران و پرسنل خود
▪ نیاز به آزادی از زنجیره فرمان و سلسله مراتب سازمانی
▪ نیاز به آزادی از کارهای تکراری، روزمره و یکنواخت
▪ نیاز به اطلاعات به موقع، موثق و مرتبط
▪ نیاز به آموزش
▪ نیاز به سرعت عمل (۲۰).
یکی از دلایل عدم رشد و موفقیت کارآفرینان، وجود مقررات دست و پاگیر اداری، وجود بوروکراسی اداری و مقررات بعضاً زائد و وجود فشارهای درونی و خارجی تحمیلی میباشد که موجب به وجودآمدن محدودیتهای فراوانی در جهت نیل به سادهترین اهداف اقتصادی میشود. چنین محیطی باعث سرخوردگی و حتی فرار کارآفرینان میشود زیرا آنان جایی برای بیان و ابراز ایدههای خود نمییابند و خود را درکمند بوروکراسی و روابط ناسالم سازمانهای تصمیمگیرنده میبینند. به همین دلیل آنها نیز به خیل جامعه بیتحرک و ساکنی میپیوندند که حاصل شرایط و محدودیتهای موجود میباشد. کنترل دموکراتیک تعاونی توسط اعضاء که در بیانیه به آن اشاره شده است، فضای مناسبی را به منظور ارضای حس "استقلالطلبی" یا "نیاز به استقلال" بعنوان یک نیروی انگیزشی مهم برای کارآفرینان فراهم میآورد. بررسی منابع موجود در زمینه کارآفرینی نشان میدهد که نظام خشک دیوان سالاری به هیچ وجه مورد رضایتخاطر کارآفرینان نیست و استقلالطلبی یکی از ویژگیهای مهمی است که سبب میشود کارآفرینان به اهداف و رویاهای خود دست یابند. به همین دلیل فضای حاکم بر تعاونی، آزادی عمل برای کارآفرینان به ارمغان میآورد و میتواند بعنوان یک بستر مناسب، کارآفرینان را در خود جای دهد.
● رویکرد دولت نسبت به توسعه کارآفرینی در بخش تعاون
در بسیاری از کشورهای جهانسوم، حمایتهای لازم از کارآفرینان صورت نگرفته و به عکس مشاغل دلالی و واسطه گری و رانتخواری از رونق بیشتری برخوردار هستند که این امر موجب میگردد افراد فعال در این بخشها که برای توسعه اقتصادی نافع نبوده بلکه عمدتاً مضر هم هستند، سودآوری بسیار بالایی داشته، بنابراین انگیزههای حرکت و تلاش از کارآفرینانی که قصد خدمت به توسعه اقتصادی کشور دارند، گرفته شود. در حالیکه برای نیل به اهداف اقتصادی و توسعهاقتصادی میتوان همچون کشورهای پیشرفته با اعمال مدیریت صحیح و توجه لازم و حمایتهای کافی از کارآفرینان و کارآفرینی موجبات رشد و توسعه اقتصادی را فراهم نمود.
نگاهی به مشخصات "محیطهای کارآفرین" نشان میدهد که اینگونه محیطها باید دارای یک سری مشخصات ویژه باشند بدین ترتیب که: از "لحاظ اقتصادی" شرایط باید به گونهای باشد که افراد برای تأسیس و شروع کسب و کار با موانع کمی مواجه شوند، از "لحاظ مالی" برای شروع فعالیتهای ریسکی، دسترسی به سرمایهگذاران، وامهای ارزان و طویل المدت میسر باشد و از لحاظ "سیاست دولت" شرایط به گونهای فراهم شود که کسب و کارهای کوچک و تازه تأسیس حمایت شده و ایجاد و رشد کسب وکارهای کوچک نیز مورد تشویق و حمایت قرار گیرد (۲۰).
با توجه به اینکه در حال حاضر در کشور ما اهتمام جدی دولت در ایجاد اشتغال و رفع بیکاری وحرکت به سمت عدالت محوری از طریق توجه ویژه به اصل ۴۴ قانون اساسی موجب گردیده است تا بخش تعاون از اعتبارات و تسهیلات کافی برای تامین سرمایه و ایجاد اشتغال برخوردار باشد، فضای مناسبی در کشور برقرار گردیده که عرصه تعاون از وجود یک محیط مناسب برای کارآفرینی برخوردار گردیده و به منزله یک بستر مناسب برای رشد و توسعه کارآفرینی در کشور عمل نماید (۸).
● نتیجهگیری
توسعه کشور از ضرورتهای جدی و اجتناب ناپذیری است که جهان امروز به عنوان یک سرنوشت محتوم آن را پذیرفته است و از مهمترین و اساسیترین اهداف فرد، گروه، سازمان و جامعه میتواند توسعه همهجانبه کشور باشد. برای تحقق توسعه عوامل زیادی از جمله نیروی انسانی، مدیریت، نظام اداری، بودجه و امکانات نقش ایفا میکنند. یکی از این عوامل، وجود کارآفرینان به عنوان موتور حرکت توسعه کشور است و براساس آنچه بیان شد، کارآفرینان موفق با مشخصههای یاد شده میتوانند با توجه به وظایف کلی که بر عهده آنان گذاشته شده است در توسعه و شکوفایی و اشتغالزایی جامعه نقش مهمی ایفا کنند که این امر مستلزم حمایت و استفاده از تجربهها و عملکرد کشورهای پیشرفته است؛ تا این دیدگاه حاکم شود که دولت به جای دخالت در اقتصاد باید فعالیت خود را صرفاً به سیاستگذاری و نقش هدایتی محدود کند و سازوکارهای لازم را در جهت تقویت بازار آزاد مهیا و شرایط لازم را برای فعالیت پیشتازان اقتصادی فراهم نماید.
تعاونیها میتوانند یک اهرم مناسب برای توسعه اقتصادی به شمار آیند که همگام با سیاستهای دولت در بهبود شرایط زندگی، کار، تولید و ارتقای سطح درآمد و وضعیت اجتماعی مردم مؤثر باشند. هدف از توسعه بخش تعاون در ممالک در حال توسعه این است که از این طریق نه تنها به نوسازی شیوههای کهنه اقتصادی پرداخته شود، بلکه شرایط اقتصادی- اجتماعی عادلانهتری نیز برقرار گردد.
مطالعات انجام شده نشان میدهد که تعاونیها به عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر در طول دو قرن گذشته حضور چشمگیر خود را درتمامی صحنههای اقتصادی– اجتماعی حفظ کردهاند. براساس مطالعات انجام شده عدم تشخیص و بهرهگیری از فرصتها، عدم دسترسی به منابع مختلف، عدم خلاقیت و نوآوری و نواندیشی و ارزش آفرینی، عدم برخورداری از قدرت بینش و آیندهنگری و نداشتن چشمانداز و توانایی دیدن افقهای دوردست، عدم دارا بودن حس استقلالطلبی، عدم برخورداری از روحیه سخت کوشی، عدم توانایی اعمال رهبری در عرصههای اجتماعی، عدم تعهد و مسئولیت پذیری، عدم ریسکپذیری و مدیریت و کنترل ریسکهای موجود و احتمالی و عدم یکپارچگی از دلایل ناکارآمدی تعاونیها به شمار میروند.
اگرکارآفرینی را پدیدهای بدانیم که درآن افراد و سازمانهای کارآفرین به مدد خلاقیت، نوآوری، پشتکار، آینده نگری، تعهد بالا به جامعه و چالاکی بعنوان عاملان تغییر ازطریق ایجاد و شناسایی فرصتهای جدید به خلق و ارائه کالاها و خدمات موردنیاز اجتماع میپردازند و قایل به این حقیقت گردیم که کارآفرینی بعنوان رویکرد نوین اقتصادی و عامل مزیت رقابتی ملتها و بنگاهها و کشورها برشمرده میشود و نیز یکی ازشاخصهای عمده توسعهای حتی در میان کشورهای توسعه یافته تلقی میگردد و با توجه به الزامات وضرورتهای اساسی در جامعه ما بالاخص مسایل و مشکلات فراروی پیشرفت و توسعه در آن و همچنین با ملاحظه تجارب برخی از کشورها وممالک توسعه یافته که گاهاً درگیر مشکلات مشابه آنچه که امروزه بعنوان دغدغه اصلی فراروی ما نهاده شده است (نظیربیکاری، افت شاخصهای اصلی بهرهوری، مهارت نیافتگی فارغ التحصیلان دانشگاهی و...) میتوان "کارآفرینی" را نسخه شفابخش توسعه جامعه ایرانی تجویز نمود. بدین ترتیب میتوان دریافت که کارآفرینان نقش بسیار مهم و موثری را در این عرصه ایفا مینمایند.
تعاونیها با دارا بودن اصولی مانند عضویت آزاد و اختیاری، کنترل دموکراتیک، سود محدود سرمایه، مازاد درآمد و آموزش و همکاری در میان تعاونی میتوانند بستر مناسبی باشند برای فعالیت و موفقیت کارآفرینان و با در نظر گرفتن این واقعیت که کارآفرینان صاحب ویژگیها و توانمندیهای خاصی هستند میتوانند در توسعه و موفقیت تعاونیها نقش بسزایی داشته که این امر خود منجر به گسترش تعاونیها و توسعه اقتصادی کشور میگردد.
این مقاله میتواند رهنمود یا مرجعی باشد درباره مسائل و موضوعاتی چون موارد زیر:
▪ هدایت کارآفرینان به زمینههایی مورد نیاز جهت رشد و موفقیت آنان
▪ بسترسازی جهت پرورش کارآفرینان
▪ کمک به تأمین نیروی انسانی مورد نیاز و مناسب تعاونیها
▪ تعیین نیازهای آموزشی مدیران و رهبران شرکتهای تعاونی
▪ کمک به شرکتهای تعاونی جهت تعیین چارچوب سیاستهای توسعه و مدیریت منابع انسانی
▪ فراهم کردن مرجع یا مدلی برای شرکتهای تعاونی که میخواهند موفق باشند
▪ راهنمایی مدیران جوامع تعاونی به منظور ایجاد رفتار، سلایق و فرهنگ کارآفرینی
شهربانو رحیمی
فهرست مراجع و ماخذ
۱. سازمان همیاری و اشتغال جهاد دانشگاهی، سلسله نشستهای علمی اشتغال،۱۳۸۰ و ۱۳۸۱
۲. پایگاه اینترنتی نقاش آموزش htt://naghashamoozesh.com
۳. دلانگیزان،سهراب،رهیافتی بر سیاستگذاری تعاونیهای تولیدی، مجموعه مقالات منتخب کنفرانس تعاون و اشتغال و توسعه، جلد اول، ۱۳۸۴، صفحه ۳۶۳
۴. پویش، احمد، تعاونیها محور توسعه کشورهای جهان سوم (نقش تعاونیها در توسعه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشورهای در حال توسعه)، مجموعه مقالات منتخب کنفرانس تعاون و اشتغال و توسعه، ۱۳۸۴، صفحه ۸۱ و ۸۲
۵. معاونت تحقیقات آموزش و ترویج، پیشرفت و توسعه تعاونیها، چاپ اول، پایگان، ۱۳۸۳، صفحه ۱۱۱
۶. صوفی، علی، جایگاه بخش تعاون در توسعه اقتصادی- اجتماعی، برنامه چهارم و چشمانداز بیست ساله کشور، مجموعه مقالات منتخب کنفرانس تعاون و اشتغال و توسعه، جلد اول، ۱۳۸۴، صفحه ۱۶ و ۱۷
۷. جعفر پیشه، جواد، تعاون، بازاندیشی در سیاستها، تولید اشتغال، مجموعه مقالات منتخب کنفرانس تعاون و اشتغال و توسعه، جلد اول، ۱۳۸۴، صفحه
۸. سلیمانی سوچلمای،ابوالقاسم،نقش شرکتهای تعاونی در تامین اشتغال و رفع محرومیت، مجموعه مقالات منتخب کنفرانس تعاون و اشتغال و توسعه، جلد اول، ۱۳۸۴، صفحه ۵۲۵
۹. صالحی مرزیجرانی،اکرم،نقش تعاونیها در اشتغالزایی، ماهنامه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی،شماره ۱۹۰-۱۸۹، خرداد و تیر ۱۳۸۶، صفحه ۹۶
۱۰. شکیبامقدم، محمد، مدیریت تعاونیها برای دانشجویان رشته مدیریت دولتی، چاپ اول، مؤسسه انتشاراتی میر، ۱۳۷۸،صفحه ۲۲۴
۱۱. احمدپور داریانی، محمود، کارآفرینی، چاپ دوم، شرکت پردیس، ۱۳۸۱،صفحه ۱۲
۱۲. شعبانپور، غلامرضا، بخش تعاون ایران، اشتغال و کارآفرینی، نشریه رویش، شماره ۱۹، ۱۳۸۶، صفحه
۱۳. وب سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرانhttp://www.irna.com
۱۴. محمدی آقاجری، ارسلان، هماهنگی سازمانی و سیاستگذاری بخش تعاون، مجموعه مقالات منتخب کنفرانس تعاون و اشتغال و توسعه، جلد دوم، ، ۱۳۸۴، صفحه ۳۶۱
۱۵. توسعه کارآفرینی رویکرد آموزشی. کرامتالله اکبری. سازمان انتشارات جهاددانشگاهی. بهار ۱۳۸۵
۱۶. کارآفرین. ابولقاسم گرامینژاد. انتشارات اتحاد. چاپ اول ۱۳۸۵
۱۷. پیشرفت و توسعه تعاونیها. معاونت تحقیقات، آموزش و ترویج وزارت تعاون. انتشارات پایگان. چاپ اول ۱۳۸۳
۱۸. توسعه کارآفرینی. اکبری ۱۳۸۵
۱۹. Brockhous, R.H. and Herwitz P.S., the psychohogy of the entrepreneur, ۱۹۸۶
۲۰. Chell,E. and Burrows, R.(۱۹۹۱) The small business owner- manager , in stanworth, J. and Gray,C.(eds) Botton ۲۰ years on: The small firm in the ۱۹۹۰s , London: paul chapman, ch. ۷, pp.۱۵۱-۱۷۷.
۲۱. Malaysian Journal of Co-operative Managemant , Raja Maimon Raja Yusof Volume ۱, July ۲۰۰۵.
۲۲. Hornaday, J. A. (۱۹۸۲), "Research About Living Entrepreneurs," in Encyclopedia of Entrepreneurship, ed. C.A. Kent, D.L. Sexton, and K. H. Vesper.
توسط مهدی یاراحمدی خراسانی
http://athir.blogfa.com