اگر فکر میکنید مدیر بزرگی هستید، آیا میدانید چه کارهایی را در قبال کارمندانتان باید انجام دهید و از چه کارهایی باید اجتناب کنید؟
در ادامه این مقاله، هفت اقدام صحیح اما نسبتا غیرمعمولی که مدیران بزرگ انجام میدهند و نیز سه اقدام غلط ولی نسبتا شایعی را بررسی میکنیم که بسیاری از مدیران بزرگ، مرتکب میشوند:
هفت اقدام صحیح، ولی غیرمعمول
۱) خود را آسیبپذیر نشان میدهند
برای کارمندان، شما یک انسان معمولی نیستید، بلکه رییس هستید. وقتی که مدرسه میرفتید و معلمتان را در فروشگاه در حال خرید کردن میدیدید، برایتان امری عجیب و غیرعادی بود، چون تصور میکردید او جزو مردم عادی نیست، بلکه معلم است.
به همین دلیل است که نشان دادن آسیبپذیری یک مدیر، روشی انسانی برای از بین بردن حصار مصنوعی بین مدیران و کارمندان است. یک روش ساده برای از بین بردن این حصار این است که مدیری از کارمندانش درخواست کمک کند.
نشان دادن آسیبپذیری یک مدیر، روشی انسانی برای از بین بردن حصار مصنوعی بین مدیران و کارمندان است. یک روش ساده برای از بین بردن این حصار این است که مدیری از کارمندانش درخواست کمک کند.
البته در رفتارتان دقت کنید. نباید باد به سینه بیندازید، موضع قدرت بگیرید و با عمیقترین تن صدا به کارمندتان بگویید «گوش کن، من به کمک تو احتیاج دارم.» در این صورت او فکر میکند واقعا به کمک او نیاز ندارید، بلکه از او میخواهید کاری برای شما انجام دهد. برای اینکه این کار را درست انجام دهید، تصور کنید به مکان ناآشنایی سفر کردهاید و با کسی روبهرو شدهاید که تنها چند کلمه از زبان او را میدانید و هر دو احساس گمراهی و کمی ترس دارید.
در این شرایط، چگونه درخواست کمک میکنید؟ باید متواضع باشید و واقعی رفتار کنید. سرتان را به آرامی پایین آورده و میگویید «میتوانی به من کمک کنی؟» در این صورت، کارمندتان میفهمد که واقعا به کمک او احتیاج دارید. حالا حصار دور خود را از بین برده و خود را آسیبپذیر نشان دادهاید و ترسی ندارید این آسیبپذیری را نشان دهید. با نشان دادن این آسیبپذیری، طرف مقابل را بالا میبرید و به طور ضمنی مهارتهای او را تایید میکنید و حس اعتماد را به وجود میآورید. باید به یاد داشته باشید که این نوع درخواست کمک نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه قدرت است.
۲) دیگران را تایید میکنند
از نظر کارمندان، هیچگاه ایدههای رییس، بهترین ایدهها نیستند، بلکه برعکس، آنها ایدههای خودشان را بهترین میدانند. بنابراین آنچه را که میخواهید انجام شود، واضح بیان نکنید. همیشه برای ابتکارات فضا بگذارید و در حالی که نظرات خودتان را ابراز میکنید، به آنها نیز اجازه دهید نظراتشان را بگویند.
نمیتوانید باور کنید نظرات آنها گاه خیلی بهتر از تصورات شما است. به علاوه، نوعی حس رضایت و سربلندی در آنها به وجود میآید که هیچ وقت با پیروی مطلق از دستورات شما نمیتوانستند این حس را به دست آورند.