کارآفرینی بهعنوان پدیدهای نوین در اقتصاد،نقش موثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها ایفا میکند.امروزه کارآفرینی در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار،دارای نقش کلیدی است،به عبارت دیگر در یک اقتصاد پویا،ایدهها،محصولات و خدمات همواره درحال تغییر میباشند و در این میان کارآفرین است که الگویی برای مقابله و سازگاری با شرایط جدید را به ارمغان میآورد.بنابراین در یک گستره وسیع و در یک تعامل چندسویه،کارآفرینی نقش تعیینکنندهای را در زندگی نوین بشر ایفا میکند،از اینرو آشنایی با مفاهیم و تعاریف و ابعاد مختلف آن به همراه شناخت موانع و راهکارهای مرتفع کردن آنها میتواند در نهادینه شدن کارآفرینی و فرهنگ آن در هر جامعهای راهگشا باشد.
شرایط اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی امروز کشور به گونهای است که حل مشکلات و تنگناها، الگوها و راهحلهای جدید و متفاوتی را طلب میکند. مسائل امروز سازمانها با راهحلهای دیروز حل شدنی نیست و پیشبینی آینده، مشکلات آتی را حل نمیکند، بلکه باید برای پیشسازی آینده اقدام کرد. سازمانها باید به قدرکافی منعطف باشند تا بتوانند پاسخ گوی تمام شرایط ممکن باشند. ایجاد جو کارآفرینی در سازمانها کمک میکند تا این انعطافپذیری را به دست آورند و نیز کمک میکند تا سازمان برای هر وضعیتی یک ایده داشته باشد و کمک میکند تا خلاقیت در سازمان نهادینه شود.
نیاز امروز جوامع به کارآفرینی سازمانی در پاسخ به چند مشکل به وجود آمده است از جمله، رشد سریع تعداد رقبای پیچیده و جدید، حس بیاعتمادی نسبت به روشهای سنتی در مدیریت شرکتها، خروج جمعی از بهترین و درخشان ترین متخصصان از شرکت ها برای تبدیل شدن به کارآفرینان کوچک، رقابت بینالمللی، کوچک کردن شرکتهای بزرگ و میل عمومی به بالابردن بازدهی و بهرهوری.
بسیاری از سازمانهای بزرگ، هماکنون از کارآفرینی سازمانی به عنوان روشی که در بلندمدت به آنها مزیت رقابتی بیشتری میدهد، استفاده میکنند. کارآفرینی سازمانی دو هدف اصلی دارد: خلق و پیگیری فرصتها برای ایجاد کسب و کارهای مخاطرهآمیز جدید و نوسازی /بازسازی راهبردی.