مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

کارآفرینی بر محور اکوسیستم و اقتصاد دانش بنیان

مهندس سعدی

رشد و توسعه متوازن اقتصادی و اجتماعی کشور با کارآفرینی بر مبنای عامل اصلی سرمایه انسانی در اکوسیستم و ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی برتر در فضای انگیزشی رقابتی کارآفرینانه و حمایت از تولید ملی دست یافتنی است. بی شک ثروت کل جامعه حاصل مجموع ثروت اقتصادی و ثروت اجتماعی است.


طبقه بندی موضوعی
اوقات شرعی

۳۴۳ مطلب با موضوع «کسب و کار» ثبت شده است

۰۹بهمن

مفهوم مدل کسب و کار در طی سال های طولانی مسیر تکاملی خود را طی نموده است. هرچند که هریک از محققان به طور انفرادی و جدا از یکدیگر در این زمینه فعالیت نموده اند، ولی ما در کار آن ها شاهد یک مسیر پیشرفت تدریجی می باشیم. در یک تحقیق جامع از ادبیات مدل های کسب و کار 5 فاز مختلف را می توان مشاهده نمود:

 

1- فاز یک : این فاز مصادف با زمانی است که اهمیت واژه مدل کسب و کار شروع به بروز نمود و تعدادی از صاحب نظران به ارائه تعاریف و طبقه بندی مدل های کسب و کار نمودند.[1]

2- فاز دو: در این فاز، صاحب نظران با اضافه نمودن عناصر مدل کسب و کار به تعاریف ارائه شده، به تکمیل این تعاریف پرداختند.[2]

3- فاز سوم: در این فاز، توضیحات دقیق و جامعی از عناصر مدل کسب و کار ارائه گردید.[3]

4- فاز چهارم: در این فاز، صاحب نظران شروع به مدل کردن اجزاء به صورت مفهومی نمودند. این کار منجر به ارائه فرا مدل های کسب و کار به شکل مدل های مرجع و هستی شناسی ها (آنتولوژی ها) گردید.[4]

5- فاز پنجم: در این فاز مدل های مرجع برای برنامه های سیستم اطلاعاتی و مدیریتی مورد استفاده قرار گرفت. (استروالدر،2004)


          سلسله مراتب مفهومی مدل کسب و کار

بسیاری از سردرگمی ها و ابهامات در خصوص مدل های کسب و کار از این حقیقت ناشی   می شود که صاحب نظران مختلف، از سطوح مختلفی به تعریف این واژه پرداخته اند و لذا بدون داشتن درک مشترک از این واژه، تعاریف مختلفی را ارائه نموده اند.[5] از این دیدگاه صاحب نظران این حوزه را می توان به سه گروه زیر تقسیم نمود:

1- صاحب نظرانی که مدل کسب و کار را به عنوان مفهوم انتزاعی کلی درنظر می گیرند که می تواند همه کسب و کارهای جهان واقعی را تشریح نماید.

2- صاحب نظرانی که به تشریح انواع انتزاعی مختلف از مدل کسب و کار می پردازند که هر یک به تشریح یک مجموعه از کسب و کارها با ویژگی های مشترک می پردازند.

 3- صاحب نظرانی که به ارائه جنبه ها یا مفاهیم مدل کسب و کار جهان واقعی می پردازند.

هر یک از این سه گروه، در شدت مدل سازی، درجه سادگی تعریف، لیست نمودن عناصر یک مجموعه مرتبط، و عناصر قطعی و متصور با هم اختلاف دارند.

در ادبیات کسب و کار، تعاریف ارائه شده توسط این صاحب نظران را می توان در سه سطح مختلف دسته بندی کرد. این سه سطح عبارتند از:

1- سطح معرفی اجزاء یک مدل کسب و کار (مانند مدل مزایده[6])

2- سطح معرفی انواع مدل کسب و کار (مانند مدل فروش مستقیم به مشتری[7])

3- سطح معرفی نمونه ای واقعی از یک مدل کسب و کار(مانند مدل دل[8] یا مدل دلفی)

با این وجود هیچ یک از این سه گروه، کامل و جامع نمی باشند و به منظور نیل به یک دیدگاه جامع هر سه گروه، باید مورد بررسی قرار گیرند و نتایج حاصل از آن ها با رویکردی جامع به هم مرتبط شوند.(استروالدر،2004)



[1]   [Timmers 1998; Rappa 2001]

[2]  [Chesbrough and Rosenbloom 2000; Linder and Cantrell 2000; Petrovic, Kittl al. 2001; Megretta 2002]

[3]  [Hammel 2000; Weill and Vitale 2001; Afuah and Tucci 2003]

[4]  Reference models and ontologies [Gordijin 2002; Osterwalder 2004]

[5]  Linder and Cantrell 2000

[6]  Auction model

[7]  Direct – to – customer model

[8]  E. g. the Dell model

۰۹بهمن

مدل کسب و کار می تواند در مدیریت کسب و کار و به خصوص کسب و کار الکترونیکی    نقش های مختلفی ایفا کند که برخی از عملکردهای شناخته شده آن در این زمینه عبارت است از:

درک و تسهیم[1] : مدل های کسب و کار در درک و تسهیم منطق کسب و کار سازمان نقش دارند. مدل های کسب و کار به، در اختیار گرفتن مدل های ذهنی که به صورت انتزاعی در ذهن افراد وجود دارد، به تصویر کشیدن آن و به درک، انتقال و تسهیم منطق کسب و کار کمک می کنند.

تحلیل [2]: مفهوم مدل کسب و کار در تحلیل منطق کسب و کار شرکت نقش دارد. اندازه گیری، مشاهده و مقایسه، منطق کسب و کار سازمان را بهبود می دهد. یعنی نشان می دهد کدامیک از حوزه های مدل کسب و کار نیاز به نظارت دارند، و کدامیک از بخش های مدل آن در طول زمان تغییر کرده اند. همچنین مقایسه مدل با مدل های کسب و کار رقبا را امکان پذیر می سازد.

مدیریت [3]: بهبود فرآیند مدیریت کسب و کار سازمان موجب گسترش فرآیند طراحی، برنامه ریزی، تغییر و پیاده سازی مدل های کسب و کار می شود. ضمن اینکه با اتخاذ رویکرد مدل کسب و کار  می توان به تغییرات محیطی سریع تر پاسخ داد.

مفهوم مدل کسب و کار همسویی[4] راهبرد، سازمان کسب و کار[5] و فناوری را نیز بهبود      می دهد. به عبارت دیگر، با ایجاد نوعی پل مفهومی همسویی این سه را آسان تر می کند.

آینده نگری [6]: مفهوم مدل کسب و کار می تواند از طریق پورتفولیو مدل های کسب و کار یعنی داشتن ذخیره ای از مدل های کسب و کار به منظور پاسخگویی به تغییرات و شبیه سازی، به پرورش نوآوری در سازمان و افزایش آمادگی برای آینده کمک کند.

ثبت حق امتیاز [7]: کارآفرینان و شرکت های حوزه کسب و کار الکترونیکی به طور روزافزون به دنبال ثبت حق امتیاز فرآیندهای کسب و کار الکترونیکی و حتی همه جنبه های مدل کسب و کار خود هستند. بنابراین،  مدل سازی کسب و کار می تواند نقشی مهم را در این حوزه حقوقی ایفا کند. (لیندر و کانت رل،2000)[8]
۱۸دی

حداقل دو تغییر اساسی در محیط کسب و کارها امروزه ایجاد شده است. ماهیت اقتصاد تغییر کرده است به طوری که اکنون اقتصاد توسط عناصر (غیر مرئی) اطلاعاتی محصولات، خدمات و فرآیندهای تولید و توسط آن بخشی از نیروی کار که فعالیت های اصلی اش اطلاعاتی هستند تا فیزیکی و اغلب به عنوان کارکنان اطلاعاتی یا کارکنان دانشی شناخته می شوند. سنجیده می شود. نقش فناوری اطلاعات و کارکنان دانشی ا فزایش قابل ملاحظه ای داشته است. اطلاعات (دانش و آگاهی) مهم ترین منبع برای کارایی و رقابت پذیری تمامی سازمان ها بوده و همچنین منبع اصلی برای ارزش افزوده آینده به شما می آید. این مطلب نه تنها در مورد خدمات یا صنایع فناوری پیشرفته بلکه برای صنایع تولیدی و اثلی در بخش های خصوصی و عمومی نیز صادق است. به عبارت دیگر تمام فعالیت ها، محصولات و فرآیندهای تولیدی حتی در صنایع سنتی بر اطلاعات متمرکز شده اند.


ضمناً انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات علاوه بر شتاب مستمر خود، به دنبال فراهم نمودن ابزارهای قدرتمند، چند منظوره، در دسترس و مناسب در قالب  فناوری ها، زیرساخت ها و خدمات برای ما می باشد. از دیدگاه کاربران تنها هدف این فناوری ها جمع آوری، ذخیره و بازیافت، اداره و کنترل انتقال و ارایه اطلاعات می باشد. در نتیجه ی پیشرفت های فناوری ما قادر خواهیم بود از روش هایی که حتی چند سال پیش غیرممکن به نظر می رسید با اطلاعات سر و کار داشته باشیم.

ترکیب این دو فرآیند در هم پیچیده بسیار قدرتمند است. از یک سو مهم ترین منبع اقتصادی از زمین، مواد خام، سرمایه و پول اطلاعات (البته در معنای وسیع)، تغییر یافته است و از سوی دیگر ما به ابزارها و فنون قدرتمندی برای دسترسی به منابع قوی اقتصادی (مانند اطلاعات) که در گذشته غیرممکن به نظر می رسید، دست یافته ایم. این ترکیب قدرتمند، بسیاری از مفروضات بنیادی در مورد اقتصاد و سازمان ها و ایجاد قوانین جدید برای پیروی از آنها را مجدداً تعریف می کند. مهم تر از همه این که امروزه سازمان های بزرگ و کوچک برای بقا و توسعه در اقتصاد نوین نیاز به انجام فعالیت ها ی مختلفی دارند. این نیاز باعث ایجاد و افزایش نسل جدیدی از نظریه های مدیریت و سازمان شده است. این نظریه ها بایستی متناسب با بافت اقتصادهای اطلاعات محور جدید طراحی شده، و قابلیت های منحصر به فرد اینترنت و فناوری های مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات را در فرآیند نظریه پردازی پررنگ نماید.

نوآوری های راهبردی و دگرگونی های سازمانی مبنای این نظریه های نوین هستند: چشم اندازها و راهبردهای جدید، الگوهای جدید کسب و کار، طراحی های جدید سازمانی، شیوه های جدید کاری و ارتباطات نوین میان سازمانی که عمیقاً به اینترنت و فناوری های مرتبط وابسته اند و توسط آن پشتیبانی و تسهیل می شوند، از جمله ی این نوآوری ها و دگرگونی ها هستند. اگرچه این فناوری ها در امتداد منحنی زمان پیش می روند اما در طی چند سال گذشته، تغییرات اساسی و پایه ای ایجاد کرده اند. این تغییرات، زمینه لازم برای توسعه کسب  کار الکترونیکی را فراهم می کنند.